توصیه هدیه خطرناکی اه، حتی اگر از خردمندی به خردمند دیگهای باشه
iman ghezelbashan
ولی سرنوشت بدست افراد نیست. تنها کاری که به دست ماست اینستکه تصمیم بگیریم با زمانی که در اختیار ما گذاشته شده چه کنیم
hyugahikari
نام مردور رو حتی شما هابیتها هم شنیدید که مثل شبحی در حواشی افسانههای قدیمی وجود داره. سایه اهریمنی همیشه پس از شکست و فرونشست به شکل دیگهای برمیگرده و شروع به رشد میکنه
hyugahikari
راهی که به پیش است ندارد فرجام
از نقطه آغاز به خط انجام.
این ره که رسیدست به این نقطه کنون،
باید که نهاد پا در آن بیچک و چون.
باید که برفت تند و گاهی خسته،
کین ره به رهی بزرگتر پیوسته.
آنجا بودت همی ترا فرمانی،
زان پس به کجا! دیدن آن نتوانی.
hyugahikari
یأس برای کسانی اه که پایان کارو با هیچگونه تردیدی میبینند
MMST
کاری که به دست ماست اینستکه تصمیم بگیریم با زمانی که در اختیار ما گذاشته شده چه کنیم
MMST
ولی خیلیها زنده هستند که سزاوار مرگند. و خیلیها که مردند سزاوار زندگی بودند. آیا میتونی به اونها زندگی ببخشی؟ پس تحت عنوان عدالت اونقدر در محکوم کردن دیگران به مرگ عجول نباش. چون حتی خردمندترین افراد هم به عاقبت همه چیز آگاه نیستند. من امید زیادی به شفای گالوم قبل از مرگش ندارم، ولی با این حال احتمالش هست. سرنوشت اون با سرنوشت انگشتر پیوند نزدیک داره. قلبم به من میگه که اون هنوز تا قبل از پایان این جریان نقشی داره، چه مثبت چه منفی، و وقتیکه زمان اون برسه ترحم بیلبو برای خیلیها ـ از جمله خود تو ـ سرنوشت ساز خواهد بود.
hyugahikari
تأسف و دلرحمی: که بیدلیل ضربه نزنه. و برای همین هم بود که عاقبت پاداش گرفت
hyugahikari
گامها استوار و خود در پیش،
به امید وصال و دیدنش اندیش.
ماورای این درخت و سنگ جلو،
کس به خوابش ندیده جز من و تو،
از درخت و ز کوه و برگ و علف،
بگذر و زندگی مده از کف،
بگذر از تپه و ز خندق و رود،
سرخوش و شاد، زآنچه بود و نبود!
شاید اندر خم ره پنهان
نو رهی هست، روزنی به نهان،
ار چه امروز از آن گذر کردیم،
چه بسا سوی آن دوباره برگردیم
Nima