بریده‌هایی از کتاب دوازده ستون موفقیت (کتاب اول)

«با تحصیلات رسمی به درآمد بخور و نمیری می‌رسی. با خودآموزی به ثروت کلان می‌رسی.»

اگر راحتی را می‌خواهی می‌توانی بدستش آوری، ولی از چیزهای دیگر نصیب چندانی نمی‌بری، به خصوص چیزهای باارزش. چیزی که باارزش باشد بدست آوردنش سخت است. برای همین است که افراد کمی به دنبال آن می‌روند.

هدف واقعی این است که بگذاریم هدف از ما شخص بهتری بسازد

بینش مثبتی از آینده خلق کن، برنامه‌ای بریز تا به آنجا برسی. برنامه را ابلاغ کن و بعد روی برنامه‌ات کار کن.

«مایکل، این نکتۀ بسیار بسیار مهمی است. آقای دیویس همیشه می‌گوید، اکثر مردم گوش نمی‌دهند، آنها صرفاً منتظرند که طرف مقابل بخواهد نفسی تازه کند، و بعد رشتۀ صحبت را از او بقاپند و خودشان صحبت را به دست بگیرند.» «به گمانم درست می‌گویی.»

دلیل اصلی تعیین هدف، شخصیتی است که شما در روند تحقق آن هدف، کسب می‌کنید. شخصیتی که از تو می‌سازد همیشه بسیار باارزش‌تر از هدفی است که به آن می‌رسی. آقای دیویس همیشه می‌گوید، یک میلیون دلار در بیاور، نه به خاطر یک میلیون دلار، بلکه به خاطر شخصیتی که مجبوری به دستش آوری تا بتوانی یک میلیون را در بیاوری

اگر کسی دارد راه اشتباه را می‌رود، نیازی به انگیزه ندارد که سرعتش را بیشتر کند. او آموزش می‌خواهد تا جهتش را عوض کند.

ولی ما همگی به مردم نیاز داریم، به ویژه اگر که بخواهی موفق باشی. نمی‌توانی به تنهایی موفق بشوی. سخت است که بتوانی عزلت‌نشین پولدار پیدا کنی.»

«من تنها دارم چیزی را به تو می‌گویم که آقای دیویس می‌گوید. بیشتر از آنکه سخت روی شغلت کار کنی، روی خودت کار کن. خودت را رشد بده.»

«تنها زمانی اوضاع تغییر می‌کند که خودت تغییر کنی.»