بریدههایی از کتاب تاریخ فرهنگی قبیله لعنت (جلد دوم، کاهنان معبد جادو)
۳٫۸
(۱۶)
واژۀ «مَجیک» با حروف فارسی در نوشتههای کهن «ایران» به چشم میخورد. مثلاً «اوستا» کتاب مقدّس زرتشتیان، اشاره به مغها (روحانیان مهرپرستی) دارد که بعد از آموزشهای مجیک به سطح قاگی یا «مجیکن» نائل میشدند.
محمدجواد
رسول خدا (ص) میفرمایند:
«کسی که نزد ساحر یا کاهن یا دروغگویی برود؛ در حالیکه آنچه را که میگویند، تصدیق کننده باشد، به تمام کتابهای آسمانی که خدا فرستاده، کافر شده است.»
محمدحسین
«وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لایفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْینٌ لایبْصِرُونَ بِها؛
به یقین، گروه بسیاری از جنّ و انس را برای جهنّم آفریدیم. آنها دلهایی دارند که با آن تفقّه (اندیشه) نمیکنند و چشمانی که با آن نمیبینند و گوشهایی که با آن نمیشنوند. آنان همچون چارپایانند؛ بلکه گمراهتر.»
محمدحسین
نویسندۀ «تاریخ جادوگری» دربارۀ سابقۀ جادوگری در میان یونانیان مینویسد:
فلاسفۀ مکتب فیثاغورث نه تنها نظریهپردازان جادو، بلکه مجریان آن نیز بودهاند: مثلاً «ابندتلی» (امپدوکلس قرن پنجم قبل از میلاد) که در میان مردم صاحبکرامت بود، باور داشت که میتواند مرده را زنده کند، باران بباراند و خشکسالی به وجود آورد.
فلاسفه بر اندام اعتقادات کهن جادویی که با زندگی مردم عجین شده بود، جامههای زیبا پوشاندند و آنها را عقل و استدلال نامیدند؛ امّا بسیاری از آنان نیز، مانند سایر طبقات مردم، به جادو و خرافات رایج در میان مردم تن دادند.
محمدجواد
در یکی از متون پزشکی مصری آمده است: ماهی ابچو پس از آنکه دهانش با بخور پر میشود، پخته میشود و قبل از خواب خورده میشود و با آن میتوان شبحها و ارواح را دور کرد.
محمدجواد
چنانچه شما مردی را مشاهده کنید که گوشی تلفن را وارونه گرفته و دهنی را به گوش خود چسبانده، چه میگویید؟ بیشک ارتباطگیری او را غیرممکن یا سخت میشناسید و به او در اینباره تذکّر میدهید.
حال باید پرسید وقتی در یک تماس سادۀ تلفنی آداب خاصّی را مراعات میکنیم، چگونه است که آداب و مناسک مذهبی را نادیده گرفته و گاه تمسخر میکنیم؟ این همه حاکی از بیخبری ما از آداب و مناسک ضروری ارتباطگیری است.
محمدحسین
ین اندیشه، از جنبههای برجستۀ اندیشه و ادیان هندی است. به نظر آنان، انسان پس از مرگ، دوباره به دنیا میآید. به زعم آنان:
در یک جا از اوپانیشادها گفته است، آنها که در زندگانی خود، دارای عمل صالح و رفتار نیک هستند، بعد از مرگ روان ایشان در زهدانی پسندیده و پاک، مانند رحم یک زن برهمنی یا یک زن کشتریه یا یک زن ویسپه بر حسب مراتب، جای میگیرد؛ امّا ارواح اشخاص بدکردار و شریر در رحمهای ناپسند و مکروه مأوا میگزیند؛ مثلاً در زهدان سگی یا گرگی یا خوکی یا بالأخره در رحم زنی از طبقۀ پایین جایگزین میشود.
A
پژوهشگران اسطورهشناس غربی، چنانکه بیان شد، از میثولوژی (اسطورهشناسی) به عنوان مرحلهای از تاریخ اندیشه و از سیر و سلوک و حضور انسان در دوران کهن، یاد میکنند و دریافتهای اسطورهای آنان را ناظر بر دریافت و برداشت نمادین آنها از هستی میشناسند؛ امّا از منشأ اصلی پیدایش این دریافتها، سخن به میان نمیآورند. به همین سبب، گاه آن همه (اساطیر) را معطوف به دریافت خرافی انسان در مرحلهای از حیات تاریخیاش میکنند.
به عبارت دیگر، این پژوهشگران به دلایلی که پس از این خواهد آمد، از منشأ اصلی پیدایش اساطیر بیخبرند و گفتمان اساطیری را صرفاً ناشی از نگاه خرافی و گاه جاهلانۀ انسان در مرحلهای از حیاتش در دوران کهن و بر عرصۀ زمین میشناسند.
A
«طالس» (۵۴۷ ۶۴۰ ق.م.)، به ظهور ارواح پلید و شیطانی معتقد بود و «افلاطون» اشباح را باور داشت. مردگانی که ناچارند نزد زندگان برگردند؛ زیرا قادر به گسستن علائق جسمی خود از این جهان نیستند ...
همۀ فلاسفۀ قدیمی، به واقعیت جادو معتقد بودند، «هراکلیت» (هراقلیطوس)، «طالس»، «پینداروس»، «زنفوس» و «سقراط» هیچیک قادر به گریز از این دایرۀ جادویی سحرآمیز نبودهاند. فلاسفۀ متأخّر یونانی نیز، مانند «پرفیوس» (۳۰۳ ـ ۲۳۳ م.) همه هواخواه جادو بودهاند و شناخت استادانۀ خود را از دیو و جنّ، برای مسیحیان اوّلیه که خود به شدّت آنها را سرکوب مینمودند، به وراثت گذاشتهاند.
محمدجواد
در لاتین، کلمۀ Magic به معنای جادو است و این از کلمۀ یونانی Magos برگرفته شده است و یونانیها در قدیم، به کاهنان و عارفانی که از «ایران» و سرزمین «ما بین النّهرین» میآمدند، Magos میگفتند.
محمدجواد
حجم
۲۳۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۲۳۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۱۳,۰۰۰
۶,۵۰۰۵۰%
تومان