بریدههایی از کتاب بدخواهی
۴٫۱
(۱۹۸)
وقتی شرایط سخت است و نمیتوانی وانمود کنی که خوشحال هستی، انجام دادن عمل معکوس، یعنی سکوت کردن، نسبتاً راحتتر است.
Mahmood
البته آدمها تغییر میکنند و معمولاً هم این تغییر در مسیر بهتر شدن نیست.
Fatemeh Ka
شخصیت آدمها از بچگی به بعد تغییر نمیکند.
Farhadmarch
من همیشه برای اتفاقات بهتر زندگی منتظر میمونم.
ladan ch
«آنچه بیش از همه ترسناک بود، خود خشونت نبود، بلکه انرژی منفیای بود که آن پسرهایی که از او متنفر بودند، به اطراف منتقل میکردند. او هیچوقت تصور نکرده بود چنین حس بدخواهی در دنیا وجود داشته باشد.»
sahar
جدی. هیچوقت نمیشود فهمید کی قرار است بمیری، تا هنگامی که آن اتفاق خودش بیفتد.
Farhadmarch
وقتی شرایط سخت است و نمیتوانی وانمود کنی که خوشحال هستی، انجام دادن عمل معکوس، یعنی سکوت کردن، نسبتاً راحتتر است.
ladan ch
مردم باید از کتابهات بهخوبی یاد کنند تا بتونی کتابها رو از روی قفسهٔ کتابفروشیها به فروش برسونی
رها
«این روزها والدین خودشون کتاب نمیخونن، ولی فکر میکنند باید بچههاشون رو مجبور به خوندن بکنند. چون خودشون کتابخون نیستند، در نتیجه هیچ ایده و نظری ندارند که به بچههاشون بِدَن. به این خاطر دلخوش به توصیههای وزارت آموزش هستند و به همون اکتفا میکنند. همهٔ اون کتابها خیلی کسالتآورند و در نتیجه بچهها یاد میگیرند از این کتابها متنفر باشند. این یه دور باطله که بهنظر هیچ انتهایی نداره.»
Mary
وقتی شرایط سخت است و نمیتوانی وانمود کنی که خوشحال هستی، انجام دادن عمل معکوس، یعنی سکوت کردن، نسبتاً راحتتر است.
یحیی
اعتراف میکنم که هر وقت به نویسندهها فکر میکنم، همیشه در تصوراتم اونها سیگاری هستند. آقای هیداکا هم سیگاری قهاری بود، مگه نه؟»
«درسته، گاهی فکر میکردم دفتر کارش رو ضدعفونی میکنه، تا حشرات وارد اتاقش نشند.»
Clarissa
«این روزها والدین خودشون کتاب نمیخونن، ولی فکر میکنند باید بچههاشون رو مجبور به خوندن بکنند. چون خودشون کتابخون نیستند، در نتیجه هیچ ایده و نظری ندارند که به بچههاشون بِدَن. به این خاطر دلخوش به توصیههای وزارت آموزش هستند و به همون اکتفا میکنند. همهٔ اون کتابها خیلی کسالتآورند و در نتیجه بچهها یاد میگیرند از این کتابها متنفر باشند. این یه دور باطله که بهنظر هیچ انتهایی نداره.»
محمد جواد
هر کس رازهایی داره و حق داره اونها رو حفظ کنه. حتی اگه اون آدمها مرده باشند.
Book
هیچکدوم از خونههامون دیگه وجود ندارند. اون خونهها چند سال پیش کوبیده شدند و جاشون آپارتمان ساخته شد.»
محمد جواد
«این روزها والدین خودشون کتاب نمیخونن، ولی فکر میکنند باید بچههاشون رو مجبور به خوندن بکنند. چون خودشون کتابخون نیستند، در نتیجه هیچ ایده و نظری ندارند که به بچههاشون بِدَن. به این خاطر دلخوش به توصیههای وزارت آموزش هستند و به همون اکتفا میکنند. همهٔ اون کتابها خیلی کسالتآورند و در نتیجه بچهها یاد میگیرند از این کتابها متنفر باشند. این یه دور باطله که بهنظر هیچ انتهایی نداره.»
میمْ؛ مثلِ مَنْ
«گمان میکنم بله. نوشتن، یه عمل کاملاً مکانیکی نیست. ممکنه ساعتها پشت میزت بشینی، بدون اینکه حتی یه صفحه هم بنویسی. اما با الهام گرفتن از چیزی و جاری شدن کلمات در ذهنت، خیلی وقتها دیگه سخت میشه قلم رو زمین گذاشت و از نوشتن دست کشید.»
کاربر ۶۱۰۴۴۵۴
باید آستانهٔ تحمل، هر روز امتحان شود.
ladan ch
یکبار به من گفت: «رابطهٔ بین معلم و دانشآموز براساس وهم وخیاله. معلم تحتتأثیر این توهّمه که داره چیزی درس میده و دانشآموز هم خیال میکنه داره چیزی یاد میگیره. اونچه مهمه اینه که این حس خیال مشترک هر دو رو راضی نگه میداره. چیز خوبی از روبهرو شدن با واقعیت به دست نمیآد. کاری که همهٔ ما میکنیم اینه که نقش آموزش رو بازی میکنیم.»
آدم تعجب میکند که چطور میشود کسی اینگونه فکر کند.
Fatemeh Ka
ما اغلب وقتی بچه بودیم، در مورد نویسنده شدن باهم حرف میزدیم. هر دو عاشق کتاب بودیم و کتابهای مورد علاقهمان را به هم پیشنهاد میکردیم، آنها را میخواندیم و وقتی خواندن کتابها تمام میشد، آنها را باهم عوض میکردیم. هیداکا، شرلوک هولمز و آرسن لوپن را به من میداد و من در عوض ژول ورن را به او میدادم.
Clarissa
اوشیما آدم خوبی بود؛ از آنهایی نبود که الکی از آدم تعریف میکنند.
Book
حجم
۲۲۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۲۲۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۴۵,۵۰۰
۳۱,۸۵۰۳۰%
تومان