بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب چرچیل؛ قهرمان پیش‌بینی‌ناپذیر | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب چرچیل؛ قهرمان پیش‌بینی‌ناپذیر

بریده‌هایی از کتاب چرچیل؛ قهرمان پیش‌بینی‌ناپذیر

۲٫۷
(۳۳)
نتیجۀ مشاهدات وی این اندیشه را در ذهن او قوت بخشید که نژاد بریتانیایی برترین نژاد است. «هیچ چیز چشمگیرتر از برتری و استیلای سربازان بریتانیایی بر دیگر سربازهای حاضر در جبهه نیست.»
محمدپوریا
وی پس از فارغ التحصیلی از دانشکدۀ افسری مأموریت یافت به عنوان افسر سواره‌نظام در نیروهای سواره‌نظام ویژۀ ملکه مشغول خدمت شود. در این ایام به‌شدت به چوگان علاقه‌مند شد و تا سه دهه بعد، هیچ‌گاه از بازی چوگان دست نکشید.
محمدپوریا
تمام دستاوردهای چشمگیر بشری از دل رقابت __ رقابت‌های خشن و گاه ددمنشانه __ بیرون آمده است
شهریار
با آغاز قرن بیستم و گسترش افکار سوسیالیستی، که جریان پرقدرتی را در علوم سیاسی شکل داده بود، نطفۀ مناقشات جدیدی بسته شد که در اختلافات طبقاتی ریشه داشت. این مناقشات رو به رشد گذاشت. محافظه‌کاران از این بیم داشتند که لیبرال‌ها در برابر سوسیالیست‌ها از خود موضع قاطعی نشان ندهند و درها را برای مصادرۀ اموال باز کنند و راه را برای سلب مالکیت آن‌ها از ثروتشان هموار نمایند. از سوی دیگر، لیبرال‌ها از این می‌ترسیدند که مبادا محافظه‌کاران در برابر سوسیالیست‌ها در خارج از مرزها به اقدامات نظامی دست بزنند و به نظامی‌گری روی آورند و در داخل مرزها نیز به همین شیوه عمل نمایند.
red rose
«هر دو چرچیل‌ها جلف و سبکسر و فاقد وقار و متانت بودند و چنان مسحور و تشنۀ مدح و تملق بودند و هستند که سر به رسوایی می‌زند و از آن‌ها نوکران بی‌جیره‌ومواجب عمومی می‌سازد.»
red rose
چرچیل از شکار روباه بسیار لذت می‌برد و بسیار دوست داشت آخر هفته‌های خود را در ویلایی خارج از شهر بگذراند، اما به همان اندازه نیز از قمار در سواحل فرانسوی دریای مدیترانه لذت می‌برد. بئاتریس وب، از جامعه‌شناسان و اقتصاددانان معروف بریتانیا، که چرچیل را برای اولین‌بار در تیر ۱۲۸۲ ملاقات کرده بود، در بارۀ وی می‌گوید: «چرچیل مردی بسیار پرافاده، خودرأی، کوته‌بین و انفعالی است که دل و جرئت بسیاری دارد و در او اصالتی به چشم می‌خورد، نه از نوع اصالت روشنفکری، بلکه اصالتی خانوادگی. او بیش از آن‌که نجیب‌زاده‌ای از خاندان اشراف بریتانیا باشد، به نظریه‌پردازان آمریکایی شباهت دارد.»
red rose
در نوشتن عالی بود، اما لکنت زبان داشت و نوک زبانی حرف می‌زد، به همین دلیل برای ایراد سخنرانی‌های آتشین خود بسیار تمرین می‌کرد. در ابتدا می‌کوشید در این تمرین‌ها بتواند تمام سخنرانی خود را از حفظ و بدون مراجعه به یادداشت‌ها ایراد نماید، اما بعد از تجربه‌ای تلخ در مجلس عوام، در فروردین ۱۲۸۳ که به یکباره تمام سخنرانی‌اش را فراموش کرد، دیگر هیچ‌گاه بدون دست‌نوشته سخنرانی نکرد. چرچیل بسیار جاه‌طلب و فوق‌العاده فعال و پرشروشور بود و با آقازاده‌های اشراف‌زاده تفاوت‌های بسیاری داشت و مثل آن‌ها نبود. بسیاری از اطرافیان و همکارانش او را فردی بسیار خودستا و یکدنده و سمج می‌دانستند. اشراف‌زاده بود، اما خاندان اشراف در آن دوران اوضاع خوبی نداشتند و او می‌کوشید با اغنیا و ثروتمندان نشست و برخاست کند.
red rose
کسانی که چرچیل را ملاقات می‌کردند، به شدت تحت تأثیر او قرار می‌گرفتند: یا بسیار دلبسته یا به شدت از وی متنفر می‌شدند.
red rose
