بریده‌هایی از کتاب انواع زنان

شناخت هرا، دیمیتر و پرسفون بینشی را به زنان در زمینه نیاز آن‌ها به روابط و الگوهای واکنش آن‌ها به از دست دادن‌ها ارائه می‌دهد.

سه اسطوره‌ی آسیب‌پذیر عبارتند از هرا، اسطوره ازدواج؛ دیمیتر، اسطوره‌ی غلات و پرسفون، که با عنوان کر یا دوشیزه نیز شناخته می‌شود و ملکه‌ی جهان زیرین بود. این سه اسطوره تجسم کهن‌الگوهایی هستند که نقش‌های سنتی زنان به عنوان همسر، مادر و دختر را ارائه می‌دهند.

زن هستیایی در زمان تهدید توسط آپولو و پوزیدون نیاز دارد تا در خلوت به جست‌وجوی کمال خود بربیاید. او در آرامش سکوت می‌تواند بار دیگر از طریق شهود راه خود را به سمت مرکز پیدا کند.

اگر زن هستیایی «توسط پوزیدون ربوده شود» به وسیله‌ی اسطوره‌ی دریا غرق خواهد شد. پوزیدون نماد خطر غرق شدن توسط احساسات متلاطم یا محتویات بالا آمده از ناخودآگاه است.

آپولو اسطوره‌ی خورشید و آپولویی بودن مترادف با عقلانیت، زندگی روشنفکرانه و پایه و اساس منطق و استدلال است. اگر آپولو زنی را ترغیب کند تا بکارت هستیایی‌اش را رها کند، آن زن تجربه درونی و شهودی خود را تحت کنترل اطلاعات علمی و دقیق قرار می‌دهد.

آپولو و پوزیدون هر دو در تلاش بودند تا با هستیا ارتباط برقرار کنند و بکارت و اتکای به‌نفس او را از او بگیرند. اما او به جای تسلیم در برابر خواسته‌ی آن‌ها، قسم باکرگی جاودان خورد. پافشاری هستیا در رد آپولو و پوزیدون را می‌توان از لحاظ استعاری به نیروهای ذهنی و عاطفی تعبیر کرد که سعی دارند تا زن را از مرکزیت وجودش فاصله دهند. هستیا نماد «خویشتن» است؛ مرکز معنوی آگاه وجود یک زن که می‌تواند به زندگی‌اش معنا ببخشد.

هستیا به‌طور ذاتی یک رقابت‌جوی اجتماعی نیست و مسائل سیاسی یا جاه‌طلبی به او انگیزه‌ی تلاش نمی‌دهد. او تلاش نمی‌کند تا در دنیای بیرونی اثری از خود به جا بگذارد و حتی به این موضوع رغبتی هم ندارد. در نتیجه به‌راحتی توسط افراد موفق و قضاوت‌گران اجتماعی که انسان‌ها را با معیارهای ملموس متر می‌کند، نادیده گرفته و بی‌ارزش انگاشته می‌شود.

صومعه یا نهاد خانواده که هر دو تعهدات مادام‌العمری هستند، مکانی امن برای رشد روح هستیا می‌باشند. اما در صورتی که امنیت و ثبات دائمی این نهادها از بین برود، زن هستیایی در وضعیت نامساعدی قرار می‌گیرد. او احساس می‌کند لاک‌پشت بدون لاکی است که باید در مسابقه‌ای با موش‌های صحرایی رقابت کند.

غم‌انگیزتر آن‌که گاه زن هستیایی کسی که طالب عشق اوست را دوست دارد، اما آن فرد هرگز از آن عشق خبردار نمی‌شود.

