تا کنون چندین اثر از وی در ایران توسط مترجمان مختلف ترجمه و از سوی ناشران به چاپ رسیده است؛ از جمله مجموعه داستانهای فرار، پاییز داغ، عشقِ زنِ خوب، دورنمای کاسل راک، رویای مادرم، خوشبختی در راه است و .... اما با توجه به اینکه آخرین کتاب خانم مونرو با نام Dear Life در ایران هنوز چاپ نشده بود، به پیشنهاد مدیر نشر منتشران اندیشه، تصمیم به ترجمهی این اثر گرفتیم و از آنجا که کتاب شامل داستانهای کوتاه مجزا بود، بر آن شدیم تا از چندین مترجم در اجرای این پروژه استفاده کنیم. بنابراین فراخوانی در سایت «صنعت ترجمه» به چاپ رسید و بخشی از داستان کوتاه «قطار» برای ترجمه و انتخاب مترجمان در اختیار علاقمندان قرار گرفت که نهایتاً از بین حدود ۱۵ ترجمه، ۵ برگردان انتخاب و کار عملاً آغاز شد. این نخستین بار در ایران است که یک اثر ادبی به صورت گروهی ترجمه میشود. این تجربه جدید درسهای بسیاری برای ما داشت. سرعت عمل بالا و بهره گیری از چندین مترجم توانمند از جمله مزایای این شیوه نوین بود.
S
فقط برای اینکه ببینم امکان انجام چنین کارهایی هست یا نه. در واقع به من یادآوری میشد که انگیزه لازم نیست.
راحیل زارعی
درطول دههی اخیر، این موضوع خیلی مورد توجه قرار گرفته بود. بودن در لحظه قرار بود معنایی داشته باشد که قبلاً نداشت. همراه جریان زندگی شدن. رها کردن خود. بعضیها خود را به جریان زندگی میسپردند، بعضیها نه چندان. مرزهای بین درون و بیرون ذهن باید برداشته میشد. این یعنی طبیعی بودن.
راحیل زارعی
درطول دههی اخیر، این موضوع خیلی مورد توجه قرار گرفته بود. بودن در لحظه قرار بود معنایی داشته باشد که قبلاً نداشت. همراه جریان زندگی شدن. رها کردن خود. بعضیها خود را به جریان زندگی میسپردند، بعضیها نه چندان. مرزهای بین درون و بیرون ذهن باید برداشته میشد. این یعنی طبیعی بودن.
راحیل زارعی