بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سیزده دلیل برای اینکه ٫٫٫ (ویراست جدید) | صفحه ۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سیزده دلیل برای اینکه ... (ویراست جدید)

بریده‌هایی از کتاب سیزده دلیل برای اینکه ... (ویراست جدید)

۳٫۵
(۲۲۹)
چون این زخم‌ها رو نمی‌شه با چشم دید.
Helly
وقتی با زندگی آدم‌ها بازی می‌کنین، فقط یه قسمت کوچیکش که نیست. متأسفانه، آدم نمی‌تونه دست به انتخاب بزنه و دقیقاً یه نقطه رو نشونه بگیره. وقتی با زندگی آدم‌ها بازی می‌کنین، با کل زندگی‌ش بازی کردین.
یگانه
♫ نمی‌دونین تو زندگی من چی گذشته. تو خونه. حتا تو مدرسه. آدم هیچ‌وقت نمی‌فهمه تو زندگی دیگران چی می‌گذره، فقط زندگی خودش رو می‌دونه. و وقتی با زندگی آدم‌ها بازی می‌کنین، فقط یه قسمت کوچیکش که نیست. متأسفانه، آدم نمی‌تونه دست به انتخاب بزنه و دقیقاً یه نقطه رو نشونه بگیره. وقتی با زندگی آدم‌ها بازی می‌کنین، با کل زندگی‌ش بازی کردین. ♫ همه‌چی... رو همه‌چی تأثیر می‌ذاره.
ژنرالیسم
گفتم که نمی‌دونم چت شده، نمی‌دونم چطوری کمکت کنم، ولی معلومه که یه اتفاقی تو زندگی‌ت افتاده، واسه همین پولت رو نمی‌گیرم.
ژنرالیسم
باید کناره می‌گرفتم... از خودم.
matina2002
فهمیدم هیچ‌کی نمی‌دونه زندگی من چه شکلیه، فهمیدم افکارم نسبت به دنیا کاملاً اشتباهه. ♫ مثل راننده‌ای که تو جاده‌ی پر‌دست‌انداز رانندگی می‌کنه و کنترل فرمون رو از دست می‌ده و شما رو از جاده بیرون می‌ندازه. چرخ‌ها خاک بلند می‌کنن، ولی بعد موفق می‌شین ماشین رو به جاده برگردونین؛ ولی هر قدر هم که دو دستی فرمون رو بگیرین، هر قدر هم که مستقیم برونین، باز هم یه چیزی راه‌تون رو کج می‌کنه و به گوشه می‌کشه. دیگه کنترل هیچی دست‌تون نیست. و یه وقتی می‌رسه که تلاش‌کردن هم فایده‌ای نداره ـ خسته کننده‌س ـ و به این فکر می‌کنین که همه‌چی رو رها کنین. بذارین تراژدی... یا هر چیزی‌که شما بگین... اتفاق بیفته.
matina2002
دوباره هر بار که رابطه‌ی جدیدی پیدا می‌کردم تبدیل به خشم و نفرت می‌شد.
HENRI
من عاشق پسری شدم که جا گذاشته بود.
آترین🍃
♫ اگه آهنگی بشنوین که د‌ل‌تون رو به درد بیاره، به‌خاطرش گریه کنین و بعد یه‌دفعه دیگه گریه‌تون نگیره، دیگه به اون آهنگ گوش نمی‌دین. ♫ ولی نمی‌شه آدم از خودش فرار کنه. نمی‌شه تصمیم بگیری دیگه خودت رو نبینی. نمی‌شه صدای تو سرتون رو خاموش کنین.
کاربر ۲۸۷۵۱۸۷
سر درس بهداشت یه بار مستندی درباره‌ی میگرن دیدیم. یکی از مردهایی که تو مصاحبه شرکت کرده بود، موقع حمله‌ی میگرن زانو می‌زد و سرش رو بنگ‌بنگ به زمین می‌کوبید. با این کارش درد از اعماق مغزش، جایی‌که دور از دستش بود، جابه‌جا می‌شد و بیرون می‌اومد و به جایی می‌رفت که در کنترل خودش باشه.
کاربر ۲۸۷۵۱۸۷
نفسم بند می‌آد. گرفتگی عضلاتم باز می‌شه. بعد صدایی تو هدفون به گوش می‌رسه. صدای آروم نفس. نگاهم به ماه باز می‌شه. و هانا و گرما. ♫ متشکرم.
mszbr
نفسم بند می‌آد. گرفتگی عضلاتم باز می‌شه. بعد صدایی تو هدفون به گوش می‌رسه. صدای آروم نفس. نگاهم به ماه باز می‌شه. و هانا و گرما. ♫ متشکرم.
mszbr
آدم هیچ‌وقت نمی‌فهمه تو زندگی دیگران چی می‌گذره، فقط زندگی خودش رو می‌دونه. و وقتی با زندگی آدم‌ها بازی می‌کنین، فقط یه قسمت کوچیکش که نیست. متأسفانه، آدم نمی‌تونه دست به انتخاب بزنه و دقیقاً یه نقطه رو نشونه بگیره. وقتی با زندگی آدم‌ها بازی می‌کنین، با کل زندگی‌ش بازی کردین.
Judy Abbott
جسیکا چشمش رو بست و تقریباً به زمزمه اسمم رو گفت: «هانا.» ♫ جسیکا، یادته؟ چون من یادمه. ♫ وقتی یه نفر اسم آدم رو این‌طوری صدا می‌کنه، وقتی حتا به چشمای آدم هم نگاه نمی‌کنه، دیگه نه کاری از دستت برمی‌آد و نه چیزی می‌تونی بگی. تصمیم گرفته شده.
"nda"
دختر سال‌اولی که تا حالا هیچ‌کی رو نبوسیده. هیچ‌وقت، ولی یه پسری رو دوست
saeed1991

حجم

۲۱۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

حجم

۲۱۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۱۸,۰۰۰
۷۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۵
۶
صفحه بعد