زن هستیایی عشق‌اش را به دیگران به‌طور غیرمستقیم ابراز کرده و نگرانی‌اش نسبت به آن‌ها را از طریق اقدامات ملاحظه‌کارانه نشان می‌دهد. اصطلاح «آتش زیر خاکستر» بیانگر احساسات هستیایی درون‌گراست که در زیر سطح پنهان است. از آن‌جا که زن هستیایی بسیار خوددار است، افرادی که برای او مهم هستند، از این اهمیت خود بی‌اطلاعند.

زندگی کردن «به مانند هستیا» به معنای فروتنی، گمنامی و معمولی بودن در خانه‌ای است که در آن خودش بی‌شک نقش مرکزیت را داراست. بسیاری از زنان مشکلات این نقش را می‌دانند. کار آنان معمولا بدیهی انگاشته می‌شود و احساسات آن‌ها مورد توجه قرار نمی‌گیرد. شخصیت زن هستیایی به‌گونه‌ای است که قاطعیت ندارد و اگر احساس تحقیر کند از خودش دفاع نمی‌کند.

شاید یک زن کهنسال هستیایی مجبور شود با مستمری ناچیز تأمین اجتماعی روزگار بگذراند، اما هرگز از لحاظ روحی افت نمی‌کند. حتی اگر سال‌های آخر عمرش را در تنهایی بگذراند، نه حسرت زندگی گذشته‌اش را خواهد خورد و نه ترسی از مرگ به دل راه خواهد داد.

دو بحران عاطفی مهم که زنان سنتی با آن مواجه می‌شوند؛ بیوگی و خالی شدن خانه از بچه‌ها می‌باشد. اگرچه اکثر زنان هستیایی همسر و مادر هستند، اما نیاز عمیقی به داشتن این دو نقش ندارند. در نتیجه، از دست رفتن این دو نقش آن‌گونه که در مورد زنان هرایی یا دیمیتری اتفاق می‌افتد، در هستیا ایجاد افسردگی نمی‌کند.

همیشه در وجود زن هستیایی چیزی «کهن و خردمندانه» وجود دارد. او این قابلیت را دارد که به زیبایی و به طرزی موقرانه پیر شود.

وقتی که نوبت به کمک به فرزندان در مواجهه با مسائل اجتماعی یا موقعیت‌های رقابتی می‌شود، زن هستیایی کمک چندانی نمی‌تواند بکند. این موضوع در مورد آرزوها و پیشرفت‌های شغلی فرزندان نیز صادق است.

فرزندان هستیا نیاز ندارند از چیزی فرار کنند یا در برابر او سرکشی نمایند و در بزرگسالی و در حین روند روانکاوی، مسئله خاصی در ارتباط با مادرشان ندارند که نیاز به کار داشته باشد.

زن هستیایی می‌تواند مادر فوق‌العاده‌ای باشد؛ به‌خصوص اگر کمی کهن‌الگوی دیمیتر نیز در روانش داشته باشد.

به نظر می‌رسد زن هستیایی نیز مانند خود اسطوره‌ی هستیا علی‌رغم مرکزیتش همچنان گمنام باقی می‌ماند.

بسیاری از ازدواج‌های سنتی رضایت‌بخش، پیوند شوهر هرمسی اهل تجارت، مسافرت، با روابط عمومی بالا، کارآفرین و ماهر در معادلات دنیای بیرون با زنی هستیایی است که آتش خانه را همیشه روشن نگاه می‌دارد.

گاهی اوقات زن هستیایی برای مردانی که زنان را به دو دسته فاحشه و راهبه تقسیم می‌کنند نیز جذاب هستند. چنین مردانی زنان را این‌گونه دسته‌بندی می‌کنند که اگر به رابطه‌ی جنسی بی‌علاقه باشند «خوب» هستند و در نتیجه «مقدس». اما اگر زنی از لحاظ جنسی پرحرارت باشد به او برچسب «بد» یا «سبک‌سر» می‌زنند. این گروه از مردان با دسته‌ی اول ازدواج می‌کنند و بعد با دسته‌ی دوم رابطه‌ی پنهانی برقرار می‌کنند.