بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نردبانی برای چیدن نارنج | طاقچه
کتاب نردبانی برای چیدن نارنج اثر کرامت یزدانی

بریده‌هایی از کتاب نردبانی برای چیدن نارنج

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۲۹ رأی
۴٫۴
(۲۹)
آسان نیست برای فرماندهی که یاران همرزمش را شهید ببیند و بعد ببیند که فرصت شهادت از دست رفته است. خودش در یک سخنرانی می‌گوید: «خدا را شاهد می‌گیرم که هیچ روزی نیست که از واماندگی از این کاروان، غبطه و حسرت نخورم...»
shariaty
نوجوانی چهارده پانزده ساله، مدام می‌دوید، شلیک می‌کرد و برمی‌گشت. داشت حسودی‌ام می‌شد. از کجا آورده بود آن همه جرأت را؟ خدا می‌دانست. من اما جرأت جیک زدن نداشتم. راستش، کپ کرده بودم.
رعنا
برگشتن در مرام ما نیست. یا پیروز، یا شهید.
فاطمه
می‌خواهم بدانم چه‌طور می‌شود آن نارنج را چید.
فاطمه

حجم

۵۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۵۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۳۱,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد