بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب گرگ‌های سفید | طاقچه
کتاب گرگ‌های سفید اثر دیوید  گمل

بریده‌هایی از کتاب گرگ‌های سفید

نویسنده:دیوید گمل
امتیاز:
۳.۷از ۴۰ رأی
۳٫۷
(۴۰)
آدمیزاد شکارچیه، قاتله... ما شهرهای بزرگ می‌سازیم. ولی هنوز مثل گرگ زندگی می‌کنیم. قویترین برضعیفترین حکومت می‌کنه. ممکنه رهبرانمون رو شاه یا ژنرال صدا کنیم. اما نتیجه یکسانه. ما گروه گرگ‌ها رو می‌سازیم وچیزی که همیشه بوده؛ وجود یه گله شکار و کشتاره. پس جنگ، کاری غیر قابل اجتنابه.»
arash
این کاریه که جنگجوها می‌کنند. می‌جنگند. می‌کُشند. میمیرن.
یاسمن
شما انسان‌ها منو سرگرم می‌کنید. وقتی یه نفر بد باشه، شما دیو خطابش می‌کنید. تو می‌گی اون هیولاست. نه اُلک، اون فقط یه مرده که غرق در ذات بدش شده. همه شما گنجایش بد و خوب بودن رو دارید. بیشتر بستگی داره به محرکی که به کار برده می‌شه. سربازایی که تو اونا رو در پِراپولیس فرماندهی کردی، انسان‌های دیگر رو کشتند، تجاوز کردند، نقص عضو کردند و حتی نابود کردند. بعدش به خونه‌هاشو پیش همسرها و معشوقه‌هاشون برگشتند و بچه‌هاشون بزرگ کردند و یا با عشق زندگی کردند. پس در کل همه شما هیولا هستید اُلک. به صورت عظیمی پیچیده و به طور خارق‌العاده‌ای دیوانه هستید. تو به فرزندانت یاد خواهی داد که دروغ کار بدیه. اما زندگی خودتون با دروغ‌های کوچیک اداره می‌شه. دهقان به اربابش نمی‌گه که واقعاً چی درباره اون فکر می‌کنه.
یاسمن
«از زل زدن بهش دست بردار.» «خیلی خوشتیپه»
Amir
«زمان یک رودخانه بی‌پایان ظالم است.»
psod
کلمات می‌تونند از چاقو تیزتر باشن و زخم‌هاش گاهی اوقات هرگز مداوا نمی‌شن.»
کاربر ۴۴۱۵۳۰۴
«اونا صدمه‌ای بهمون نزدند. بعیده بزنند.» دیاگراس گفت: «تا الان. اینا حیوون هستند، دراس. روح ندارن.» دراس گفت: «من هیچ وقت اهل بحث نبودم. برای همین باهات بحث نمی‌کنم.» دیاگراس با اصرار گفت: «همین کارو بکن لطفاً! می‌خوام خیالم راحت بشه.» اسکیلگانون گفت: «برای یه بحث، سوالتِ خیلی پیچیده هستش. اگه آدم‌ها روح داشته باشن، پس آیرونماسک هم داره. اون زندگیش رو با عذاب دادن و آسیب‌زدن به مردم بی‌گناه گذرونده. من یه دوستی داشتم که یه سگ داشت. وقتی خونش آتیش گرفت، سگ از پله‌ها دوید بالا و از بین دود و آتیش رد شد و دوستم و خانواده‌اش رو از خواب بیدار کرد. همشون تونستن فرار کنند. درِ پایین خونه باز بود. سگ می‌تونست فرار کنه و خودشو نجات بده. اما اینکارو نکرد. پس اگه سگی که بدون روحه، قهرمان و عاری از خودخواهیه و آیرونماسک که روح داره اما شرور و فاسده، پس فایده‌اش چیه؟» دراس خندید و گفت: «خوشم اومد. به نظر من بهشت جای بهتری بود اگه فقط سگ‌ها توش اقامت داشتن.»
یاسمن
«تو ترسیدی؟» «نه خوبم.» «ترسیدن که جرم نیست رابالین. منم ترسیدم. دیاگراس ترسیده. هر شخصِ عاقلی باید بترسه. ترس ضرورته. ما رو زنده نگه می‌داره و هشدار می‌ده که از خطر دوری کنیم. بزرگترین غریزه که داریم، حفاظت از خودمونه. هر ذره این غریزه داره بهمون میگه اگه فرار کنیم، واسمون بهتره.»
یاسمن
«درخت دانش، میوه تکبر و خودبینی می‌دهد.»
Ayda
کی به مردِ خوشتیپ با چشمان آبی و کبود رنگ شک می‌کرد؟ او متوجه شد که مردم، افراد شرور را با چهره‌ای زشت تصور می‌کردند.
یاسمن

حجم

۴۶۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۴۲ صفحه

حجم

۴۶۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۵۴۲ صفحه

قیمت:
رایگان
صفحه قبل
۱
۲۳صفحه بعد