بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شازده کوچولو | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب شازده کوچولو اثر آنتوان دوسنت اگزوپری

بریده‌هایی از کتاب شازده کوچولو

۴٫۴
(۱۷)
آدم‌بزرگها هیچ‌وقت حوصله به خرج نمی‌دهند که چیزی را بفهمند و کوچکترها هم حوصله ندارند سر هر چیز و همیشه برای آنها توضیح بدهند. بالاخره رفتم دنبال یک شغل دیگر و شدم خلبان
Javad
پادشاه گفت: -پس تو می‌توانی خود را محاکمه کنی. این سخت‌ترین کار است. محاکمه خود بسیار سخت‌تر از محاکمه دیگران است. اگر بتوانی در مورد خود عادلانه حکم کنی، معلوم می‌شود که واقعاً حکیم هستی. شازده کوچولو گفت: -من هر جا باشم می‌توانم در مورد خودم حکم کنم. لازم نیست حتماً اینجا باشم.
Javad
-سیاره‌ای رو می‌شناسم که یه آقای چاق سرخ‌رو اونجا زندگی می‌کنه. هیچ‌وقت گلی رو بو نکرده. هیچوقت به ستاره‌ها نگاه نکرده، هیچ‌وقت کسی رو دوست نداشته، هیچ‌وقت جز جمع زدن اعداد و ارقام کاری نکرده. تمام روز رو مثل تو دائم میگه: "مشغول کارای جدی هستم!". همین هم باعث شده که خیلی به خودش بباله. ولی اون انسان نیست. قارچه! -چیه؟ -قارچ! شازده کوچولو از شدت خشم رنگ به رخ نداشت.
Javad
-این قرص‌ها را برای چه می‌فروشی؟ تاجر گفت: -برای صرفه جویی زیاد در وقت. متخصص‌ها حساب کردن که با مصرف این قرص هفته‌ای پنجاه و سه دقیقه صرفه‌جویی در وقت می‌شه. -و با این صرفه جویی چی کار می‌کنن؟ -هر کاری که دوست داشته باشن ... شازده کوچولو با خود گفت: -اگه من پنجاه و سه دقیقه وقت اضافه داشتم، آروم آروم به طرف چشمه آب تازه می‌رفتم.
Javad
اینجا راز بزرگی وجود دارد. هم برای من و هم برای شما که مثل من شازده کوچولو را دوست دارید، اگر در جایی که نمی‌دانیم کجاست، گوسفندی که تا بحال او را ندیده‌ایم گلی ر اخورده یا نخورده باشد، دیگر هیچ چیز این عالم آنطور که هست نخواهد بود... به آسمان نگاه کنید. از خودتان بپرسید: آیا گوسفند گل را خورده یا نه؟ و آنوقت خواهید دید که همه چیز چگونه دگرگون می‌شود... و هیچ آدم‌بزرگی هرگز نخواهد فهمید که این موضوع چقدر مهم است! این منظره برای من زیباترین و غم‌انگیزترین منظره جهان است. این همان منظره دو صفحه قبل است. ولی من آن را یک بار دیگر کشیدم که ملکه ذهنتان شود. همین‌جا بود که شازده کوچولو روی زمین پیدا و ناپیدا شد. خوب به این منظره نگاه کنید تا مطمئن شوید که اگر روزگاری به آفریقا سفر کردید، می‌توانید آن را بشناسید. و اگر واقعاً تقدیرتان در اینجا بود، لطفا عجله نکنید؛
Javad
-این یه جعبه‌س. گوسفندی که تو می‌خوای داخل اونه. خیلی تعجب کردم وقتی دیدم این نقاشی نشان رضایت بر چهره "داور کوچولو"ی من نشانده است: -این دقیقاً همون چیزیه که من می‌خواستم. فکر می‌کنی این گوسفند خیلی علف بخوره؟ -چطور مگه؟ -آخه جایی که من زندگی می‌کنم، همه چی کوچیکه. -حتما براش کافیه. من یه گوسفند کوچیک بهت دادم. کمی به تصویر خیره شد و گفت: -اونقدرها هم کوچیک نیس. اینجا رو نیگا! خوابش برده. و اینچنین شد که من با شازده کوچولو آشنا شدم.
Javad
هواپیمایم در صحرای کبیر آفریقا سقوط کرد. چیزی در موتور هواپیما شکسته بود. و چون نه تعمیرکار همراهم بود و نه مسافری داشتم، یکه و تنها مشغول به یک تعمیر دشوار شدم. مساله مرگ و زندگی بود. آب آشامیدنی داشتم اما تنها کفاف یک هفته را می‌داد. شب اول را در فاصله هزار مایلی آبادی های اطراف، روی شن صحرا خوابیدم. بی‌کس‌تر از کشتی‌شکسته‌ای در وسط اقیانوس. پس حتماً می‌توانید تعجب مرا وقتی که صدای عجیبی هنگام طلوع آفتاب از خواب بیدارم کرد
Javad
شازده کوچولوی من! در سیاره کوچک تو کافی بود که صندلی‌ات را چند قدم حرکت بدهی تا بتوانی هر وقت که دلت خواست غروب را تماشا کنی.... یک بار به من گفتی: "من در یک روز ۴۴ بار غروب آفتاب رو دیدم". کمی بعدش دوباره گفتی: -آخه می‌دونی چیه، وقتی خیلی دلت بگیره، دوست داری غروب آفتاب رو تماشا کنی. از او پرسیدم: - پس اون روز که ۴۴ بار غروب آفتاب رو دیدی، خیلی غمگین بودی، آره؟ ولی شازده کوچولو هیچ جوابی نداد.
Javad
این را می‌دانستم که علاوه بر سیاره‌های بزرگی همچون زمین، مشتری، ماه، ونوس که ما این نامها را به آنها داده‌ایم صدها سیّاره دیگر وجود دارد که بعضی از آنها آنقدر کوچک هستند که حتی با تلسکوپ هم نمی‌توان آنها را دید. هر گاه منجّمی یکی از آنها را کشف کند، به جای اسم، شماره‌ای به آن می‌دهد. مثلا می‌گوید: "ریز سیاره ۳۲۵".
Javad
بی‌زحمت یه گوسفند برایم بکش. در مقابل یک معمّای مقاومت ناپذیر که نمی‌شود مقاومت کرد. هر چند این کار در هزار مایلی آبادی‌ها و با بودن خطر مرگ در نظرم بی‌معنی جلوه کرد، اما یک ورق کاغذ و یک خودنویس از جیبم درآوردم. ولی همان لحظه یادم آمد که بیشتر بر روی جغرافیا، تاریخ، حساب و دستور زبان تمرکز کرده‌ام. پس به او گفتم که بلد نیستم بکشم. در جوابم گفت: -مهم نیست. یه گوسفند برام بکش.
Javad

حجم

۴۷۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۴۷۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد