بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پشت درهای بسته | طاقچه
تصویر جلد کتاب پشت درهای بسته

بریده‌هایی از کتاب پشت درهای بسته

۳٫۹
(۳۷۴)
هولناک است که برای اصول اولیه‌ی زندگی به فردی وابسته باشید
Neda
به دیگران خیره می‌شوم که می‌خندند و باهم شوخی می‌کنند، تلاش می‌کنم بفهمم چگونه زندگی‌ام به جهنمی تبدیل شده که حتی به مخیله‌ی هیچ‌کدام از افراد حاضر در مهمانی هم خطور نمی‌کند.
کاربر ۸۸۴۷۵۲
ندانستن یعنی آمادگی ضعیف برای پیشامدها
Neda
یادآوری خاطرات، لبخند را به لبم می‌آورد و مأیوسانه آرزو می‌کنم ای‌کاش زندگی هنوز ساده و معصومانه بود.
n re
ترس بهترین عامل بازدارنده است.
Fatemeh Ka
وقتی می‌بینم آنجا ایستاده، مثل همیشه احساس نگرانی می‌کنم که چقدر عادی به نظر می‌آید چون مطمئناً باید آدمی مثل او فقط ویژگی خاصی مثل گوش‌های نوک‌تیز یا یک جفت شاخ داشته باشد تا مردم از شیطان‌صفتی‌اش خبردار بشوند.
R.R
به ذهنم رسید شاید در یکی از این شوهای تلویزیونی گرفتار شده‌ام که آدم‌ها را در موقعیت‌های وحشتناک قرار می‌دهند درحالی‌که مردم دنیا دارند تماشایشان می‌کنند که چطور از پس موقعیت برمی‌آمدند.
Cristina
درحالی‌که در ماشین را می‌بندد نمی‌توانم جلوی این فکر را بگیرم که باعث شرمساری‌ام هم هست؛ او یک حرامزاده‌ی سادیسیمی با رفتاری شگفت انگیز است.
sourina
احساس یاس کردم، نه‌فقط به خاطر مایلی بلکه به این دلیل که در این شش ماهی که با جک آشنا شدم هرگز این وجه از شخصیت او را ندیده بودم. اصلاً فکرش را نمی‌کردم بتواند جور دیگری باشد. او مهربان‌ترین و منطقی‌ترین مرد عالم بود.
Neda
در این دنیای خصمانه‌ای که خودم را گرفتارش می‌دیدم ظاهراً این وسایل مانند دوستان قدیمیِ آشنایی بودند که کمی روحیه‌ام را بهتر کردند.
Cristina
آن روز در پارک تنها زنی نبودم که توجه‌ام به جک جلب شد. بااین‌حال محتاط‌ترینشان بودم. بعضی‌ها مخصوصاً زنان جوان راحت به جک لبخند می‌زدند تا توجه‌اش را جلب کنند، دختران نوجوان نخودی می‌خندیدند و دستانشان را جلوی دهانشان گرفته و هیجان‌زده پچ‌پچ می‌کردند که او باید یک ستاره‌ی سینما باشد. خانم‌های مسن‌تر تحسین‌کنان به او می‌نگریستند، خیلی به‌ندرت مردی قدم‌زنان از کنارشان می‌گذشت که ازنظر آن‌ها خواستنی باشد.
b.shakiba
ندانستن یعنی آمادگی ضعیف برای پیشامدها. حتی اگر همه‌چیز بر اساس نقشه پیش رفته باشد و جک را در زیرزمین پیدا کرده باشند پلیس موظف است از من بپرسد دلیل وجود اتاق چیست؟ هدف از ساختن اتاق چه بوده؟ و من نمی‌توانم نتیجه بگیرم آیا به نفع من خواهد بود که بپذیرم در تمام مدت می‌دانستم اتاق وجود داشته یا همه‌ی اطلاعات خودم را انکار کنم. باید داستانی از خودم بسازم.
sourina
به‌محض آن‌که مایلی به دستشویی می‌رود زن برمی‌گردد و به ما لبخندی می‌زند؛ می‌دانم تنها چیزی که می‌بیند یک زوج جوان جذاب بهم چسبیده است که باید به‌شدت دلداده‌ی هم باشند. همین باعث می‌شود یک‌بار دیگر بفهمم چقدر موقعیت یأس‌آوری دارم. کم‌کم دارم از کسانی که به بی‌نقصی مطلق ما فکر می‌کنند، قطع امید می‌کنم. هر بار که با دوستانمان هستیم حیران حماقتشان می‌شوم که باور می‌کنند من و جک هرگز دعوا نمی‌کنیم، در مورد هر چیزی توافق داریم و من یک زن سی‌ودوساله‌ی باهوش و بی‌فرزند هستم که می‌توانم بیست چهار ساعت از خانه‌نشینی و کار خانه راضی باشم.
sourina
در باز می‌شود و شوهر خوش‌تیپ و روان‌پریشِ من در درگاه می‌ایستد. امیدوارانه به دستانش نگاه می‌کنم اما سینی در دستش نمی‌بینم.
sourina
گفت: «سوار شو». چمدان‌ها را برداشت و در صندوق‌عقب چپاند. از سرما نای جروبحث نداشتم، سوار ماشین شدم و به در چسبیدم. فقط می‌خواستم دوباره گرما را حس کنم. منتظر ماندم شروع به حرف زدن کند و چیزی بگوید که شاید یک‌جورهایی توضیح باشد. احساس می‌کردم کنار مردی نشستم که نمی‌شناسمش.
sourina
کمی نزدیک‌تر به سمتم خم شد و زیر لب گفت: «اما جک جرج کرونیه، جرج کرونی جکه.» من هم آرام گفتم: «آره مایلی. جک، جرج کلونیه؛ اما فقط ما این رو می‌دونیم. می‌فهمی منظورم چیه؟ یه رازه؛ راز ما، مثل رزی.»
diba
شاید یک‌زمانی تا این حد کودن بودم اما دیگر احمق نیستم.
Sav
می‌داند چه ولعی برای مطالعه دارم.
Cristina
چگونه زندگی‌ام به جهنمی تبدیل شده که حتی به مخیله‌ی هیچ‌کدام از افراد حاضر در مهمانی هم خطور نمی‌کند. اگر ناگهان توجه همه را جلب کنم و بگویم مایلی در آستانه‌ی خطر بزرگی از سوی جک قرار دارد و هدف جک زندانی کردن او در یک اتاق وحشتناک است تا از ترس دیوانه شود و جک واقعاً قاتلی است که من را در پانزده ماه گذشته زندانی نگه داشته، هیچ‌کس باور نخواهد کرد.
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
دلم می‌خواهد به دایان بگویم که من نیز کار او را ترجیح می‌دهم.
melik

حجم

۲۳۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۸۰ صفحه

حجم

۲۳۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۸۰ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
۳۷,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۴صفحه بعد