بریدههایی از کتاب نه تنبیه، نه تشویق
۳٫۹
(۳۸)
سالها پیش اسکینر دعوتم را پذیرفت و حاضر شد به عنوان استاد مهمان در کلاس من سخنرانی کند. در پایان سخنانش نتوانستم خود را کنترل کنم و بهشوخی گفتم: «ما در اینجا باید از وابستگیهای محیطی که موجب حضور شما در این کلاس شدهاند تشکر کنیم.» او در پاسخ نخندید اما با لبخند مؤدبانهای گفت: «من خیلی خوشحالم که این وابستگیها اتفاق افتادند.»
اسکینر معتقد بود که «انتخاب» کلاس ما (توسط خودش) و نیز تمام «انتخابها» ی دیگری که درباره رفتارمان داریم مانند انتخابی است که یک قطعهسنگ، هنگام فرود آمدن همراه بهمن، درباره محل فرودش دارد. اما برای شخصی که از ابتدا مفهوم «خود» را رد میکند تصمیمگیری آزادانه «خود» معنایی ندارد. در نظر وی افرادی که همواره از «تصمیمات» و مقاصد خود دم میزنند، یا از اینکه تصور کنند بر زندگی و خود کنترل دارند احساس آرامش میکنند و یا نسبت به نیروهایی که رفتار ما را شکل میدهند ناآگاهاند.
Mohammad Ali Zareian
نظر اسکینر درباره عشق چیست؟ آماده باشید تا ببینیم وقتی دو نفر با هم آشنا میشوند چه اتفاقی میافتد:
یکی از آن دو با دیگری خوشرفتاری میکند و او را مستعد میسازد تا وی نیز خوشرفتاری کند و این به نوبه خود، احتمال بروز رفتار دوستانه را در اولی بیش از گذشته میکند. این جریان دوسویه ادامه مییابد تا حدی که آنها فوقالعاده نسبت به هم بامحبت میشوند و از آزردن یکدیگر میپرهیزند. و به نظر من این همان چیزی است که آن را «عاشق شدن» مینامیم.
Mohammad Ali Zareian
برای اسکینر و رفتارگرایان دیگر، اخلاقیات تا حدی پایین میآید که اخلاقی بودن یک رفتار معین بستگی به این دارد که آیا جامعه آن را درست میداند یا خیر، سازگارانه است یا ناسازگارانه. و اما خود رفتار فینفسه نمیتواند درست یا خطا باشد.
وقتی با واژه خوب یا بد درباره ارزش چیزی قضاوت میکنیم درواقع آن را از نظر تأثیر تقویتکنندگیاش میسنجیم... . امور خوب درواقع همان تقویتکنندههای مثبت، و امور بد تقویتکنندههای منفی هستند... .
عبارتی چون «شما باید حقیقت را بگویید» ... میتواند اینگونه تفسیر شود: «اگر زمانی که حقیقت را میگویید دیگران شما را تأیید کنند قطعآ به انجام این کار تشویق خواهید شد».
Mohammad Ali Zareian
زمانی اسکینر گفت: «وقتی نوشتن کتابِ آنسوی آزادی و شأن انسان را به پایان رساندم بهطرز عجیبی احساس میکردم که من آن را ننوشتهام... گویی کتاب محصول طبیعی رفتار من بود، نه از آنِ «من» ی که گفته میشود در درون فرد است.»
آنگاه که «من» یا «خود» کنار گذاشته شود، زدودن ویژگیهای باارزش انسانی از قبیل خلاقیت، عشق، اخلاقیات و آزادی کارِ دشواری نیست. سخن گفتن بهعنوان «رفتار کلامی» و تفکر بهمثابه گفتوگوی خاموش توصیف میشوند. بهاینترتیب پایین آوردن خلاقیت تا سرحد رفتارهایی جدید که شرایط محیطی آنها را ایجاد میکند آسان میشود.
Mohammad Ali Zareian
او تأکید میورزد که جانداران (و از جمله ما) چیزی جز «مجموعهای از رفتارها» نیستند، و این رفتارها با نیروهای بیرونی که وی آنها را «پیوندهای محیطی» مینامد، کاملا قابل تبییناند. «شخص سرچشمه اعمال نیست، بلکه جایگاه و محلی است که در آن بسیاری از شرایط ژنتیکی و محیطی با هم پیوند میخورند و تأثیری واحد و مشترک ایجاد میکنند.» ۱ اما با فرض چنین موضوعی، دیگر مفهومی به نام «خود» وجود نخواهد داشت، اینطور نیست؟ و اسکینر در پاسخ میگوید: بله همینطور است.
