بریدههایی از کتاب توانایی دوستداشتن و دوستداشتهشدن
۳٫۰
(۱۱)
توانایی دوست داشتن به ما کمک میکند ترس را کنار بگذاریم و به جای آن عشق را برگزینیم.
مهدی تمدن رستگار
بدون چشمداشت دوست بدارید و دوستتان بدارند.
کاربر ۱۴۷۲۰۷۲
عشق آن چیزی است که وقتی ذهن خود را از دلبستگی به قضاوت، انتقاد از خود، عدم شایستگی، رنجش و بیزاری، بدبینی، و ترس خالی میکنید، آن را تجربه میکنید.
Ras Nay
مهم نیست چه کسی را دوست داری، کجا را دوست داری، چرا دوست داری، چه موقع دوست داری، یا چگونه دوست داری، مهم این است که دوست داری.
کاربر ۱۴۷۲۰۷۲
«روح شما تمایل دارد شما را به دنیای دوست داشتن خودتان بکشد. وقتی وارد عاطفه و عشق روح خود میشوید، درد و رنج در زندگی شما کاهش پیدا میکند.»
amirfarhadh
بسیاری از مشکلات که در روابط ما به وجود میآیند، به این خاطر نیست که یکدیگر را دوست نمیداریم، به این خاطر است که بلد نیستیم آن را به گونهای که برای ما شناخته شده و معنیدار است بیان کنیم. عشق همیشه حضور دارد. وظیفهی ما این است که عشق را به شکلی ابراز کنیم که دیگران بتوانند آن را ببینند، احساس کنند و بشناسند.
Fatemeh_fmr
تو نتیجهی کار پروردگار هستی، و کار پروردگار تماماً دوستداشتنی است؛ تماماً زیباست.
بدینگونه که انسان باید در دل خویش به خویش بیندیشد، چون ذات او این است.
mary
نوزادان حقیقت اساسی ما را نشان میدهند، و آن این است که همهی ما دوستداشتنی هستیم. وقتی به نوزادی نگاه میکنید، همانچیزی را میبینید که سن فرانسیس آن را جذابیت جاودانهی ما نامید. شما این جذابیت جاودانه را مشاهده میکنید، چون با دلتان نگاه میکنید، نه با چشمتان. در عین حال نوزادان جذابیت جاودانهی شما را مانند آیینه به شما برمیگردانند. آنها چهرهی واقعی شما را به شما نشان میدهند.
mary
. همهی ما از عشق حرف میزنیم، به عشق فکر میکنیم؛ اما اگر بخواهیم عشق را بفهمیم باید یادمان باشد که عشق یک واژه نیست.
mary
معنای واقعی جستوجوی عشق این نیست که شخص دیگری را بیابید؛ معنای آن این است که باز به خود برسید و خود را بیابید. باید همهی باورها و اندیشههایتان را دربارهی عشق رها کنید، ذهنتان را از آموختهها خالی کنید، داستانهای کهنه را دور بریزید
ghazl
«آدمها رو بیشتر دوست بدار. با همین شروع کن.»
کاربر ۱۴۷۲۰۷۲
شبی بودا زیر آسمان پرستاره و کنار آتش نشسته بود. چند نفر از دوستان او هم به او پیوستند. بعد شروع کردند به پرسیدن سؤالهایی مانند: «فایدهی زندگی چیست؟»، «سرشت از چه ساخته شده؟»، «خدا وجود دارد؟»، «چگونه میتوانیم وارد بهشت شویم؟» بودا منتظر شد تا سؤالها تمام شوند. سپس پاسخ داد: «اگر مهربانی را دوست بدارید و به آن روی بیاورید پاسخ همهی پرسشهایتان را خواهید یافت. روشنبینی عشق ایجاد نمیکند؛ این عشق است که روشنبینی را به ارمغان میآورد.»
mary
آنان که به جستوجوی عشق میپردازند،
تنها بیعشقی خویش را آشکار میسازند،
و انسان بیعشق هرگز به عشق نخواهد رسید؛
تنها کسانی عشق را مییابند که دوستدار هستند،
و اینان هیچگاه لازم نیست به جستوجوی عشق بپردازند.
د.ه. لارنس
mary
«میخواهم عشق را بشناسم» و همهی حواسم را به آن معطوف میکنم و دست برنمیدارم. این کاری است که همهی ما باید بکنیم. وقتی این کار را میکنیم، به کشف شادمانهای میرسیم و آن این است: عشق به ما خواهد آموخت که عشق چیست.
ghazl
مهم نیست چه کسی را دوست داری، کجا را دوست داری، چرا دوست داری، چه موقع دوست داری، یا چگونه دوست داری، مهم این است که دوست داری.
در بخش دو عشق هویت شماست، به شما کمک میکنم به اصل ماجرا و هیجانی که درون شماست و در رابطهی خود آن را آشکار میکنید، پی ببرید. این ماجرا و هیجان اصلی، بین خود غیرشرطی شما (خودِ خودِ شما) و خود آموزش دیدةی شما (خود انگارهی شما)، قرار دارد. حقیقت اصلی این است: «من دوستداشتنیام.» و ترس اصلی این است: «من دوستداشتنی نیستم.» خودشیفتگی یعنی اینکه بدانید چه کسی هستید. یعنی شناختن
ghazl
«هر وقت به خودت نگاه کنی و عشق را در وجود خودت پیدا کنی به توانایی دوست داشتن و دوست داشته شدن میرسی.»
کاربر ۱۴۷۲۰۷۲
وقتی به خاطر میآورید که وجود شما از عشق ساخته شده و عمیقاً دوستداشتنی هستید، میتوانید بیقید و شرط بودن خود را همه جا آشکار کنید.
amirfarhadh
«روح شما تمایل دارد شما را به دنیای دوست داشتن خودتان بکشد. وقتی وارد عاطفه و عشق روح خود میشوید، درد و رنج در زندگی شما کاهش پیدا میکند.»
amirfarhadh
به این دلیل دنبال عشق میگردید که باور کردهاید دوستداشتنی نیستید. تا وقتی نگرش خود را عوض نکردهاید، به این امید هستید که شخصی پیدا شود و این قضاوت را تغییر دهد. بنابراین درصدد ایجاد تصویری خوشایند هستید که روی درد احساس دوستداشتنی نبودن سرپوش بگذارد و آن را پنهان کند.
کاربر ۳۴۲۷۲۶۸
دنبال عشق گشتن کار هولناکی است. هولناک از این جهت که پنهانکنندهی ترسی است که ترجیح میدهید به آن نگاه نکنید: ترس از اینکه من دوستداشتنی نیستم. من این ترس را ترسی اساسی تعبیر میکنم، چون همهی ما آن را تجربه میکنیم و چون ترسهای دیگر هم از آن ناشی میشوند. این ترس واقعی نیست، اما اگر خیلی از آن بترسید، آن را واقعی تلقی میکنید. این است که خودتان را فراموش میکنید و دنبال کسی میگردید که شما را دوستداشتنی بیابد. خودِ این کار عین ترس است.
کاربر ۳۴۲۷۲۶۸
حجم
۴۷۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۴۷۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
قیمت:
۶۳,۰۰۰
تومان