بریدههایی از کتاب بدخواهی
۴٫۱
(۱۷۸)
جدی. هیچوقت نمیشود فهمید کی قرار است بمیری، تا هنگامی که آن اتفاق خودش بیفتد.
Farhadmarch
«این روزها والدین خودشون کتاب نمیخونن، ولی فکر میکنند باید بچههاشون رو مجبور به خوندن بکنند. چون خودشون کتابخون نیستند، در نتیجه هیچ ایده و نظری ندارند که به بچههاشون بِدَن. به این خاطر دلخوش به توصیههای وزارت آموزش هستند و به همون اکتفا میکنند. همهٔ اون کتابها خیلی کسالتآورند و در نتیجه بچهها یاد میگیرند از این کتابها متنفر باشند. این یه دور باطله که بهنظر هیچ انتهایی نداره.»
میمْ؛ مثلِ مَنْ
«گمان میکنم بله. نوشتن، یه عمل کاملاً مکانیکی نیست. ممکنه ساعتها پشت میزت بشینی، بدون اینکه حتی یه صفحه هم بنویسی. اما با الهام گرفتن از چیزی و جاری شدن کلمات در ذهنت، خیلی وقتها دیگه سخت میشه قلم رو زمین گذاشت و از نوشتن دست کشید.»
کاربر ۶۱۰۴۴۵۴
باید آستانهٔ تحمل، هر روز امتحان شود.
ladan ch
یکبار به من گفت: «رابطهٔ بین معلم و دانشآموز براساس وهم وخیاله. معلم تحتتأثیر این توهّمه که داره چیزی درس میده و دانشآموز هم خیال میکنه داره چیزی یاد میگیره. اونچه مهمه اینه که این حس خیال مشترک هر دو رو راضی نگه میداره. چیز خوبی از روبهرو شدن با واقعیت به دست نمیآد. کاری که همهٔ ما میکنیم اینه که نقش آموزش رو بازی میکنیم.»
آدم تعجب میکند که چطور میشود کسی اینگونه فکر کند.
Fatemeh Ka
ما اغلب وقتی بچه بودیم، در مورد نویسنده شدن باهم حرف میزدیم. هر دو عاشق کتاب بودیم و کتابهای مورد علاقهمان را به هم پیشنهاد میکردیم، آنها را میخواندیم و وقتی خواندن کتابها تمام میشد، آنها را باهم عوض میکردیم. هیداکا، شرلوک هولمز و آرسن لوپن را به من میداد و من در عوض ژول ورن را به او میدادم.
Clarissa
وقتی شرایط سخت است و نمیتوانی وانمود کنی که خوشحال هستی، انجام دادن عمل معکوس، یعنی سکوت کردن، نسبتاً راحتتر است.
faezehswifti
وقتی مردی، مرد دیگری را میکشد، اغلب پای زنی در میان است.
Farhadmarch
شرایط سخت است و نمیتوانی وانمود کنی که خوشحال هستی، انجام دادن عمل معکوس، یعنی سکوت کردن، نسبتاً راحتتر است.
Farhadmarch
«آنچه بیش از همه ترسناک بود، خود خشونت نبود، بلکه انرژی منفیای بود که آن پسرهایی که از او متنفر بودند، به اطراف منتقل میکردند. او هیچوقت تصور نکرده بود چنین حس بدخواهی در دنیا وجود داشته باشد.»
احساس میکنم این خط از کتاب مناطق شکار ممنوع یک تصویر صادقانه از احساسات قربانی را ارائه میدهد. زمانی که معلم بودم، میدیدم قربانیان این گردنکلفتیها اغلب از شروع شدن حملههای ناگهانی که به سمتشان میشد، گیج و مبهوت میشدند.
میمْ؛ مثلِ مَنْ
حجم
۲۲۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۲۲۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۴۵,۵۰۰
۳۱,۸۵۰۳۰%
تومان