Mohammad Ali Zareian
بی. اف. اسکینر فردی است که اکثر آزمایشهای خود را با موشها و کبوترها انجام داد و بیشتر کتابهایش را درباره انسانها نوشت. اما این حقیقت او را به تأمل وانداشت، چون از نظر وی تفاوت انسان با گونههای دیگر فقط در میزان پیچیدگی اوست. با اینکه از دیدگاه یک رفتارگرا انسان موجودی پیچیدهتر از کبوتر است (زیرا مثلا تارهای عصبی دارد) اما نظریه یادگیری در این رویکرد که نحوه یادگیری نوک زدن کبوتر را به یک صفحه مدوّر در ابزاری آزمایشگاهی به نام جعبه اسکینر توضیح میدهد، برای تبیین درک نمادگرایی انسان نیز کفایت میکند.
واتسن در اولین صفحه کتاب رفتارگرایی خود با صراحت چنین میگوید: «تفاوت انسان با حیوانات دیگر تنها از نظر نوع رفتاری است که او از خود نشان میدهد.»
Mohammad Ali Zareian
دو نظریه عمده وجود دارد: شرطیسازی کلاسیک (که با آزمایش پاولوف با سگها تعریف میشود)، و شرطیسازی عامل یا وسیلهای (که با آزمایشهای اسکینر با موشها تعریف میشود). شرطیسازی کلاسیک با مشاهده این موضوع آغاز شد که بعضی امور یا اشیاء پاسخی طبیعی در موجود جاندار ایجاد میکنند. مثلا بزاق سگ با شنیدن بوی گوشت ترشح میشود. حال اگر همراه با دادن گوشت، محرکی مصنوعی مانند بهصدا درآوردن زنگ را بهوجود آوریم، سگ این دو محرک را با هم پیوند میدهد و درنتیجه پس از مدتی یک پاسخ شرطی ایجاد میشود: صِرف صدای زنگ کافی است تا بزاق سگ ترشح شود.
در شرطیسازی عامل، برخلاف شرطیسازی کلاسیک، محرکی که بعد از (نه قبل از) رفتار میآید آن را کنترل میکند. وقتی پس از رفتار معینی پاداش داده میشود، احتمال تکرار رفتار افزایش مییابد. البته اسکینر کلمه «مشوق» را بهجای پاداش برگزیده است.
Mohammad Ali Zareian
از زمانی که انسان به اهلی کردن حیوانات پرداخت همواره برای تعلیم حیوانات خانگی از برنامههای تشویقی استفاده کرده است.
خلاصه اینکه میتوان گفت رفتارگرایی کاربردی از دیرباز مورد استفاده قرار داشته و درواقع زیربنای رفتارگرایی بهعنوان یک رویکرد علمی است.
Mohammad Ali Zareian
پاداش دادن، خیلی پیش از آنکه نظریهای برای تبیین و سازماندهی آن طرح شود، امری رایج بودهاست. جان بی. واتسن، معروف بهپدر رفتارگرایی، در سال ۱۹۱۲ کار خود را در این زمینه با ارائه رشتهسخنرانیهایی در دانشگاه کلمبیا آغاز کرد. اما پیش از وی در سال ۱۸۹۸ ادوارد ثورندایک، روانشناس، شرحی خلاصه (بسیار شبیه اصل «این کار را بکن تا آن را بگیری») ارائه داد که به «قانون اثر» معروف شد. بنا بر این اصل رفتارهایی که پیامد مطلوبی در پی داشته باشند، به احتمال زیاد، تکرار خواهند شد.
Mohammad Ali Zareian
تفکرمحوری در رفتارگرایی کاربردی این است: «این کار را بکن تا فلان پاداش را بگیری.» اما درباره اساس عقلی این راهکار بهندرت دقت و تأمل میشود. تنها موضوعی که مورد پرسش قرار میگیرد این است: فرد در مقابل کاری که انجام میدهد دقیقآ چه چیزی را باید دریافت کند و تحت چه شرایطی باید قول آن را داد و به آن عمل کرد.
Mohammad Ali Zareian
حجم
۳۷۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۳۷۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
قیمت:
۱۱۲,۰۰۰
۱۰۰,۸۰۰۱۰%
تومان