بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب این داستان یک جورایی بامزه‌ست | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب این داستان یک جورایی بامزه‌ست

بریده‌هایی از کتاب این داستان یک جورایی بامزه‌ست

نویسنده:ند ویزینی
مترجم:هما قناد
امتیاز:
۴.۰از ۱۰۲ رأی
۴٫۰
(۱۰۲)
«می‌دونی وقتی یه گندی می‌زنی برای دفعهٔ بعد درس می‌گیری. دردسر وقتیه که ازت تعریف می‌کنن. این یعنی ازت انتظار دارن همون‌طور ادامه بدی.»
نون صات
«و این کابوس که می‌گی چی هست گریگ؟» «زندگی!» «زندگی یه کابوسه.»
مروارید
«من هر روز حداقل یه ساعت تو تخت دراز می‌کشم. بعد وقتم رو با قدم‌زدن تلف می‌کنم. وقتم رو با فکرکردن هدر می‌دم، چون از لکنتِ زبون می‌ترسم. وقتم رو با سکوت و حرف‌نزدن هدر می‌دم.» «با لکنت زبون مشکلی داری؟» «وقتی افسرده‌م حرفا درست از دهنم در نمی‌آن. وسط جمله‌ها رشتهٔ کلام از دستم درمی‌ره.»
آلوین (هاجیك) ツ
یه بیماری هست به نام نفرین اوندین که در اون بدن توانایی نفس‌کشیدن غیرارادی رو از دست می‌ده. می‌تونین تصور کنین؟ همه‌ش باید با خودتون فکر کنین: «نفس بکش، نفس بکش.» وگرنه دیگه نفس نمی‌کشین. بیش‌تر افرادی که بهش مبتلا می‌شن، می‌میرن.
Pariya
می‌دونی چرا این‌جوریه؟ چرا؟ چون داری وقتتو هدر می‌دی سرباز! یه دلیلی داره که ارتش امریکا از کله‌پوک‌ها تشکیل نشده! تو داری همهٔ وقتتو تو خونهٔ رفیقات می‌گذرونی و وقتی به خونه می‌رسی نمی‌تونی کارهایی رو که باید انجام بدی. می‌دونم. نمی‌دونم چطور می‌تونم همزمان هم بلندپرواز باشم و هم اون‌قدر تنبل. من بهت می‌گم چطور سرباز. به‌خاطر این‌که تو بلندپرواز نیستی. تو فقط تنبلی.
بلاتریکس لسترنج
آه می‌کشم. «من نمی‌دونم این قضیهٔ شیمیایی چقدر واقعیت داره. بعضی وقتا فکر می‌کنم افسردگی یه روش کناراومدن با دنیاس. مثلاً بعضی از آدما مست می‌کنن، بعضیا مواد می‌کشن، بعضیا هم افسرده می‌شن، چون کلی مشکل اون بیرون هست که باید باهاش دست‌وپنجه نرم کرد.»
shima ash
کنار خونواده‌م می‌شینم و سعی می‌کنم در مورد خودم و این‌که چه مرگمه حرف نزنم. سعی می‌کنم غذا بخورم. بعد سعی می‌کنم بخوابم. از این قضیه می‌ترسم. نمی‌تونم غذا بخورم یا بخوابم. می‌دونین، من زیاد آدم اهل عملی نیستم.
عباس علی یراگدیاد
«چیزی‌که این‌جا خیلی در اختیارتون می‌ذارن فرصت فکرکردنه. نمی‌تونم توضیح بدم، وقتی می‌آین این‌جا، زمان کندتر می‌شه.» «خب، کسی حواست رو پرت نمی‌کنه، احتمالاً به‌خاطر همینه.»
جو مارچ
تو می‌دونی که افکارت، افکاری نیستن که باید داشته باشی
عباس علی یراگدیاد
طبق چیزی‌که مامان می‌گه خدا قطعاً قراره یه نقشی تو خوب‌شدن من داشته باشه، اما از نظر من خدا یه دکتر بی‌فایده‌س. اون تو درمان متدِ "هیچ‌کاری‌نکردن" رو در پیش می‌گیره. شما مشکلات‌تون رو بهش می‌گین و اون هیچ کاری نمی‌کنه.
farez
پشیمونی بهانه‌س برای کسایی که شکست خوردن. وقتی وارد دنیای بیرون شم، از این به بعد، اگه در مورد چیزی احساس پشیمونی کنم به خودم یادآوری می‌کنم که هر کاری بتونم انجام بدم،
جو مارچ
«زندگی درمان نمی‌شه آقای جیلنر، مدیریت می‌شه.
Babak Z
من یه سیستم خاص در مورد توالت‌ها دارم. مدت زیادی رو تو اونا می‌گذرونم. اونا مثل آرامگاه هستن، یه سری مکان‌های عمومی که برای آرامش امثال من تو دنیا ساخته شدن.
._.
اوه خدای من! حالا می‌فهمم. من تو سلول روانیام.
آلوین (هاجیك) ツ
«آدما تو این دنیا داغونن. ترجیح می‌دم با کسی باشم که داغونه و بتونه در مورد اون حرف بزنه تا کسی که بی‌نقصه و... آمادهٔ انفجار.»
MoonRiver
«داشتم خواب می‌دیدم. نمی‌دونم چه خوابی بود، ولی وقتی بیدار شدم حس افتضاحی نسبت به بیداری داشتم. نمی‌خواستم بیدار شم. وقتی خواب بودم خیلی بیش‌تر بهم خوش می‌گذشت و این واقعاً ناراحت‌کننده‌س. تقریباً چیزی مثل یه کابوس وارونه بود، مثل وقتی‌که داری کابوس می‌بینی و از خواب می‌پری و خیالت راحت می‌شه. منتها وقتی بیدار شدم کابوسم شروع شد.»
عباس علی یراگدیاد
حالا واقعاً زندگی کن گریگ. زندگی کن. زندگی کن. زندگی کن. زندگی کن. زندگی کن.
._.
نمی‌دونم چطور می‌تونم همزمان هم بلندپرواز باشم و هم اون‌قدر تنبل.
Z.a.h.r.a
من یه سیستم خاص در مورد توالت‌ها دارم. مدت زیادی رو تو اونا می‌گذرونم. اونا مثل آرامگاه هستن، یه سری مکان‌های عمومی که برای آرامش امثال من تو دنیا ساخته شدن.
nilo
می‌خواستم به مردم بگم: "افسردگی‌م امروز از کنترلم خارجه." تا بهانه‌ای برای ندیدن‌شون داشته باشم، اما هیچ‌وقت نتونستم از پسش بربیام. خیلی خنده‌دار می‌شد. بعد از چند روز از رو مبل بلند می‌شدم و به گریگی تبدیل می‌شدم که نیازی به بهانه نداره.
آلوین (هاجیك) ツ

حجم

۲۹۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

حجم

۲۹۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰
۷۰%
تومان