بریدههایی از کتاب غذا، دعا، عشق
۳٫۹
(۴۱)
عشقهای بیثمر همواره اینگونه است. ما شخصیتی از همسرانمان خلق میکنیم و از آنان میخواهیم همانگونه که ما میخواهیم، باشند و وقتی از ایفای نقشی که برایشان در نظر گرفتهایم سرباز میزنند، احساس شکست و ناامیدی میکنیم.
jaVad
به خاطر گریههات عذرخواهی نکن. اگه ما احساس نداشته باشیم، با آدم آهنی فرقی نداریم.»
YasmineGh
به جای اینکه به زور افکارتو از سرت بیرون کنی، چیز دیگهای در اختیار افکارت بذار تا با اون سرگرم بشن. چیزی که سالمتر باشه.»
Mary gholami
«تو باید یاد بگیری افکارتو اونطور که دلت میخواد انتخاب کنی. مثل انتخاب لباسی که میخوای هر روز بپوشی. اگه میخوای کنترل زندگیتو به دست بگیری، باید روی افکارت کار کنی. فقط باید فکرتو کنترل کنی. هرچیزی غیر از افکارتو به حال خودش بذار. اگه نتونی هنر فکر کردن رو یاد بگیری، تا ابد بدبخت و ناکام میشی.»
کاربر ۱۵۲۲۰۲۰
روز بعد، از کیتات پرسیدم: «چرا بعضیوقتا زندگی انقدر دیوونهکننده میشه؟»
او گفت: «چون مرز بین خوبی و بدی به باریکی تاره موئه. انسان هم میتونه تجسم شیطون باشه و هم خدا.»
Mary gholami
آن شب، نشسته بر کف حمام خانهٔ بزرگمان، وقتی برای نخستین بار مستقیماً با خدا حرف زدم، فرصت زیادی داشتم تا عقیدهام را دربارهٔ الوهیت شکل دهم. در نیمهشب تاریک یکی از شبهای ماه نوامبر، به عقایدم فکر نمیکردم. فقط میخواستم زندگیام را نجات دهم. سرانجام دریافتم در وضعیت ناامیدکنندهای گرفتار شدهام، وضعیتی که هرکس در آن قرار دارد، از سر عجز و ناامیدی از خداوند استمداد میطلبد. با خود فکر کردم این لحظه را در جایی از کتابم خواهم گنجاند.
و من هقهقکنان، با نفسهای بریده به خدا گفتم: «خدایا، سلام. من لیز هستم. خیلی خوشحالم که تو در کنارمی.»
معجزه ی سپاسگزاری
این سرنوشته. تو باید صلح و آرامش رو در درون خودت پیدا کنی.»
«اما ما چطور میتونیم آرامش رو در درون خودمون پیدا کنیم؟»
«با دعا و تفکر. هدف از مراقبه رسیدن به شادی و آرامشه. امروز بهت یه مراقبهٔ جدید یاد میدم که باعث میشه احساس بهتری داشته باشی. اسم این مراقبه، «مراقبهٔ چهار برادره.»»
jaVad
از خدا کمک خواستم. تصمیم گرفتم تا شش روز روزه بگیرم. میدونی روزه یعنی چی؟ یعنی نخوری و نیاشامی. کار راحتی نیست. وقتی روزه میگرفتم انقدر تشنهم میشد که صبحها قبل از طلوع خورشید، به مزارع شالیکاری میرفتم و تو مزارع مینشستم و دهنمو باز میکردم و از آب معلق در هوا میخوردم. میدونی صبحها آب معلق در هوای مزارع چیه؟ شبنم. تنها غذای من در طی این شش روز همین شبنم صبحگاهی بود.
jaVad
عشق با نومیدی، دشوارترین عشقهاست.
faeze
«خدایا تو میدونی من بلد نیستم دعا کنم. خودت کمکم کن. من به کمکت احتیاج دارم. نمیدونم چیکار کنم. لطفاً بهم بگو چیکار کنم. لطفاً بهم بگو چیکار کنم. لطفاً بهم بگو چیکار کنم...»
HeLeN
حجم
۲۸۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۰۰ صفحه
حجم
۲۸۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۳۰۰ صفحه
قیمت:
۹۰,۰۰۰
۴۵,۰۰۰۵۰%
تومان