بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب قصه‌های شاهنامه فردوسی (جلد۱) | طاقچه
تصویر جلد کتاب قصه‌های شاهنامه فردوسی (جلد۱)

بریده‌هایی از کتاب قصه‌های شاهنامه فردوسی (جلد۱)

۳٫۴
(۱۷)
ضحاک با سپاهی که از ایرانیان و تازیان گرد آورده بود، جمشید را شکست داد و پیروزمندانه وارد «تخت‌جمشید» شد. شاه بخت‌برگشتهٔ ایران، صد سال پنهان از همه، در آوارگی و بی‌پناهی می‌زیست تا آن‌که سرانجام در کنار دریای چین به چنگ ضحاک افتاد و آن سلطان ماردوش وی را بی‌درنگ با اره به دو نیم کرد و خود را از گزند او آسوده ساخت.
مهدی تمدن رستگار
از فرانک می‌آموخت که دوست داشتن، تعبیر مهرورزی‌ست و از پیرمرد پارسا، فراگرفته بود که بالندگی و سرافرازی در آموختن و دانستن است.
مهری
داستان جنگ منوچهر با سلم و تور چندی که گذشت، فریدون دریافت کنیزکی به نام «ماه‌آفرید» که ایرج او را دوست می‌داشت، از وی باردار است. فریدون شادمان شد و دلش آرام گرفت، زیرا امیدوار بود که فرزند ایرج ببالد و کین پدر را از آن دیوخویان، بستاند. از قضا ماه آفرید دختری به دنیا آورد که چهره‌ای زیبا همچون روی ایرج داشت، فریدون خدا را سپاس گفت و شاهدخت کوچک را به ناز پرورد تا آن‌که بزرگ و بزرگتر شد.
مهدی تمدن رستگار

حجم

۸۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۵۰ صفحه

حجم

۸۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۵۰ صفحه

قیمت:
۲۲,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد