بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب عاشقانه های شعر کرد | طاقچه
کتاب عاشقانه های شعر کرد اثر آرش سنجابی

بریده‌هایی از کتاب عاشقانه های شعر کرد

انتشارات:نشر ثالث
امتیاز:
۳.۹از ۱۴ رأی
۳٫۹
(۱۴)
تمامی مردم نام عزیزشان را بر درخت حک می‌کنند نازنینم نام تو را بر استخوان تنم خواهم کوفت...
-Dny.͜.
شاخه گلی بودم در خواب! دخترکی مرا از ساقه جدا کرد و لابلای کتابش پنهانم کرد
-Dny.͜.
چگونه می‌توان به تو رسید؟ اهل بهشتی؟ به سجدۀ خدایان می‌نشینم اهل دوزخی؟ زمین را می‌پوشانم از کفر چگونه می‌توان به تو رسید؟ پوستم را بیرقت می‌کنم اگر شهری به تارج رفته باشی
Renegade
خواب‌هایم پُر است از بوی تو
El Santo
با هم که باشیم سه تائیم من تو بوسه بی هم چهار تائیم تو با تنهایی من با رنج
یك رهگذر
چگونه می‌توان به تو رسید؟ اهل بهشتی؟ به سجدۀ خدایان می‌نشینم اهل دوزخی؟ زمین را می‌پوشانم از کفر چگونه می‌توان به تو رسید؟ پوستم را بیرقت می‌کنم اگر شهری به تارج رفته باشی
یك رهگذر
نمی‌دانم دستانم بر شانه‌ی دختری به جای مانده است و چشمانم در بافه‌ی مویش بی‌چشم بی‌دست بادی هستم که مرثیه می‌سازد از غبار یاد یار
sadafi
با هم که باشیم سه تائیم من تو بوسه بی هم چهار تائیم تو با تنهایی من با رنج
Ahmad
در هر گوشه‌ی این ولایت که بمیرم می‌توانم دوباره زنده شوم اما هراس من از غربت است غربت در چشمان تو که چون بیگانه‌ای مرا می‌نگرند
یلدا دوستی
شاخه گلی بودم در خواب! دخترکی مرا از ساقه جدا کرد و لابلای کتابش پنهانم کرد
گندم

حجم

۵۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۱۲۴ صفحه

حجم

۵۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۱۲۴ صفحه

قیمت:
۶۲,۰۰۰
۴۳,۴۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۴صفحه بعد