بهتر است الماسی ناقص باشی
تا سنگریزهای بینقص.
ویرا
همیشه بزرگوارتر از آن باشید که برنجید
و نجیبتر از آن باشید که برنجانید.
Dexter
«شایسته الگو بودن»
اگر بخواهیم فقط یک قانون برای رهبری بنویسیم چنین است:
طوری رفتار نمایید که شایسته تقلید فرزندان و اطرافیان خود باشید.
Dexter
ترجیح میدهم ایستاده بمیرم
تا اینکه بهزانو درآمده زندگی کنم.
ویرا
در دشتهای تردید استخوانهای پوسیده میلیونها نفر بهچشم میخورد. کسانی که در آستانه پیروزی، بهانتظار نشستند، و در آن انتظار جان باختند.
Dexter
اگر نزدیکانتان شما را تحقیر میکنند و پایین میکشند، شاید زمان آن باشد که تغییراتی بدهید. «دوستانم باور نمیکردند بتوانم سخنرانی موفق شوم. از اینرو چارهای اندیشیدم.
رفتم و برای خودم دوستان جدیدی پیدا کردم!»
Dexter
من افراد زیادی را دیدهام که برای اثبات برتری دین خود بهدیگران، حاضر بهانجام هر کاری هستند.
آنها بحث و جدلهای طولانی بهراه میاندازند. حتی حاضرند برای این بحث بجنگند و بمیرند.
اما افراد معدودی را دیدهام که برای دین خود و مطابق با آن زندگی میکنند و گواه عمل بهآموزشهای دین، در زندگی روزمره هستند.
Dexter
دشوارترین بخش نوشتن نامه، نوشتن سطر اول آن است. دشوارترین بخش تلفن زدن، برداشتن گوشی و شمارهگیری است و دشوارترین بخش نواختن پیانو، نشستن پشت آن و قرار گرفتن در برابر کلیدهاست. زمان شروع است که اغلب اشخاص را متوقف میکند.
Dexter
اگر میخواهید موفق باشید، باید از هماکنون مانند افراد موفق زندگی کنید و موفقیت را از هماکنون در خود احساس کنید.
ویرا
قانونی داریم که اینجا صادق است:
«ما بهمحیطمان عادت میکنیم.»
اگر با آدمهای بدبخت نشست و برخاست کنید، کمکم بهبدبختی عادت میکنید و فکر میکنید که این طبیعی است!
ویرا