بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب من یک مادرم | طاقچه
کتاب من یک مادرم اثر ناهید گلکار

بریده‌هایی از کتاب من یک مادرم

نویسنده:ناهید گلکار
انتشارات:نشر داستان
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۶۵ رأی
۴٫۲
(۶۵)
مادر، لازم نیست دست روی سرت بکشه، لازم نیست کلامی به زبون بیاره، فقط کافیه کنارت باشه و نگاهت کنه. اونوقت لذت بی‌همتای محبت، تا عمق وجودت رخنه می‌کنه. مگه توی دنیا زلال‌تر از عشق اون هست؟
mahsa
قطار می‌رفت بسوی آینده‌ای نامعلوم. من حتی توی اون شهر یک آشنا هم نداشتم. اصلاً نمی‌دونستم از قطار که پیاده شدم، باید کجا برم و چیکار کنم. خودمو دست خدا سپرده بودم و می‌رفتم.
Maryam Bagheri
من توی یک خونه‌ی کوچیک، توی ده متری لولاگر، به دنیا اومدم و همونجا بزرگ شدم. خونه‌ای که برای همیشه توی ذهنم موند و حتی رؤیاهام با اون شکل گرفت. هر وقت احساس تنهایی می‌کنم و دلگیر میشم، خواب اونجا رو می‌ببینم. توی خیابون تنگ و باریکی که دوتا جوی آب به شکل نهر از دو طرفش رد می‌شد؛ آبی‌زلال و تمیز. چون خیابون ما سرازیری بود، شدت آب هم زیاد بود و گاهی از جوی بیرون می‌زد و وارد خونه‌ها می‌شد. خونه‌ی ما انتهای یک کوچه‌ی باریک و تنگ قرار داشت.
•سآرا •
کنار دیوار، پاشیر قرار داشت که با دو تا پله می‌رفت پایین
Maryam Bagheri
هیچ لذت و نعمتی بالاتر از این نیست که مادر باشی.
mahsa
من چایی براشون ریختم و بردم تعارف کنم که دایی گفت: نمی‌خواد؛ اینقدر اصراف نکنین؛ باید خسارت ماشین رو بدین.
Parisa
ما دخترای معصوم و پاکی بودیم که فکر می‌کردیم هر چی خوب‌تر باشیم، قدرمون رو بیشتر می‌دونن ولی کسی به ما یاد نداد چطور در مقابل این جور سختی‌ها عکس‌العمل نشون بدیم و باید چیکار کنیم تا بیشتر به ضرر خودمون تموم نشه.
کاربر ۸۰۵۶۰۶۳
پرسید: تو هنوز منو دوست داری؟ گفتم: معلومه که دارم. تو هیچ وقت دیدی من اسم طلاق رو بیارم؟ چون نمی‌خوام هرگز از تو جدا بشم. گفت: فدات بشم، منم هرگز به این کلمه‌ی نفرت‌انگیز فکر نکردم. تو همیشه مال خودمی! وقتی رسیدم در خونه، پیاده شدم و کلید انداختم در رو باز کنم؛ ولی قبل از این کار، حامد منو بغل کرد و به سینه فشرد. اونقدر محکم که داشت استخونم می‌شکست. هر دو ساکت بودیم. سرمو گذاشتم روی سینه‌اش. هر دو خسته بودیم از دردی که این مدت طولانی تحمل کردیم.
mahan
حالا می‌بینم که پرستاری بهترین شغله. آدم هر روز می‌تونه خودشو محک بزنه که چقدر انسانه؟ وقتی پرستاری، هر ساعت و هر لحظه داری به در گاه خدا و خودت امتحان پس میدی. توی این کار، یک لحظه نباید از خودت غافل بشی و یادت بره که اون مریض به تو نگاه می‌کنه و شکستن دل اون یعنی از دست دادن همون لحظه و همون میشه برات گناه و ثواب. این خیلی جالبه که من شغلی داشته باشم که توی تمام لحظات زندگیم مراقب اعمالم باشم.
سعیده
حالا می‌بینم که پرستاری بهترین شغله. آدم هر روز می‌تونه خودشو محک بزنه که چقدر انسانه؟ وقتی پرستاری، هر ساعت و هر لحظه داری به در گاه خدا و خودت امتحان پس میدی. توی این کار، یک لحظه نباید از خودت غافل بشی و یادت بره که اون مریض به تو نگاه می‌کنه و شکستن دل اون یعنی از دست دادن همون لحظه و همون میشه برات گناه و ثواب. این خیلی جالبه که من شغلی داشته باشم که توی تمام لحظات زندگیم مراقب اعمالم باشم.
سعیده

حجم

۳۶۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۴۶ صفحه

حجم

۳۶۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۴۶ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد