بریده‌هایی از کتاب زیرک شوید و به ثروت برسید

خلاصه موفقیت یک حادثه نیست. شکست یک حادثه نیست. شما خودتان خواسته‌اید در جایی باشید که هم‌اکنون در آن قرار دارید. اگر می‌خواهید آینده بهتری داشته باشید، باید فکرتان را تغییر دهید و به توصیه‌های این کتاب بها بدهید. خوشبختانه آنچه امروز هستید حاصل آموزشهایی است که در کودکی به شما داده‌اند. در هر زمانی می‌توانید با نوآموختگی مطالبی جدید فرابگیرید، رفتارهای جدیدی انتخاب کنید و به نتایج متفاوت برسید.

ثروتمندان پیوسته شبکه‌سازی می‌کنند. آنها پیوسته برآنند تا بر میزان رابطه‌های خود بیفزایند.

ثروتمندان برای افزایش ثروت خود دست به ریسک می‌زنند. اما هرگز قمار نمی‌کنند. آنها برای اینکه ریسک را به حداقل برسانند، تا حد امکان اطلاعات جمع‌آوری می‌کنند. ثروتمندان آماده‌اند که از حیطه امن و راحت خود خارج شوند، کمی به خود فشار بیاورند و چیزهای جدید و متفاوت را امتحان کنند. ثروتمندان همیشه حاضرند از هوش و منابع دیگر خود برای افزودن بر ثروتشان استفاده کنند.

خودتان را عادت بدهید که صبح اول وقت به سراغ ایمیل‌های خود نروید. می‌توانید با شکست عادت مراجعه به ابزار الکترونیک و به خصوص ایمیل بهره‌وری خود را دو یا سه برابر کنید. سعی کنید ایمیل‌های دریافتی را دو بار در روز، ساعت ۱۱ صبح و ساعت ۳ بعدازظهر ببینید. صدای کامپیوتر خود را خاموش کنید تا متوجه رسیدن ایمیل‌ها نشوید. خودتان را برده دیگران نکنید که هر وقت می‌خواهند برای شما ایمیل می‌فرستند. اغلب این ایمیل‌ها نیازی به جواب دادن فوری ندارند و می‌توانند برای دریافت جواب صبر کنند.

اگر نتوانستید در پایان روز فهرستی برای انجام کارهای روز بعد خود تهیه کنید، اولین کاری که باید صبح اول وقت روز بعد انجام دهید این است که قبل از شروع کار برنامه آن روزتان را مشخص سازید. توجه داشته باشید وقتی از روی یک فهرست کار می‌کنید، کارآیی‌تان ۲۵ تا ۵۰ درصد افزایش می‌یابد.

توجه داشته باشید که تنها ۳ درصد مردم هدفهای نوشته شده و مشخص دارند. تنها ۳ درصد مردم برنامه‌هایی دارند که همه روزه روی آن کار می‌کنند. ۹۷ درصد بقیه تنها امیدوارند. در رؤیا و آرزو به سر می‌برند، در خیالات سیر می‌کنند. اما هدف ندارند. و تراژدی بزرگ این است که آنها تفاوت میان این دو را نمی‌دانند.

بعد قدم اول را بردارید. خبر خوش این است که همیشه می‌توانید قدم اول را تمیز دهید. مجبور نیستید همه پله‌های نرده‌بام را ببینید تا شروع به بالا رفتن کنید. کافیست قدم اول را بردارید. و وقتی قدم اول را برمی‌دارید، قدم دوم در برابر چشمانتان قرار می‌گیرد. قدم اول از همه دشوارتر است. به عزم و اراده فوق‌العاده نیاز دارد زیرا باید کاری سخت‌تر از گذشته انجام دهید. اما وقتی قدم اول را برمی‌دارید، برداشتن قدم دوم راحت‌تر می‌شود. و بعد قدم سوم. دیری نمی‌گذرد که می‌بینید قدمهای بعدی را پشت‌سرهم برمی‌دارید، می‌بینید که در عرض چند ماه به اندازه چند سال گذشته کار کرده‌اید.

اگر کسی شما را برای تصمیم‌گیری در یک زمینه مهم زیر فشار می‌گذارد، به او بگویید: «اگر اصرار داری که بلافاصله جواب بدهم جوابم منفی است، اما اگر به من فرصت فکر کردن بدهی جوابم ممکن است متفاوت باشد.»

تمرینات عملی ۱. از امروز مصمم شوید که مانند ثروتمندان بیندیشید و عمل کنید. ایده‌های مطرح شده در این فصل را اجرایی کنید. ۲. یک عادت را انتخاب کنید که فکر می‌کنید می‌تواند به شما کمک کند تا ذهنیت و خودانگاره ثروتمندان را پیدا کنید. ۳. یکی از فعالیتهای اشخاص موفق را انتخاب کنید و آن را در زندگی خود لحاظ نمایید.

