بریده‌هایی از کتاب شناخت ذهن و کنترل آن

شاید بزرگترین کشف بشر را بتوان فهم واقعیتی به نام ذهن به مدد علم روانشناسی دانست.

شاید بزرگترین کشف بشر را بتوان فهم واقعیتی به نام ذهن به مدد علم روانشناسی دانست.

"دیوانگی یعنی انجام کاری دوباره و دوباره و انتظار نتیجه متفاوت داشتن

ببینید دوستان عزیز، تا حالا اندیشیده‌اید که هدف از زندگی ما چیست و ما برای چه تلاش می‌کنیم؟ قصد ندارم بحث را کلی و به هدف آفرینش انسان سوق بدهم. نه، کاملا منظورم از این سوال این است که قطب نمای حرکت ما در زندگی چیست؟ قرار است با چه معیاری زندگی کنیم و چه چیزی را برای خود مهم بدانیم و بر مبنای آن پیش برویم؟

اما درک این مساله

شروع دقیقاً حدود ده سال پیش رخ داد. زمانی که لذت زیادی از زندگی نمی‌

اگر با یک عمل خیرخواهانه و عام‌المنفعه به مرور زمان احساس شخصیت و هویت کردید زنگ خطر اینکه منِ ذهنی در حال تصاحب آن عمل از شماست نیز به صدا در می‌آید و اصولاً هر وقت متوجه شدید یک عمل هرچند خوب روح خود را ازدست داده و منِ ذهنی دارد از آن شخصیت می‌گیرد بدانید که باید به یک تغییر جدید فکر کنید.

اگر با یک عمل خیرخواهانه و عام‌المنفعه به مرور زمان احساس شخصیت و هویت کردید زنگ خطر اینکه منِ ذهنی در حال تصاحب آن عمل از شماست نیز به صدا در می‌آید و اصولاً هر وقت متوجه شدید یک عمل هرچند خوب روح خود را ازدست داده و منِ ذهنی دارد از آن شخصیت می‌گیرد بدانید که باید به یک تغییر جدید فکر کنید.

اگر با یک عمل خیرخواهانه و عام‌المنفعه به مرور زمان احساس شخصیت و هویت کردید زنگ خطر اینکه منِ ذهنی در حال تصاحب آن عمل از شماست نیز به صدا در می‌آید و اصولاً هر وقت متوجه شدید یک عمل هرچند خوب روح خود را ازدست داده و منِ ذهنی دارد از آن شخصیت می‌گیرد بدانید که باید به یک تغییر جدید فکر کنید.

اصولاً منِ ذهنی در راستای منافع شخصی خود مثل هویت‌سازی و انرژی گرفتن خاطرات دور دست شما را دستکاری می‌کند و شما را با روایت جعلی از مساله مواجه می‌سازد، در حالیکه مستند سازی و مکتوب‌کردن یادداشت ها و خاطرات به شما کمک می‌کند هم خاطرات خود را از گزند دستکاری ذهن دور نگه دارید و هم در صورت لزوم به اطلاعات قابل استناد مراجعه کنید.

یکی از مسافرت‌های دوران کودکی خود را به یاد بیاورید. احتمالا سوار بر اتوبوس‌های با تجهیزات آن دوران به همراه خانواده به سفر زیارتی یا تفریحی می‌رفتید، شاید هم اگر پدر از وضع مالی خوبی برخوردار بوده با ماشین سواری شخصی به مسافرت می‌رفتید. چقدر چنین سفری برای شما دلچسب بود و هیجان داشتین، پدر و مادر نیز از اینکه توانسته بودن علیرغم همه مشکلات زندگی زمینه سفر را مهیاکنند خوشحال بودند. وسیله سفر آن روزها سیستم تهویه آنچنانی نداشت و تو سرما یا گرما خیلی از عهده ایجاد آسایش برای سرنشینان برنمی‌آمد. بعد ها که بزرگتر شدین با ماشین شخصی بهتر و مدرن تر و یا با اتوبوس های به روزتر و یا حتی هواپیما مسافرت کردین اما نمی‌دانید چرا این مسافرتها حالی که آن موقع از مسافرت‌ها می‌بردید را ندارد؟ مثال دیگری می‌زنم لطفا دقت‌کنید:

هرجایی تلاش مستمر در یک حالت و روش تکراری، منجر به جواب نشد باید حتما تغییر استراتژی بدهید و خیلی منتظر معجزه در اصرار به ادامه روش موجود نباشید. اصولاً مردمانی که خیلی تلاش نمی‌کنند عوض بشوند چشم امید به معجزات دارند.

شاید بزرگترین کشف بشر را بتوان فهم واقعیتی به نام ذهن به مدد علم روانشناسی دانست

بخصوص یونگ که در حیطه روانشناسی تحلیلی بسیار مطالعه و تحقیق و بررسی نمود و اصول و ساختار ذهن بشر را تدوین کرد. او به زیبایی ذهن را موشکافی‌کرد و پیش رفت تا اینکه حتی به ارتباط زیرآبی همه ذهن ها در قالب یک شبکه به هم پیوسته که ناخودآگاه با هم مرتبط هستند نیز پی برد.

این انسان‌ها نیستند که انسان‌ها را تربیت می‌کنند و پرورش می‌دهند. این ذهن‌ها هستند که ذهن‌های بعد از خود را عین خود پرورش می‌دهند و تربیت می‌کنند. آیا کسی متوجه این توطئه هست؟ خیلی کم. تسلط ذهن بر جامعه بشری این وضعی شده است که می‌بینید.

رابطه‌ها ماند کودکان شما هستند متولد می‌شوند رشد می‌کنند به بلوغ می‌رسند با شما درگیر می‌شوند شما را ترک می‌کنند و یا خدای نکرده ممکن است نابود شده و شما را هم نابود کنند.

زندگی یک دوی سرعت نیست بلکه مسابقه دوی ماراتن است

برای ما ارتباط با مفهوم مرگ چگونه است تا برای یک مرده شور که در غسالخانه

رابطه مثل کودکی است که از لحظه ایجاد متولد می شود. گاهی شاد است گاه گریان است، گاه تب می‌کند، گاهی حالش خیلی خوب است، گاهی نیاز به تغذیه دارد، گاهی اگر زیاد تغذیه اش بکنی حتما بالا می آورد، رابطه به بلوغ می رسد رشد می‌کند مسن می‌شود و می‌میرد. رابطه مثل یک پرانتز در زندگی شما عمل می‌کند یک روز باز می‌شود درون آن محاسباتی و اعمالی صورت می‌گیرد و نهایتاً یک روز بسته می‌شود سعی‌کنید روابط خود را جوری مدیریت کنید که این پرانتز وقتی بسته می‌شود حاصل همه اعمال درون آن با معنا و مفید بوده باشد.

زندگی یک دوی سرعت نیست بلکه مسابقه دوی ماراتن است و ما باید به همدیگر در طی آن کمک کنیم. در نگرش شما حتما بندی باشد که به منِ ذهنی بفهماند جایزه نهایی را به کسی که سریع به خط پایان برسد نمی‌دهند بلکه کسی که عدۀ زیادی را با خود به خط پایان برساند برنده است.