بریده‌هایی از کتاب فراتر از محدودیت ذهن (استاد دنیای درونی خود شوید تا در دنیای بیرونی موفق شوید)

خود واقعی، خود اصلی شما است؛ همانی که به دنیا آمد. خود کاذب در اصل شخصی است که یادگرفته‌اید باشید.

خود واقعی درگاهی به سمت خود برتر است.

«نخست شخصی می‌شوم که می‌خواهم باشم، بعد می‌توانم هرکاری که لازم است انجام بدهم تا هرچه که می‌خواهم داشته باشم.»

هستید. شما آن چیزی هستید که مانع ذهن شما می‌شود، و کلید آزادی این است که بتوانید از ذهن شرطی و شخصیت شرطی خود رها شوید و بتوانید خود را از ذهن شرطی‌تان جدا کنید.

پاسخ‌ها فقط یکجا می‌توانند باشند و آن کجاست؟ درون شما!

«چیزی که بدست نیاورده‌اید را نمی‌توانید بدهید.»

شما برنامه نیستید، شما سخت‌افزاری هستید که آن برنامه را اجرا می‌کند. در این مورد، شما کامپیوتر هستید. شما آن چیزی نیستید که در شیشه است. شما شیشه هستید. شما آن شخصی هستید که شیشه را در دست دارد.

ممکن است احساس موقت رهایی و رضایت از جهان بیرونی داشته باشید، اما نمی‌توانید شادی واقعی، آرامش درونی یا قدرت واقعی را در جهان بیرونی پیدا کنید. این‌ها حاصل درون است و تنها نتایج، یاهمان میوه‌ها، را می‌توانید در بیرون ببینید.

مورد بعدی که می‌گویم و شاید بخواهید از آن نکته برداری کنید و روی یخچال بزنید. «دنیای درونی من دنیای بیرونی‌ام را می‌سازد.»

ماهی در آب هستیم. ماهی تا زمانی که از آب بیرون برده شود نمی‌داند که در آب است.

فراد هدایت شده کاملا برعکس نگاه می‌کنند: «باش، انجام بده، داشته باش.»

افراد از روی علاقه روش زندگی خود را انتخاب نمی‌کنند. آنها به این روش زندگی می‌کنند چون کار دیگری بلد نیستند انجام دهند.

بیشتر افراد به دنبال یک حس هستند، اینطور نیست؟ آنها می‌خواهند حس خوبی داشته باشند. درست است یا نه؟ این چیزی است که در انتها می‌خواهند داشته باشند.

ذهن شرطی شده (بلند) خود را ساکت کنید

سوراخ کردن حجاب ذهن شرطی شده پیش از همه، دو انتخاب دارید. می‌توانید ذهن را دوباره شرطی کنید، آهسته نوارهای قدیمی را با نوارهای جدیدتر، باورها و عادت‌های پشتیبان‌تر برای خودتان جایگزین کنید. یا می‌توانید کل سیستم مبتنی بر ترس و مش

بطور مشابه، ما نمی‌توانیم بفهمیم که در خود کاذب‌مان زندگی می‌کنیم تا هنگامی که پا به خارج از آن بگذاریم؛ و «واقعیتی» که کاملا باور داریم درست است را به پرسش بگیریم.

اصولا، ما فکر می‌کنیم که این روش بودن، طبیعی است اما من اینجا هستم تا امروز به شما بگویم که طبیعی نیست.

تحقیقات نشان داده که ۹۰% شخصیت شما، پیش از سن ده سالگی شکل گرفته. بعنوان یک کودک، بر اساس آنچه «آموخته‌ایم» «فرضیات» خاصی را شکل داده‌ایم.

شخصیت ما، خود کاذب ما یا منیت ما صرفا یک ایده است. ایده‌ای که وقتی خیلی کوچک بودید درست کردید تا مثل کسی باشید که مجبور بودید باشید، عمل و فکر کنید تا آنچه لازم دارید را بدست آورید.

ما اصولا به صورت یک فنجان خالی به این دنیا آمده‌ایم، اما بعد چه اتفاقی افتاد؟ وقتی یاد می‌گیریم یا شرطی می‌شویم، چه اتفاقی می‌افتد؟ پر. کاملا پر.