بریدههایی از کتاب اسطوره شناسی ایزدان ایرانی
۳٫۳
(۱۲)
۱. آناهیتا ایزدی نامدار و آشناست. نام کاملش در اوستایی اَرِدویسورَه اَناهیتا است. نامی که از این بخشها تشکیل شده است: اَرِدْوی (=گشادگی، بالندگی، فراخی) + سورَه (= نیرومند، زورمند) + اَ (نا) (=علامت نفی) + اَهیتَه (=آلایش، آلودگی)
محمد طاهر پسران افشاریان
به عنوان یک جمعبندی میتوان گفت که جبرئیل، انعکاسی بود از نریوسنگ در میان اقوام سامی ساکن جنوب غربی ایران زمین، یعنی عبریان، فنیقیان، سوریان، کلدانیان، و در نهایت مسیحیان. جبرئیل عناصر اصلی نریوسنگ را در خود حفظ کرد. او فرشتهای تشخص یافته و مستقل از آدمیان بود، که وظیفهی خبررسانی برای خدای بزرگ را بر عهده داشت، در وقایع آخر زمان نقش ایفا میکرد، و با بانگش مردگان بر میخاستند. عناصری جنگاورانه و مرتبط با مرگ که پیش از این در بندهایی کهن از یشتها سابقه داشت، در این زمینه به تصویری خونین از فرشتهای انتقامجو و مرگبار تبدیل شد و تصویری به نسبت هراسناک از جبرئیل را در برخی از روایتهای مسیحی پدید آورد.
محمد طاهر پسران افشاریان
نریوسنگ گذشته از اساطیر ایرانی در روایتهای تمدنهای همسایهی ایران نیز دیده میشود و در این بافتِ معنایی بیهیچ تردیدی از تمدن ایرانی وامگیری شده است. چرا که غنا و پیچیدگی نخستین خود در روایات ایرانی را ندارد و در زمانهایی دیرتر در تمدنهای یاد شده پدیدار شده است.
آشناترین نمودِ این وامگیری برای ایرانیان، فرشتهای سامی است که در متون کهنتر عبری گبراییل یا گابریل (גַּבְרִיאֵל) نامیده میشود، اما در متون عربی/ فارسی به اسم جبرائیل یا جبرئیل مشهور است. جبرئیل وامگیری دقیقی از نریوسنگ است، چنان که حتی نام او نیز ترجمهی عبری این ایزد ایرانی است. به احتمال زیاد این عنصر دینی از مجرای آیینهای فنیقیهی باستان و زبان آرامی به دین یهود وارد شده است.
محمد طاهر پسران افشاریان
این وامگیری احتمالاً در قرون پنجم و چهارم پ.م و در زمان حاکمیت استوار هخامنشیان انجام پذیرفته است. آنگاه در آشوبی که به دنبال هجوم مقدونیان برخاست، زمینه برای واگرا شدنِ روایتهای مربوط به این ایزد در اقوامِ تجزیه شدهی منطقه فراهم آمد. روایت کتاب دانیال را میتوان نخستین بقایای باز مانده از نسخهی عبرانی نریوسنگ دانست که به اصلِ ایرانیاش بسیار نزدیک است. این روایت در داد و ستد با ادیان کلدانی و فنیقی تاثیرگذاری که امروز به دلیل منقرض شدن شهرت کمتری دارند، داستانهای پرداختهترِ تلمود و کتاب انوخ را پدید آورد و جبرئیل را به صورت یکی از فرشتگان بزرگ دین یهود تثبیت کرد. این تثبیت و شاخهزایی مجدد آن باید در دورانی نزدیک به عصر مسیح تکمیل شده باشد و راه را برای وامگیری این شخصیت در اساطیر مسیحی گشوده باشد.
محمد طاهر پسران افشاریان
در اسلام جبرئیل چنین تصویر ترسناکی ندارد. خویشکاری او در اسلام به رساندن پیام خداوند به بندگان برگزیدهاش محدود میشود. او همان فرشتهایست که بشارت زاده شدن مسیح را به مریم داد. چنان که در روایتها و احادیث آمده شکل ظاهری او با آنچه که در ایران کهن تصویر میشده همخوانی دارد و همواره همچون مردی جوان و بسیار زیبا نموده میشده است. در اسلام جبرئیل ارتباطی با مرگ ندارد و فرشتهی مرگ عزرائیل است. از این رو چنین مینماید که پیوند یافتن این فرشته با مرگ ابداعی باشد که در زمینهای یهودی- مسیحی انجام پذیرفته و شاید از تشدید و اغراق در نقش آخر زمانی او ناشی شده باشد.
محمد طاهر پسران افشاریان
جبرئیلِ تلمودی، نسخهای تشخص یافته و فرشتهآسا از نریوسنگ است که آشکارا با روایتها و عناصر گوناگون ایرانی و سوری درآمیخته است. چنین مینماید که برخی از این عناصر به واسطهی زمینهای آرامی- کلدانی به دین یهود منتقل شده باشند. گذشته از اسمِ جبرئیل که ترجمهی کنعانی نریوسنگ است، این نکته از آنجا معلوم میشود که مثلاً در تلمود جبرئیل تنها فرشتهای دانسته شده که میتواند به زبان کلدانی و سریانی حرف بزند.
