بریدههایی از کتاب خیره به خورشید
۳٫۵
(۵۸)
هر قدر که عقاید مفید باشند، پس از ارتباط با دیگران نیروی حیاتبخش به دست میآورند.
علی رضا
نیچه این عقیده را با قوت تمام در دو نکتۀ کوتاه بیان کرده است: «زندگیت را به کمال برسان و بموقع بمیر.»
×man×
هرچند مادیت مرگ نابودمان میسازد، فکر مرگ نجاتمان میدهد
×man×
آسان نیست که هر دم سراپا خبردار از مرگ زندگی کنیم. درست مثل آن است که به خورشید خیره شویم: فقط چند لحظه میتوان تاب آورد. از آنجا که بیم و هراس موجب فلج کردن زندگی میشود، روشهایی برای هموار کردن ترس از مرگ ابداع میکنیم. ادامۀ حیات خود را در بچهها میجوئیم؛ ثروتمند میشویم، مشهور میشویم، روز به روز رشد میکنیم؛ در مجامعی شرکت میکنیم که از یکدیگر حمایت میکنند و در مراسم آنها حضور مییابیم؛ یا به نجات دهندۀ نهایی ایمان میآوریم.
...
موج زدن به این نکته اشاره میکند که هریک از ما - غالباً بدون قصد یا دانسته - دوایر متحدالمرکزی از تأثیر ایجاد میکنیم که شاید سالها یا حتی نسلها بر دیگران اثر بگذارد. یعنی تأثیری که بر دیگری میگذاریم به نوبت خود به یکی دیگر منتقل میشود، درست مانند موجهای دایرهواری که بر سطح آب استخری میافتد تا آنجا که دیگر دیده نشود، اما در سطح ریزپردازندهای ادامه یابد. این عقیده که میتوانیم چیزی از خودمان به جا بگذاریم، حتی بیآنکه بدانیم، پاسخ دندان شکنی است به آنهایی که ادعا میکنند پایانپذیری و گذرا بودن به ناگزیر بیمعناست.
FerFerism
هرچه بیشتر خودتان باشید و از وجود خود به تمامی به دیگران ببخشید، دوستی عمیقتر و پایدارتر میشود. در حضور چنین صمیمیتی همۀ کلمات، همۀ وجوه دلداری و همۀ عقاید معنای ژرفتری مییابند.
Golnaz Javaheri
ظرف یک دورۀ ده ساله که بیشتر با بیماران سرطانی رویارو با مرگ سر و کار داشتم، دریافتم که غالبشان به جای آنکه تسلیم ناامیدی فلج کننده شوند، به طرزی مثبت و چشمگیر تغییر کردهاند. آنها با تحقیر مسایل پیش پا افتادۀ روزمره به زندگی خود سر و سامان دیگری دادند. این قدرت را به دست آوردند که دست به انتخاب بزنند و کارهایی را که مایل نیستند انجام ندهند. با آنهایی که دوستشان دارند پیوند محکمتری برقرار کردند و با اشتیاق بیشتری از مقاطع اساسی زندگی - تغییر فصول، زیبایی طبیعت، آخرین کریسمس یا سال نو - قدردانی کردند.
Golnaz Javaheri
من از فکر ترک دنیایی خالی، دنیایی فاقد ذهن شخصی خودآگاه دیگر نه اندوهی دارم و نه دریغی. عقیدۀ موج زنی، رساندن آنچه برای زندگی شخص مهم است به دیگران، مستلزم ارتباط با موجودات خودآگاه دیگر است؛ بدون آن موج زدن محال است.
نیک وایلد
شوپنهاور میگوید با وجدان بودن بهتر از خوشنامی است. بزرگترین هدف ما باید سلامتی و ثروت معنوی باشد، که به منبع پایان ناپذیری از عقاید، استقلال و زندگی اخلاقی میانجامد. آرامش درونی از دانستن این نکته ناشی میشود که این اشیا و امور نیستند که مزاحم ما میشوند، بلکه تفسیر ما از آنهاست.
نیک وایلد
اپیکور اصرار داشت که فکر ترسناک مرگِ اجتنابناپذیر در برخورداری ما از زندگی دخالت میکند و هیچ لذتی را دست نخورده نمیگذارد. چون هیچ فعالیتی نمیتواند اشتیاق ما را برای زندگی ابدی ارضا کند، همۀ فعالیتها از بیخ و بُن بیهودهاند.
نیک وایلد
به قول ارسطو استدلال و چیدن صغری و کبری خاص ما انسانهاست، بنابراین باید این استعداد بالقوه را تکمیل کنیم.
sahar
آنجا که من هستم، مرگ نیست؛ آنجا که مرگ هست، من نیستم. بنابراین اپیکور عقیده داشت: «وقتی مرگ هرگز به تصور ما درنمیآید چرا از آن بترسیم؟»
موضع اپیکور مکمل نهایی بذلۀ وودی آلن است: «من از مرگ نمیترسم، فقط نمیخواهم هرجا سر و کلهاش پیدا میشود آنجا باشم.» اپیکور میگوید در واقع ما آنجا نخواهیم بود و چون مرگ رخ بدهد ما نخواهیم دانست و «من» هرگز با آن همزیستی نمیکند. چون ما مردهایم، نمیدانیم که مردهایم و در این صورت دیگر ترس چیست؟
sahar
«برای مرگ چیزی جز قلعهای ویران بهجا نگذار.»
Nestor
قسمتی عادی اما ناشناخته از سوگواری ناشی از رویارویی شخص بازمانده با مرگِ خودش است.
احسان رضاپور
«بعضیها از زندگی وام نمیگیرند تا به مرگ بدهکار نشوند»
me
رویارویی با مرگ تیرگی و اندوه را میتاراند.
Houshyaran
روابط غنی درد گذرا بودن را تسکین میدهد.
صدف
: به گمانم میتوانیم به همه چیز، حتی مرگ، عادت کنیم.
صدف
به قول افلاتون نمیتوانیم به ژرفترین قسمت وجودمان دروغ بگوییم.
H.H
برای همۀ آنان که به خود و دیگران سخت میگیرند.
آزاد
حجم
۲۰۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۴۷ صفحه
حجم
۲۰۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۴۷ صفحه
قیمت:
۵۷,۰۰۰
۲۸,۵۰۰۵۰%
تومان