بریده‌هایی از کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد

رون معتقد است که نوشتن آن باعث می‌شود ذهن درونی، یعنی ذهن «ناخودآگاه» آگاه شود. «یک تصویر واضح و تصویری با محتوای عاطفی به اندازه یک تجربه آنچنان واقعی است که مغز و ذهن «ناخودآگاه» درگیر آن می‌شود. با تغذیه مداوم چیزها به ذهن «ناخودآگاهم»، کائنات را مهیای آن می‌کنم. این دلیل دیگری است که من هر روز این موارد را می‌نویسم.» «لیست اهداف» برای رون به روشی تبدیل شده است تا بتواند فرایندهای یادگیری سریع را سازماندهی و ترتیب دهد، و آنها را در رفتار روزانه خود اعمال کند.

«من هر روز یک کاتالوگ یادآوری برای خودم می‌نویسم، پیام‌هایی در رابطه با اینکه چگونه می‌خواهم به آن روز در زندگی‌ام نزدیک شوم.» «این روشی برای ارتباط با عناصری است که ارزش قابل‌توجهی در زندگی‌ام دارند. هرچه بیشتر از آنها آگاهی داشته باشم، بیشتر زندگی‌ام غنی‌تر می‌شود. به همین دلیل است که هر روز آنها را می‌نویسم.» اولین چیزی که در لیست او وجود دارد، من بر روی افکار خود، کنترل و نظارت دارم و هر زمان که ممکن است آنها را مدیریت و هدایت می‌کنم.

نزدیکی به آب - یکی از چهار عنصر زندگی - باعث خلاقیت می‌شود. جولیان جینز، یکی از دانشمندان پرینستون می‌گوید: بزرگترین کشفیات علمی و ریاضی در سه جا، «تختخواب، حمام و اتوبوس» اتفاق می‌افتند. منظور از حمام فقط خود حمام نیست، بلکه شامل تمامی ارتباط‌ها با آب، از جمله دوش گرفتن، نشستن در یک قایق، شنا در دریاچه و پیاده‌روی در زیر باران می‌باشد.

نوشتن در مورد نتیجه به شما کمک می‌کند تا تمرکز کنید، حتی زمانی که تمرکز نکرده‌اید - یا فکر می‌کنید که دیگر توجهی به آن ندارید. کلمه نوشته شده، تصویر ثابت و غیرقابل تحمل را، مانند نور فانوس دریایی، ثابت نگه می‌دارد. هدف، نتیجه مورد نظر را در ذهن نگه می‌دارد. این صفحه می‌تواند آن را برای شما نگه دارد. وقتی روی نتیجه تمرکز می‌کنید، در زمان حال بنویسید، انگار چیزی را توصیف می‌کنید که از قبل اتفاق می‌افتد. من آن را «نوشتن به عنوان واقعیت» می‌نامم. حتماً برای توضیحات خود، تاریخ بگذارید، زیرا وقتی بعداً آن را خواندید، این حس عجیب و غریب را خواهید داشت که پس از انجام آن نوشتید، و نه قبل از آن، زنگ آن به صدا درمی‌آید که آنچه رخ داده صحیح است.

زندگی مانند هزارتوی مارپیچ است و ممکن است مسیر رسیدن به موفقیت در هدف شما مملو از کوچه‌های کور و بن بست‌ها باشد. چگونه می‌توانید، دل و جرئت خود را حفظ کنید؟ با تمرکز بر نتیجه دلخواه. بعضی اوقات وقتی مشغول انجام یک معمای پر پیچ و خم هستم کمی تقلب می‌کنم: من این کار را با نگاهی به گذشته انجام می‌دهم. از راه خروجی به سمت نقطه ورودی باز می‌گردم. به دلایلی، این راه آسانتر است. شما می‌توانید از همین رویکرد در رسیدن به اهداف خود استفاده کنید. از مقصد شروع کنید و سپس ببینید که چطور می‌توانید به آنجا برسید.

برای بیان هدف نیازی به نوشتن دفتر ندارید. لیست کوتاه و ساده‌ای از موارد، تا حد امکان موارد خاص، اهداف شما را به همان شکل با توصیف استادانه‌ای روشن می‌سازد، و شاید حتی قدرتمندتر و مؤثرتر هم باشد.

بنویسید و بنویسید، تا آنجا که ممکن است ادامه دهید- تا زمانی که پاسخی ارائه شود.

وقتی اهداف خود را می‌نویسید، ترس شما از اینکه چرا آنها کارساز نمی‌باشند، یا حتی پیامدهای اتفاقی که ممکن است رخ بدهد در صورت اتفاق آنها اغلب به شما برخورد می‌کنند. صداهایی مانند «اما چه می‌شود اگر ...» و «چه می‌شود اگر...» یک سمفونی ناهماهنگ از صداها در ذهنتان، صداهایی گوش‌خراش از رؤیاهایتان ایجاد می‌کند. این گروه کر از نگرانی‌ها می‌تواند برنامه‌های شما را به کندی پیش ببرند یا گاهی اوقات آنها را متوقف کنند.

 این حالت بدان دلیل است که داشتن یک دفتر خبری باعث می‌شود شما علاقه‌مند به کارهایی با RAS (سیستم فعال‌کننده شبکه‌ای) خود باشید که در فصل اول در مورد آن صحبت کردیم. داشتن یک دفتر سکان یا یک دفتر خبری آماده در دست، تالاموس شما را در قشر مغز تحریک می‌کند: بیدار شو. چشمانت را باز کن. دقت کن و ببین. همه نشانه‌های اطرافت را بشناس. زندگی در دستان شماست.

همراه داشتن این دفتر کوچک فقط برای به خاطر سپردن جزئیات نبوده است، بلکه باعث شده که او به طور واضح‌تری به هر اتفاقی که در اطرافش می‌افتد، توجه کند. او می‌گفت که این کار او را «با هر لحظه هماهنگ می‌کند.»