محمد طاهر پسران افشاریان
این نقشهای اخیر همه در همان چارچوب پیک میگنجند و به شخصیتپردازی کتاب دانیال شباهت دارند. با این وجود شکلگیری شخصیتِ جنگاورِ جبرئیل که با نریوسنگِ چالاک و برزومند شباهت دارد، برای نخستین بار با این کتاب به متون سامی راه مییابد. در بندی جالب توجه از تلمود میبینیم که از سقوط جبرئیل سخن گفته میشود. بر اساس این بندها معلوم میشود که جبرئیل به دلیل درست انجام ندادن مأموریتی که بر عهده داشته، از بارگاه خداوند طرد میشود و به مدت بیست و یک روز همچون فرشتهای نفرین شده و سقوط کرده روزگار میگذراند.
چنین داستانی را در اساطیر ایرانی نداریم و تنها عنصر مشابه با این را میتوان در قالب شاه-پهلوانان گناهکاری مانند جمشید و کیکاووس یافت که فره خود را به خاطر سرکشی در برابر خدا از دست میدهند
محمد طاهر پسران افشاریان
در تلمود جبرئیل نقشی برجستهتر بر عهده دارد. او فرشتهایست که با داسی بلند که از آغاز خلقت برای این کار آماده شده بود، با سناخریب - شاه خونخوار آشور- رویارو میشود و او را میزند. او همان کسی است که نمیگذارد ملکه وَشتی در برابر شاه ماد و مهمانانش برهنه ظاهر شود. جبرئیل در تلمود هدایت یوسف و تدفین موسی را نیز بر عهده دارد. او همان صدایی است که از درون درخت آتشین با موسی سخن میگوید. نوح از زبان او میشنود که باید جانوران را در کشتیاش گرد آورد، و اوست که به ابراهیم فرمان میدهد تا اسحاق را قربانی کند.
محمد طاهر پسران افشاریان
کتاب دانیال از شش فصل تشکیل شده که عناصر ایرانی به ویژه آیینهای مربوط به داوری الاهی (وَر) در آن برجستگی دارند. این کتاب با چهار پینوشت ادامه مییابد که کاملاً متأثر از اساطیر آخر زمانی ایرانی است و به شرح رخدادهای دوران قیامت اختصاص یافته است. تاثیر نمایان اساطیر و عناصر فرهنگی ایرانی در ارجاعهای فراوان به شاهانی مانند داریوش مادی و کوروش بزرگ دیده میشود، و هم چنین است ساختار مکاشفات آخر زمانی دانیال.
محمد طاهر پسران افشاریان
با این وجود، تحلیل زبانشناختی و تاریخی کتاب دانیال نشان میدهد که این متن به احتمال زیاد در قرن دوم پ.م در میانرودان یا خوزستان نوشته شده است و بنابراین به دورانی متأخرتر از این اندرکنش مربوط است. این حدس بیشتر از این رو تقویت میشود که مقبرهی دانیال نیز در شهر شوش قرار دارد که پایتخت باستانی ایلام در خوزستان بوده است. در دوران یاد شده، آیینهای ایرانی تاثیری همه جانبه و استوار بر ادیان سوریه و میانرودان گذاشتند. چندان که دین مهمی مانند ماندایی که بعدها مسیحیت و مانویت از دلِ آن زاده شدند، پیامبر بزرگ و بنیانگذار خود را یک شاهزادهی اشکانی میداند.
محمد طاهر پسران افشاریان
جبرئیل در متون توراتی و عبری اولیه ساختاری شبیه به نریوسنگ اوستایی دارد. کهنترین متن یهودی که در آن به این فرشته اشاره شده، کتاب دانیال است. این متن بخشی از عهد قدیم (تاناخ) و انجیلِ رسمی مسیحیان را تشکیل میدهد و از زبان پیامبری یهودی به نام دانیال روایت شده که در زمان حکومت نبوکدنصر و تبعید یهودیان در بابل میزیسته است. نگرش سنتی مسیحیان و یهودیان آن است که به راستی مردی به این نام در دوران یاد شده وجود داشته و این کتاب را نوشته است. اگر چنین باشد، کتاب یاد شده را میتوان به نخستین دورانِ تاثیرپذیری و بازسازی دین یهود زیر تاثیر آیین زرتشت مربوط دانست که در همان زمانِ یاد شده و در هنگام تبعید یهودیان به بابل آغاز شد.
محمد طاهر پسران افشاریان
چون در زبان آرامی گابر/ گَبر دقیقا به معنای مرد/ نرینه است و ترجمهی «نَیریو» ی اوستایی محسوب میشود. در عبری، همین واژه سرور/ آقا/ مرد معنا میدهد که شکلی محترمانهتر از همان نیمهی نخست نام نرسه است. بخش دوم (ایل) در عبری «خدا» معنا میدهد و شکل دیگری از همان واژهایست که در عربی به شکل اله وجود دارد. تمام فرشتگان مقرب عبری/ عربی (جبرئیل، میکاییل، عزرائیل، و اسرافیل) با پسوندی این چنین مشخص میشوند. بنابراین میتوان دریافت که سنگههی اوستایی که خروش مقدس و خواندن قدسی معنا میدهد، اینجا به شکل «ایل» ساده و تصریح شده است.
محمد طاهر پسران افشاریان
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۶۳ صفحه
حجم
۱٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۶۳ صفحه
قیمت:
۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد