بریده‌هایی از کتاب کتاب قرمز (رموز فروش موفق)

« تلاش و کوشش، شانس می‌آورد ».

آدم‌ها دوست ندارند چیزی به آن‌ها فروخته شود، ولی عاشق خریدن کردن هستند

یادت باشد که: ریسک‌هایی بیشتر از آنچه جرأتش را داری بکن؛ در این صورت، فروشی بیشتر از آنچه انتظارش را داری خواهی کرد. فرمول این است.

به‌جای اینکه به آخر ماه فکر کنی، به سالیان دور فکر کن.

برای تحت تأثیر قرار دادن هر نوع فروشی، مشتری اول باید کسی را که پیام را منتقل می‌کند باور داشته باشد.

عامل مهم، چیزی که برای تو اتفاق می‌افتد، نیست. بلکه واکنشی است که تو به چیزی که اتفاق افتاده نشان می‌دهی.

اگر کارت را دوست نداشته باشی، اگر در موردش شور و شوق نداشته باشی، معامله را به کسی می‌بازی که این ویژگی‌ها را دارد.

اگر عاشق چیزی که می‌فروشی نیستی، برو چیز دیگری بفروش.

اگر شیوه‌ی زندگی‌ات را دوست نداری، به نتایجت نگاه کن. اگر نتایجت را دوست نداری، به کنش‌ها و کارهایت نگاه کن. اگر کنش‌ها و کارهایت را دوست نداری، به نگرشت نگاه کن. اگر نگرشت را دوست نداری، به باورت نگاه کن.

حواست به این حس‌های منفی باشد ـ آن‌ها موانع ذهنی هستند و مانع از به وقوع پیوستن موفقیت (در فروش) می‌شوند. حس‌های منفی توانایی تو را برای تمرکز کردن روی حس‌های مثبت سد می‌کنند ـ یعنی همان حس‌های خلاقی که موجب موفقیت می‌شوند. قدرت‌مندترین راه برای خلاص شدن از شر حس‌های منفی، خنثی کردن آن‌ها با افکار و کلمات مثبت است. (یعنی: نه آه و ناله و شکایت و نه سرزنش کردن دیگران)