«جنگ میان مردم از جنگ میان پادشاهان خونبارتر است و افزایش بودجۀ نظامی مردم را به جان هم می‌اندازد.»
red rose
«من فرزند زمانۀ ملکه ویکتوریا هستم. زمانی که ساختارها و بن‌مایه‌های ادارۀ کشور چفت و بست محکمی داشت و حضور بریتانیا در عرصۀ تجارت و دریا بی‌رقیب بود. قدرت امپراتوری بریتانیا روز به روز محکم‌تر از قبل می‌شد و این وظیفۀ ما را برای حراست از آن سنگین‌تر می‌کرد. در آن ایام نیروهای حاکم سیاسی در بریتانیا بسیار به خود و به اصول اعتقادی خود باور داشتند و بر این باور بودند که می‌توانند هنر حکومتداری و اقتصاد را به جهانیان بیاموزند.»
red rose
ملیت آمریکایی بریتانیایی چرچیل در بریتانیا برای چرچیل سرمایه‌ای دانسته نمی‌شد، اما مردم آمریکا این ویژگی چرچیل را مایۀ افتخار می‌دانستند و برای آن‌ها انگیزه‌ای می‌شد تا زندگی وی را بیش‌تر بکاوند.
red rose
«آقای چرچیل به واسطۀ هوش بسیار سرشارش شاید آدم محبوبی نباشد، رک‌تر و صریح‌تر از آن است که بخواهد به چاپلوسی بیفتد و هیچ‌گاه برای آن‌که مراعات کسی را بکند، کوتاه نمی‌آید.»
red rose
۱۳۲۲ یکی از افراد بسیار نزدیک به وینستون چرچیل در گفتگویی خودمانی با خبرنگار روزنامه‌ای آمریکایی تعریف می‌کند که روزی وی از چرچیل می‌پرسد چطور خداوند که چنین غروب زیبایی آفریده است، اجازه می‌دهد این همه بدبختی و فلاکت در جهان به وجود آید؟ چرچیل در جواب داد سخن سر می‌دهد که «بدون خونریزی صلح در جهان وجود نخواهد داشت و تمام زندگی جنگ است، جنگ برای بقا. بهترین مردان در بهترین زمان ممکن از دل جنگ‌ها بیرون آمده‌اند و بشر از رهگذر جنگ‌ها به پیشرفت‌های دلگرم‌کننده‌ای دست یافته است و تحت فشار جنگ است که انسان برای ارتقای سطح زندگی خود تلاش بیش‌تر می‌کند و زمانی که جنگ‌ها پایان می‌یابند، مردم همه چیز را سهل می‌گیرند و بی‌مبالات می‌شوند و تنها جنگ است که می‌تواند آن‌ها را به پیشرفت مجبور کند.»
کاربر ۳۷۳۶۸۵۸
چرچیل و لوید جرج، با اعلام استراتژی صلح با کشور آلمان در عرصۀ سیاست خارجی، به کسانی که از وقوع جنگ بزرگ در اروپا خبر می‌دادند، انتقاد می‌کردند که آن‌ها مردم را از خطری می‌ترسانند که وجود خارجی ندارد.
Mahdiyeh Moradi
چرچیل نیروی محرکۀ ارتش و نیروی زمینی بریتانیا بود، اما هوش سرشار ذاتی وی مانع از تمرکز وی می‌شد و افکار لجام‌گسیختۀ وی مانند پروانه از این شاخه به آن شاخه می‌پرید و همین دمدمی‌بودن‌ها بیوربروک را تا مرز جنون برده بود.
imaanbaashtimonfared
چرچیل از عنفوان جوانی دو رؤیا در سر داشت: او آرزو داشت هم به عنوان قهرمان و سمبل دموکراسی و هم به عنوان قهرمان نظامی دل‌های مردم را تسخیر کند و برای رسیدن به این رؤیاها پیر شد، سال‌ها مبارزه کرد و فرسوده شد. در شصت و شش سالگی‌اش هر دوی این آرزوها با شکوه فراوان و در آن واحد محقق شد.
imaanbaashtimonfared
چرچیل به عنوان گزارشگر جنگ، زمانی که برای روزنامه‌ها می‌نوشت با دوگانگی‌هایی در باب ماهیت جنگ روبرو می‌شد و همان دوگانگی‌ها را بی‌پروا به قلم جاری می‌کرد و در نوشته‌های خبری خود تنها حقایق تلخ را به زبان می‌آورد.
کاربر ۱۴۰۰۹۵۶
به طور کلی، مردم و قهرمانان هر عصر، قهرمانان نسل‌های قبل از خود را تخریب می‌کنند و قطعاً تاریخ صحنۀ چنین فراز و فرودهایی است.
کاربر ۱۴۰۰۹۵۶

حجم

۳۲۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۹۱ صفحه

حجم

۳۲۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۹۱ صفحه

قیمت:
۱۴۵,۵۰۰
۱۱۶,۴۰۰
۲۰%
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد