بریدههایی از کتاب این داستان یک جورایی بامزهست
۴٫۰
(۱۰۲)
و به گوشی میگم دوست دارم، شاید تعدادی از سلولهای نیا ارتعاشات اونو درک کنن و تو زندگی بعدی به دردم بخوره، اگه زندگی بعدی وجود داشته باشه. اگه بعد از مرگ زندگی وجود داشته باشه، امیدوارم تو گذشته باشه. فکر نمیکنم آینده زیاد قابل کنترل باشه.
MARY
یه عکس جالب هست:
افرادی با بیماریهای روانی که به دنیا خدمت کردند. تو یه لیست نام آبراهام لینکلن، ارنست همینگوی، وینستون چرچیل، اسحاق نیوتون، سیلویا پلث و تعدادی از آدمهای زرنگی رو که یهجورایی تعطیل بودن نوشته.
اما ناراحتکنندهس. منظورم اینه که این اتاق همون چیزیه که من از یه بیمارستان روانی انتظار دارم باشه
nilo
یه چیزی در عمق وجودم، زیرِ قلبم، بهسمت چپ تغییر جا داده و تو مکان راحتتری قرار گرفته. این اون تغییر اصلی نیست، ولی یه تغییره.
nilo
زندگی در مورد داشتن احساس بهتر نیست. در مورد تمومکردن کاره.
nilo
بده. درمانگرها به آدم میگن قبل از اینکه از دیگران بخوای تو رو خوشحال کنن باید اول خوشحالی رو درون خودت پیدا کنی، اما من احساس میکردم که اگه آرون از رو زمین محو شه و من نیا رو بغل کنم و شبها رو اون نفس بکشم خیلی خوشحال میشم. هر دومون خوشحال میشیم.
nilo
«ما از پسش برمیآیم گریگ. حالا بگو ببینم از نقطه نظر شخصی خودت، فکر میکنی چرا افسرده شدی؟»
گفتم: «تو مدرسه نمیتونم رقابت کنم. بقیهٔ بچهها خیلی زرنگن.»
nilo
«خب... من سالهای زیادی اینجور احساسات رو داشتم. فقط شدتش کمتر بود. فکر میکردم یه بخشی از پروسهٔ بزرگشدن باشه.»
«احساس خودکشی؟»
سر تکون دادم.
nilo
آسون بود. اینجور چیزا همیشه آسونه. کارهایی که بزرگترا میگن نکنین همیشه از همه آسونتره.
زیر پام سه خط ترافیک بود. اولی رو رد کردم، تا وسطای دومی رفتم که آرون داد زد:
«میخوای بری اون بالا چیکار کنی؟»
جواب دادم: «میخوام یهکم فکر کنم.»
nilo
سمت چپمون پلهای دیگهٔ منهتن مثل محورهای سینوس و کسینوس در مقابل هم چیده شده بودن و کامیونهای آخر شب رو تحمل میکردن که با خودشون غبار و مه به همراه داشتن.
اما سمت راستمون بهترین منظره رو داشتیم: بندر نیویورک. بیشترش سیاه بود. مجسمهٔ آزادی روشن بود، اما همیشه بهنظرم اینکه اونجا ایستاده و اونقدر بامزهس، یهکم ضایع میاومد.
nilo
آدم یه دوست رو از دست میده و یکی دیگه پیدا میکنه. تنها کاری که باید انجام بدین اینه که با مردم صحبت کنین و این مال موقعی بود که من میتونستم با همه صحبت کنم.
nilo
من شهرها رو روی اقیانوس میکشیدم، شهرهایی با دو رودخونه که وسط نقشه به هم میرسیدن، شهرهایی با یه رودخونهٔ بزرگ که انحنا داشت، شهرهایی که پل داشتن، خیابونهای پُرپیچوخم، میدان و بلوارهای دیوونهکننده. من شهرها رو میساختم. این خوشحالم میکرد. این لنگر من بود.
nilo
روانشناسها باید پوکرباز باشن. شاید هم هستن. شاید روانشناسا هستن که تو تلویزیون همهٔ پولها رو سر بازی پوکر میبرن. بعد اونقدر پررو هستن که از مادرم ساعتی ۱۲۰ دلار پول میگیرن. اونا خیلی دندونگردن.
nilo
معلومه که این مغز نیست، یه نقشهس. نمیتونه رودخونهها و بزرگراهها و تقاطعها رو ببینه؟
ولی متوجهم که چطور میتونه شبیه مغز باشه، انگار که همهٔ جادهها رشتههای عصبی هستن که احساسات شما رو از جایی به جای دیگه میکشونن و شهر رو زنده میکنن.
Ava
من بهتر نشدم، میدونین. بار از ذهنم دور نشده. به این فکر میکنم که چقدر راحت میتونم دوباره تو دامش بیفتم، دراز بکشم و چیزی نخورم، وقتمو تلف کنم و وقتتلفکردن رو نفرین کنم، به تکالیفم نگاه کنم و وحشتزده شم و برم پیش آرون و نشئه کنم، به نیا نگاه کنم و دوباره حسادت کنم، با مترو به خونه برم و امیدوار باشم که تصادف کنه، برم دوچرخهمو بردارم و برم پل بروکلین.
همهٔ اینها هنوز تو مغزمه. فقط اینکه دیگه یکی از انتخابهام نیست. فقط یه... احتماله
آترین🍃
من چند قدم جلو رفتم. آسون بود. اینجور چیزا همیشه آسونه. کارهایی که بزرگترا میگن نکنین همیشه از همه آسونتره.
Lucifer
بعضی وقتا فکر میکنم افسردگی یه روش کناراومدن با دنیاس. مثلاً بعضی از آدما مست میکنن، بعضیا مواد میکشن، بعضیا هم افسرده میشن، چون کلی مشکل اون بیرون هست که باید باهاش دستوپنجه نرم کرد.
آترین🍃
«خب، من قراره اینجا بمونم تا تغییر واقعی اتفاق بیفته؟»
«متوجه نمیشم.»
«من اینجا میمونم تا وقتیکه درمان شم؟»
دکتر محمود خم میشه جلو. «زندگی درمان نمیشه آقای جیلنر، مدیریت میشه.»
آترین🍃
همهچی تو زندگی ما دو قدم به جلو یه قدم به عقب میره
آترین🍃
"دکتر من از مردن نمیترسم، من فقط از زندهبودن میترسم و میخوام این نیزه رو بکنم تو معدهم
MoonRiver
ما همهمون حیوونیم، دبیرستان حیوونه، ولی بعضیا از بقیه حیوونترن. مثل مزرعهٔ حیوانات که من خوندم همهٔ حیوونا برابرن، اما بعضیا از بقیه برابرترن! اینجا تو دنیای واقعی همهٔ برابرها حیوون خلق شدن، اما بعضیا حیوونتر از بقیهن.
MoonRiver
حجم
۲۹۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
حجم
۲۹۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان