بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب استارتاپ ناب (خلاصه کتاب) | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب استارتاپ ناب (خلاصه کتاب) اثر اریک ریس

بریده‌هایی از کتاب استارتاپ ناب (خلاصه کتاب)

۳٫۶
(۳۲)
فشار آوردن برای تکمیل کارها: تیم‌هایی که بر روی پروژه‌های زیادی کار می‌کنند معمولا برای کامل کردن آنها با مشکل مواجه می‌شوند. با استفاده از کانبان تیم‌ها تنها زمانی یک کار جدید را شروع می‌کنند که کارهای قبلی را تکمیل کرده باشند. به این ترتیب اطمینان حاصل می‌شود که کارهایی که بیشترین اولویت را دارند اول انجام می‌شوند و همچنین تیم را تشویق می‌کند یک جریان پایدار برای تکمیل کارهای ایجاد کنند. ارتقاء کار گروهی میان عملکردی: کانبان اعضای تیم‌ها را تشویق می‌کند تا در سراسر فرایند مشارکت داشته باشند و تنها در حوزه‌ی عملکردی خودشان باقی نمانند. به این ترتیب تنگناها به مشکلات همه‌ی افراد تبدیل می‌شوند و تکمیل کارها اولویت همه‌ی افراد خواهد بود. کانبان در ابتدای راه استارتاپ ناب می‌تواند برای اعضای تیم آزاردهنده باشد چرا که آنها با تنگناهای زیادی سروکار دارند و باید خود را با دید جدید تطبیق دهند. اما این تمرکزها، تکمیل کارها و کار تیمی موثر ارزش سختی‌های اولش را دارد.
حسین
ممکن است به نظر برسد که محدودیت کارها مانعی برای باروری هستند. چرا یک استارتاپ باید از فرایند کانبان استفاده کند درحالی‌که این فرآیند عمدا محدودیت‌هایی ایجاد می‌کند. پاسخ این است که محدودیت کارها ۴ فایده‌ی مهم دارد: کمینه کردن کارهای در حال پردازش (WIP): محدودیت کارها، تیم را مجبور می‌کند که بر روی اولویت‌ها متمرکز شوند و مانع از پراکندگی بیش از حد تیم بر روی کارهای کم اهمیت می‌شود. تنگناها را تشخیص می‌دهد: هنگامی که محدودیت کارها باعث متوقف شدن جریان کار می‌شود تیم‌ها به سرعت می‌توانند تنگناهای فرایند را تشخیص دهند. به این ترتیب می‌توان فرایند را اصلاح کرد یا منابع بیشتری برای حل کردن مشکل اختصاص داد.
حسین
ابزار ۳: کانبان برای استارتاپ ناب کانبان یک واژه‌ی ژاپنی است که می‌توان آن را به صورت «علامت» یا «نشانه» ترجمه کرد و عبارت است از یک سیستم تولید و برنامه‌ریزی که در تولید ناب به کار می‌رود و کمک می‌کند بفهمیم در هر زمان چه چیزی باید تولید شود. استارتاپ ناب از کانبان برای اولویت‌بندی و مدیریت کردن کارها استفاده می‌کند. در این فرآیند فرضیه‌ها و آزمایش‌ها به صورت پشت سر هم قرار داده می‌شوند مانند «پشتیبانی»، «در حال پردازش»، «ساخت» و «آزمایش». هر کار پس از اینکه کامل شد از یک دسته به دسته‌ی بعد منتقل می‌شوند و هر دسته محدودیتی برای کارها دارد به این معنا که در هر زمان تعداد کارهای محدودی می‌تواند در هر دسته قرار داشته باشد. برای مثال اگر دسته‌ی «ساخت» با محدودیت ۳ مورد کار روبرو است و تا کنون ۳ کار مختلف در آن قرار گرفته است و منتظر مرحله‌ی «آزمایش» هستند هیچ کار دیگری را نمی‌توان وارد دسته‌ی ساخت کرد تا زمانی که کارهای آزمایش انجام و به دسته‌ی بعد منتقل شوند.
حسین
برندسازی: استارتاپ‌ها نگران هستند که MVP ها اعتبار برندشان را زیر سوال ببرند. این مورد به طور مشخص برای استارتاپ‌های درون شرکت‌های جا افتاده که برندشان پیش از این شناخته شده است صادق است. یک راه حل ساده این است که MVP را با نام متفاوتی راه‌اندازی کنید. روحیه: استارتاپ‌ها نگران هستند که MVP ها تبدیل به محصولات بی‌کیفتی شوند که بازخوردهای منفی از طرف مشتری‌ها دریافت کنند و منجر به از دست رفتن روحیه‌ی تیم شود. راه حل این مشکل این است که تیمی ساخته شود که به فرهنگ یادگیری متعهد باشد و بداند که بازخورد منفی تنها بخشی از فرایند یادگیری است.
حسین
«اگر ندانیم مشتری‌ها چه کسانی هستند نمی‌دانیم کیفیت چیست.» اریک رایس بسیاری از کارآفرینان با ساختن کمینه محصول پذیرفتنی مشکل دارند چرا که کیفیت برای آنها اهمیت بسیار زیادی دارد و فکر می‌کنند MVP ها حالتی بنجل و ناقص دارند و پیشفرض ذهنی آنها این است که استارتاپ آنها می‌داند مشتری‌ها برای چه چیزی ارزش قائل هستند. چنین پیش‌فرضی برای یک استارتاپ می‌تواند خطرناک باشد. استارتاپ‌ها معمولا حتی نمی‌دانند مشتری‌هاشان چه کسانی هستند
حسین
کمینه محصول پذیرفتنی کمینه محصول پذیرفتنی (MVP) حداقل مجموعه ویژگی‌هایی است که برای آزمودن فرضیه‌ی leap of faith استارتاپ لازم است. هدف این است که از طریق چرخه‌ی بازخورد ساختن-اندازه‌گیری-یادیگری به سریع‌ترین و کارآمدترین شکل ممکن این کار انجام گیرد. ‫MVP تقاوت آشکاری با شیوه‌های سنتی توسعه‌ی محصول دارد که شامل برنامه‌ریزی، طراحی، تولید، آزمایش و عیب‌زدایی از محصول
حسین
ساختن آرکی‌تایپ (پروسنا) مشتری آرکی‌تایپ یا پرسونای مشتری تصویری از گروه مشتری‌های بالقوه است که دسته‌ای از مشتری‌ها را با توجه به ویژگی‌ها، رفتار، تمایلات، نیازها و خواسته‌هاشان توصیف می‌کند. پرسونا یک فرضیه است و نه یک واقعیت درنتیجه باید از طریق یادیگری صحیح آن را اثبات یا رد کرد. ساختن پرسونا مشتری بالقوه هدف را در قالب یک انسان در می‌آورد و رهنموندهایی برای توسعه‌ی محصول فراهم می‌کند.
حسین
معیارهاتان را با مردم هماهنگ کنید اریک رایس: «معیارها مردمی هستند.» تعامل مستقیم با مشتری‌ها به کارآفرینان یادآوری می‌کند که انسان‌های واقعی در پشت معیارهای کسب‌وکار قرار داند. این موضوع حتی در معاملات میان دو کسب‌وکار که در آن، مشتری یک شرکت است نیز صادق است. تعاملات شخصی به کارآفرینان کمک می‌کند نگاه یکپارچه به مشتری‌ها را کنار بگذارند و چشم‌انداز جزئی‌تر و دقیق‌تری نسبت به آنها داشته باشند.
حسین
فرضیه‌ی ارزش فرضیه‌ی ارزش می‌پرسد که آیا یک محصول یا خدمات منفعتی برای مشتری‌ها فراهم می‌کند یا خیر. ارزش فقط به صورت مالی اندازه‌گیری نمی‌شود، بلکه می‌توان آن را با توجه به زمان و توجه مشتری‌ها نیز ارزیابی کرد. مفهوم ارزش برای خیریه‌ها، بخش‌های عمومی و کارگزارهای درون سازمان که مشتری‌های آنها پولی برای محصول یا خدمات پرداخت نمی‌کنند نیز اعمال می‌شود.
حسین
استارتاپ: نهادی است که توسط انسان‌ها طراحی شده است تا محصولات یا خدمات جدیدی در شرایط به شدت نامطمئن ایجاد کند.
حسین

حجم

۱۱۵٫۸ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۷۰ صفحه

حجم

۱۱۵٫۸ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۷۰ صفحه

قیمت:
۹,۸۰۰
۴,۹۰۰
۵۰%
تومان