بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شعور و شهود عاشوراییان، مجموعه‌ای در معرفت حضرت اباعبدالله (ع) و یارانش | طاقچه
تصویر جلد کتاب شعور و شهود عاشوراییان، مجموعه‌ای در معرفت حضرت اباعبدالله (ع) و یارانش

بریده‌هایی از کتاب شعور و شهود عاشوراییان، مجموعه‌ای در معرفت حضرت اباعبدالله (ع) و یارانش

۴٫۸
(۶)
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «حسین جانم! تو جان عالم هستی»
F313
خوب است برای در امان ماندن از عجب، عبادات و مراقبه‌های اولیای خدا و اصحاب ائمه: را با عبادات خود مقایسه کند
F313
به خصوص صدا، چهره و اخلاقش، آن گونه بود که هرگاه مردم آرزوی دیدن رسول الله (ص) و شنیدن صدایش را داشتند به حضرت علی اکبر (ع) نگاه می‌کردند
F313
خدا ما را بس است و بر او توکّل داریم و به سوی او بازمی‌گردیم و سرانجام به سوی اوست
F313
اگر حسین از آنِ ما بود، در هر سرزمین برای او بیرقی بر می‌افراشتیم و در هر روستایی، برای او منبری برپا می‌کردیم و مردم را با نام حسین به مسیحیت فرا می‌خواندیم
F313
در روز ظهور امام مهدی (ع) که مصادف با عاشورای آن سال است، یاران آن حضرت (ع) پرچم‌هایی را با شعار «یا لثارات الحسین؛ ای خون‌خواهان حسین» برمی‌افرازند و با بلندترین صداها آن شعار را سر می‌دهند
F313
آغاز حضور زینب (س)، پایان نبرد حسین (ع) است
F313
او بهترین دوست و مهربان است و هم او ما را کافی است که بهترین مدافع و وکیل است
F313
در ظهر عاشورا، آن هنگام که خورشید به نیمۀ آسمان رسید و حسین (ع) در خون خود غلطید، زینب (س) به ناگاه خود را در مقابل همۀ حوادث و مسئولیت‌ها تنها یافت. تا پیش از این، او حسین (ع) را در کنار خود داشت و فرزندانی که با جوانمردی تمام با شمشیرهای آخته خصم را می‌راندند؛ امّا دیگر مردی در میانۀ میدان نبود
F313
اینکه در همایش چند سال قبل یهود، گفته شد که شیعه، دو نقطه اصلی اتّکا دارد: عاشورا و انتظار، ما باید این دو تا را در فرهنگ تشیع و جامعه جهانی تغییر بدهیم، نشان دهنده این است که دشمن دقیقاً به اثرگذاری این حادثه و فرهنگ‌سازی آن توجّه پیدا کرده
F313
تا به آن هنگام می‌پنداشتند با کشتن حسین (ع) ماجرا پایان پذیرفته است؛ لیکن اینک در می‌یافتند که خون حسین (ع) می‌جوشد و چونان جویباری به راه می‌افتد و همه را غرق می‌سازد
F313
آیا اینجا، همان کوفه‌ایست که به همراه پدر در آن می‌زیستم؟ و اینان همان مردمند که حسین مرا کشتند و اینک برای تماشای خاندانش انتظار می‌کشند؟
F313
پس از عاشورا، حضرت سجّاد (ع) دوران بسیار سختی را در فضای اموی سپری کرد و سرانجام در سال ۹۵ ه.ق. با دسیسه ولید بن عبدالملک به شهادت رسید و در «بقیع» مدفون شد
F313
سخنان حضرت زینب (س) پس از شهادت سالار شهیدان و خطبه‌های آن حضرت در «بازار کوفه» و در بارگاه ابن زیاد و دربار یزید در «شام» چنان قوی و تکان دهنده بود که همگان را به حیرت واداشت و مسلمانان را از خواب غفلت بیدار کرد
F313
شگفتا! نصارا برای دین اسلام غیرت وخشم می‌گیرند و امّت محمّد که خود را بر دین او می‌دانند، اولاد او را می‌کشند و خاندانش را اسیر می‌کنند
F313
به فاطمه (س) فرمود: تو را به بهترین خاندانم ـ که اسلامش از همه پیش‌تر و بردباریش از همه بزرگ‌تر و دانشش از همه بیشتر است ـ تزویج کردم
F313
نگاهی به برگ‌های این دفتر بزرگ، نشان می‌دهد که او، حسین (ع) نه برای زندگی، نه برای حکومت که در یک کلام برای تبیین آیۀ مرگ و شهادت سفر خویش را آغاز کرد. در وقتی که هیچ نشانه‌ای از «معنی مرگ» و حقیقت آن دیده نمی‌شد و همگان چنان با فراموشی مرگ، در فتنۀ دنیا افتاده بودند که دیگر هیچ موعظه و نصیحتی کارساز نبود و دستگاه‌های تبلیغاتی بیگانه با مرگ، چنان زندگی را وارونه جلوه داده بود که فرزندان آدمی هیچ معنی روشنی از زندگی به خاطر نمی‌آوردند و در حقیقت، زندگی‌ای وجود نداشت تا معنی روشنی بر آن مترتّب باشد تا چه رسد به آنکه مردی چون حسین (ع) بخواهد داعیۀ حاکمیت و امیری بر چنان مرداب عفنی را در سر بپرورد.
zf
و چون دشمنان تو را ثابت قدم و قوی‌دل دیدند، برای تو دام‌های مرگ‌آفرین قرار دادند و آب را بر تو بستند و تو را تیرباران و سنگ باران نمودند و با زخم‌های فراوان تو را از پای انداختند و راه نجات را برایت بستند و کار به جایی رسید که دیگر برایت یاوری نمانده بود؛ ولی در عین حال، همه چیز را به حساب خدا گذاشته بودی و صابر بودی و از زنان حرم و فرزندانت دفاع می‌کردی، تا آنجا که تو را از اسب سرنگون ساختند و اسب‌ها تو را لگدکوب می‌کرد و تجاوزگران با شمشیرهایشان بر تو ضربه می‌زدند، در این هنگام عرق مرگ بر پیشانیت نشست... و تو هنوز گوشه چشمی به سوی حرم و خیمه‌هایت می‌گرداندی.»
F313

حجم

۴۰۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

حجم

۴۰۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۳۰۴ صفحه

قیمت:
۷,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد