بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شناخت ذهن و کنترل آن | صفحه ۲۲ | طاقچه
کتاب شناخت ذهن و کنترل آن اثر رامین کرمی

بریده‌هایی از کتاب شناخت ذهن و کنترل آن

نویسنده:رامین کرمی
انتشارات:سنجاق
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۶۸۰ رأی
۴٫۲
(۶۸۰)
جسم و ذهن وظیفه دارند که در یک هماهنگی، با مدیریت ذهن در خدمت روح و اهداف او باشند تا بتوانند روح را در رسیدن به مقاصدی که برایش در بعد متعالی برنامه‌ریزی شده است یاری‌کنند.
صابر
بُعد سوم یا بُعد ذهن، تشکیل دهنده روان غیرفیزیکی موجودی به نام انسان است. ریشه و منبع علل رفتاری، گفتاری، عملی، منطقی خِرَد و هوش در انسان می باشد. نرم افزار سیستم پیشرفته و پیچیده وجود انسان که وظیفه هماهنگی بین سایر ابعاد وجودی انسان را نیز بعهده دارد.
صابر
کالبد فیزیکی این مثلث که دقیقا ظرف وجود انسان می‌باشد بدن و جسم انسان است. در تقسیم بندی ابعاد وجودی انسان بدن اختیاری از خود ندارد و در سایه مستقیمِ ذهن و روح به سر می برد. در این بُعد انسان با سایر حیوانات مشابه می باشد. جسم ضعیف‌ترین بخش این سه‌گانه است
صابر
متعالی ترین بخش این مثلث بُعد روح است که اتصال دهنده وجود انسان به یک ماورا و یک انرژی برتر می باشد.
صابر
انسان بعنوان یک موجود زنده پیچیده، از سه بُعد وجودی تشکیل شده‌است، و دقیقا یک انسان زندۀ سالم، مثلثی است از حضور و همنشینی این سه بُعد در کنار همدیگر. بُعد روح، بُعد جسم و بُعد ذهن، سه بخش و رکن اساسی وجود انسان هستند.
صابر
ذهن علت همه این برداشت‌های متفاوت و بازخوردهای متنوع می باشد که باعث می شود ما از یک رابطه خشنود باشیم و یا برعکس احساس نارضایتی بکنیم و چون هر فردی دارای ذهن منحصر به فرد خودش می‌باشد این همه تفاوت در همین ذهنهای افراد می باشد که این تفاوت رفتارها و برداشتها به وجود می آید.
صابر
واقعا چرا و چه چیزی باعث می شود ما از روابط مختلف خودمان احساس خشنودی و رضایت داشته باشیم تا یک انسان شاد و خوشحال به حساب بیاییم یا این احساس را نداشته باشیم و با تجمع این ناخشنودی ها و نارضایتی ها تبدیل به یک آدم غرغرو و نگران و ناراحت بشویم؟
صابر
مثلا من شخصاً به این مساله معتقدم که اگر کسی را در موردی قضاوت کردم سیستم خلقت من را در موقعیتی قرار خواهد داد تا در همان مورد یا مورد مشابه آن مورد قضاوت اطرافیانم قرار بگیرم و تلخی آن را احساس‌کنم، اعتقاد به این نگرش که از آن به "کارما" یاد می‌شود بدون اینکه بار منفیِ گناه را در فرد ایجادکند باعث کنترل منِ ذهنی می‌شود تا از انجام عمل قضاوت کردن دیگران دوری‌کند. منِ ذهنی خود را به مشورت، کمک و هم‌دردی عادت دهید تا همیشه در کنار هم‌نوع برای حل مشکلات او باشد.
سحر عبدی
آنچه که در جهان هستی حقیقت دارد بدون نظر شما برقرار است و عمل می‌کند این شما هستید که فقط از زاویۀ خود به آن می‌نگرید و برداشت می‌کنید مانند سالن سینمایی که فیلم بر پردۀ آن نمایش داده می‌شود این صندلی شما و زاویه نگاه شما به پرده است که نگرش و جهان بینی شما را شکل می‌دهد که گاهاً شاید لازم باشد صندلی خود را با یک صندلی که در جایگاه بهتری قرار دارد و زاویه دید بهتری به شما نسبت به پرده سینما و در نتیجه فیلم در حال پخش می‌دهد عوض‌کنید تا بتوانید از نمایش هارمونی زیبای خلقت لذت ببرید و برداشت درست‌تر و در نتیجه، عمل صحیح‌تری داشته باشید.
llmaede_tll
جواب این سوال دقیقا این مساله را تایید می‌کند که ماهیت منِ ذهنی از پرداختن به مکان موجود و زمان حاضر گریزان است و ما اکثرا در ساعات بیداریمان یا به خاطرات و مسایل گذشته فکر می‌کنیم و یا در فکر نقشه ها و کارهایی که در آینده پیش خواهدآمد هستیم وبه دنبال این عدم حضور در زمان حال طبیعتا همه جا هستیم الا آن جایی که جسم ما حضور دارد، ذهن ما یا دارد ما را برای یک اتفاق و شکست در گذشته ملامت می‌کند یا استرس و هیجان یک مساله در آینده را به ما وارد می‌کند.
am
در وجود انسان نیز یک چنین نظامی برقرار است جسم و ذهن وظیفه دارند که در یک هماهنگی، با مدیریت ذهن در خدمت روح و اهداف او باشند تا بتوانند روح را در رسیدن به مقاصدی که برایش در بعد متعالی برنامه‌ریزی شده است یاری‌کنند.
am
آنچه که مشخص‌است شما نه از داشته‌های مادی یک فرد می‌توانید میزان حس خوشبختی او را حدس بزنید و نه بر عکس از میزان خوشبختی او به میزان دارایی‌هایش پی ببرید.
am
اگر هر روز از اول جادۀ کرج چالوس به سمت شمال حرکت‌کنید هیچ وقت به اصفهان نمی‌رسید، چه با ماشین سواریِ شخصی، چه با اتوبوس چه با موتور و چه با پای پیاده، (اگر قرار باشه برسید باید یه بار کره زمین و کامل دور بزنید) شما باید برای رسیدن به مقصدِ اصفهان جهت حرکت خود را به سمت جنوب عوض‌کنید.
امیرعلی
"دیوانگی یعنی انجام کاری دوباره و دوباره و انتظار نتیجه متفاوت داشتن"
امیرعلی
خوشحالی و شادمانیِ ما محصولِ جمع جبری رضایتمندی و خشنودی و احساس آرامش یا نارضایتی و ناخشنودی و دغدغه ما از همه این روابطِ موجود می‌باشد. با در نظر گرفتن میزان اهمیت هر رابطه، ناخشنودی در هر یک باعث ایجاد یک دغدغه در ما می‌شود اگر یک رابطه، جزیی، معمولی و کم اهمیت باشد عدم خشنودی در آن، باعث ایجاد دغدغه کمتری می‌شود و هرچه رابطه مهمتر باشد ناخشنودی از آن اثر بزرگتر و عمیق تری برجای می‌گذارد. مجموع اینها به ما این حس را می دهد که آیا ما انسان شاد و خوشحالی هستیم یا نه.
حنا
انسان موجودی است مبتنی بر رابطه، رابطه با چی؟ با هر چیزی که بشود بین انسان و آن یک ارتباط ایجاد شود.
حنا
دقت کردین هیچ فرمولی که بفهمیم آیا ارتباطی بین متعلقات فرد و میزان خوشحالی و رضایت او هست وجود ندارد
حنا
در کتاب پیش روی که حاصلِ سالها مطالعات و تجارب شخصی من، دقیقاً بعد از آغاز تحول درونی می‌باشد تلاش خواهم کرد دقیقاً علت چسبندگی آدم ها به روش‌های کهنه و متداول زندگیشان و ترس از اینکه در خود تغییر ایجاد کنند را بررسی و به خوانندگان عزیز معرفی‌کنم، مقصر اصلی داستان را دستگیر، تفهیمِ اتهام و بازداشت‌کنم و با ارائه راهکار به شما بیاموزم که چگونه بتوانید آن را همیشه در بند خود نگه دارید.
حنا
اصولاً مردمانی که خیلی تلاش نمی‌کنند عوض بشوند چشم امید به معجزات دارند. معجزه را بسپارید به هوشمندیِ سیستمِ جهانِ خلقت و شما تلاشِ هدفمند و پویای خودتان را کماکان ادامه دهید.
حنا
"دیوانگی یعنی انجام کاری دوباره و دوباره و انتظار نتیجه متفاوت داشتن" دقیقاً یادم می‌آید اولین بار که این جملۀ معروف از انیشتن را خواندم، همان موقع بالای ده بار تکرارش کردم، اگر کسی آن روز کنارم بوده احتمالاً با خودش فکرکرده من قاطی کردم. اصولاً هر فردی در زندگیش یک جایی و یک جوری در ذهنش کلید تحول و تغییر زده می‌شود، که ناچارش می‌کند محکم بر روی ترمز زده و از ادامه مسیر در جهتی که درپیش گرفته است منصرف شود. برای من این شروع دقیقاً حدود ده سال پیش رخ داد.
H Shirdel

حجم

۱۴۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

حجم

۱۴۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

قیمت:
رایگان