تمرینات عملی ۱. تصمیم بگیرید که در یک زمینه از زندگی خود چه می‌خواهید. کدام هدف است که تحقق آن بیشترین تأثیر را بر زندگی شما می‌گذارد. ۲. این هدف را یادداشت نمایید. این عبارت باید شخصی، مثبت و به زبان حال نوشته شود. ۳. برنامه‌ای برای دستیابی به این هدف بریزید. و بعد همه روزه برای نزدیکتر شدن به آن تلاش کنید.

یکی از علل مهم شکست خوردن در زندگی بالغانه این است که اغلب اشخاص فکر می‌کنند که هدفی را دنبال می‌کنند. اما آنچه آنها دارند هدف نیست. آنچه آنها دارند میل و آرزوست؛ امیدواری و خیالات است. هدف واقعی شفاف و خاص است. آینشتاین می‌گفت: «اگر نتوانید هدف خود را به یک بچه شش ساله توضیح دهید، احتمالا خودتان هم از هدفتان بی‌اطلاعید.»

جزئیات را یادداشت کنید روی کاغذ فکر کنید. یکی از مهمترین ابزار فکر کردن یک صفحه کاغذ است که روی آن تمام جزئیات وسایل یک تصمیم‌گیری را یادداشت می‌کنید. وقتی مطالب را یادداشت می‌کنید، اتفاق حیرت‌انگیزی میان سر و دست اتفاق می‌افتد. وقتی همه جزئیات را می‌نویسید، مجبورید که آرام و آهسته فکر کنید. این امر به خصوص وقتی با دست می‌نویسید اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

از حالا به بعد به طور منظم از خود بپرسید: «آیا این موقعیت و این شرایط به سریع‌اندیشی احتیاج دارد یا کنداندیشی؟» در هر جایی که امکان دارد برای خود زمان بخرید. سعی کنید میان محرک و پاسخ تا حد امکان فاصله بیندازید، میان اندیشه و تصمیم گرفتن فاصله بیندازید. از «قانون ۷۲ ساعت» استفاده کنید. برای گرفتن تصمیم مهم هم به خود سه شبانه‌روز یا ۷۲ ساعت فرصت بدهید.

تمرینات عملی ۱. از امروز مصمم شوید که به بلندمدت فکر کنید. قبل از دست زدن به هر اقدام، پیامدهای ناشی از آن را ببینید. ۲. به سه تا پنج سال آینده فکر کنید. تصور کنید که در همه سالها زندگی ایده‌آلی داشته‌اید. این زندگی با زندگی که امروز دارید چه تفاوتی دارد؟ ۳. درباره اقدامی تصمیم بگیرید که می‌خواهید بلافاصله آن را انجام بدهید تا به زندگی ایده‌آل خود در آینده برسید. بعد اولین قدم را بردارید.

همانطور که وین دایر می‌نویسد: «شما آنچه را می‌بینید باور نمی‌کنید، شما آنچه را پیشاپیش باور دارید می‌بینید.» جیم ران می‌گوید: «آنچه در زندگی دارید، با توجه به کسی که هستید به خود جذب کرده‌اید. شما می‌توانید زندگی خود را تغییر دهید زیرا می‌توانید فکرتان را تغییر دهید. شما می‌توانید آن شخصی را که هستید تغییر دهید.»

با هدف‌گذاری، به یک جی‌پی‌اس ذهنی تجهیز می‌شوید که همچون یک موشک هدایت‌کننده شما را به سر منزل مقصود می‌رساند. آنقدر به جلو می‌روید تا به هدفتان می‌رسید.

الگوی فکری گوسپا (هدف، هدفهای میانه، راهکارها، اولویتها، اقدامات) برای اینکه به خودتان و دیگران کمک کنید تا آرام بگیرید و با دقت بیشتر فکر کنید، از الگوی «گوسپا» به طور منظم استفاده کنید.

راز استخدام کردن از مدیر ارشد فروش یک شرکت بزرگ که مشهور بود بهترین فروشندگان را برای شرکت استخدام کرده سؤال شد که رمز و راز استخدام اشخاص مناسب را بازگو کند. او جواب داد: «بسیار ساده است. من از قانون سی روز استفاده می‌کنم.

هرچه برای یک تصمیم‌گیری مهم بیشتر وقت صرف کنید، تصمیم بهتری می‌گیرید. پیوسته بگویید: «بگذار دراین‌باره فکر کنم، تا بعد به تو جواب بدهم.» اگر کسی شما را برای تصمیم‌گیری در یک زمینه مهم زیر فشار می‌گذارد، به او بگویید: «اگر اصرار داری که بلافاصله جواب بدهم جوابم منفی است، اما اگر به من فرصت فکر کردن بدهی جوابم ممکن است متفاوت باشد.»

پیتر دروکر می‌گوید: «اشخاص اغلب در کاری که در مدت یک سال می‌توانند انجام دهند مبالغه می‌کنند. اما کاری را که در مدت پنج سال می‌توانند انجام دهند دست‌کم می‌گیرند.» وقتی بتوانید به روشنی تصور کنید که در پنج سال آینده شغل ایده‌آلتان کدام است و چه درآمدی به دست می‌آورید، به حال حاضر برگردید و ببینید برای رسیدن به موقعیت ۵ سال آینده چه اقداماتی را باید انجام دهید.