بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دوشیزه مهتاب | طاقچه
تصویر جلد کتاب دوشیزه مهتاب

بریده‌هایی از کتاب دوشیزه مهتاب

انتشارات:نشر روزگار
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۸۲ رأی
۳٫۸
(۸۲)
گمونم چشم انتظاره بهادره.
Parisa
سر مُتکا پرست سرور نمی‌شه!
Parisa
«چه‌طور می‌شه ریشه‌های ظلم رو خشک کرد! وقتی فساد مثلِ قارچ تو بستر جنگل سبز می‌شه. سرگرم پاک‌سازی یه منطقه که می‌شی کافیه برگردی، اون‌وقت می‌بینی که پشت سرت دوباره پر شده از قارچ‌های سمی...»
فاطمه
سگ هرچی‌ام چاق باشه گوشتشو لای پلو نمیذارن...
Parisa
«ابلیس کی گذاشت که ما بندگی کنیم، یکدم نشد که بی سر خر زندگی کنیم».
حسینی
«عشق آمدنی بُود، نه آموختنی»
• Khavari •
گلاب حالا دیگر خوب می‌دانست که عشق بزرگ‌ترین درد زندگی ست و درد چیزی نبود جز آغاز رنج. اما رنجی که ارزش درد کشیدن را در خود نهفته داشت... آن‌چه که ارزشمند باشد دارای قداست می‌شود و این درست همان نکته‌ای ست که می‌بایست در مسیر زندگی به درک آن نائل شد. زندگی رنج مقدسی بود که گلاب با ذره ذره‌ی وجودش آن را لمس کرده بود. حالا دیگر چهره به چهره شدن با زندگی او را نمی‌ترساند.
🌟 najme🌟
«عشق آمدنی بُود، نه آموختنی»
°~pinaar~°
صبر برای او یک قدرت بود نه یک ضعف.
Parisa
«از لطف تو هیچ بنده... نومید نشد...مقبول تو جز...مقبل جاوید نشد...مهرت به کدام ذره... پیوست دمی... کان ذره به از... هزار خورشید نشد...»
R.R
-      فریبکاری یکی دیگه از بازی‌های سیاسیه... اول به مردم میدون می‌دن. اونا رو می‌کشونن تو صحنه... مردم کوچه و خیابونم فکر می‌کنن که سُکان دسِ اوناست ولی همیشه غافلن، از دستای پشت پرده... بده و بِسون سیاستمدارا و توافقای پنهانی...
کاربر ۸۸۰۲۷۲
چرا باید یه روز به دنیا آمد و یک روز رفت؟ چه منطقی در پس این آمد و رفت‌ها پنهان بود؟! این همه سختی، این همه آرزوهای برباد رفته، این همه دلتنگی که تا آخر عمر به خاطر همین رفتن‌ها به جا می‌ماند برای چی بود؟ می‌آییم که چه‌کار کنیم... می‌رویم که به کجا برسیم؟!
کاربر ۸۸۰۲۷۲
«هرچه دلم خواست نه آن می‌شود. هر چه خدا خواست همان می‌شود».
گل سرخ
-      زخما بالاخره یه روز خوب می‌شن. اما درد با آدم می‌مونه.
naqme
شکار نزده رو پوستشو پیش‌فروش نمی‌کنن...
Parisa
 هیچ پیرایه زیادت نکند حسن ترا، هیچ مشاطه نیاراید از این خوبترت...
R.R
-      فریبکاری یکی دیگه از بازی‌های سیاسیه... اول به مردم میدون می‌دن. اونا رو می‌کشونن تو صحنه... مردم کوچه و خیابونم فکر می‌کنن که سُکان دسِ اوناست ولی همیشه غافلن، از دستای پشت پرده... بده و بِسون سیاستمدارا و توافقای پنهانی...
تهمینه
«در غریبی... ناله کردم... کس مرا... یادم نکرد... در قفس... جان دادم و... صیاد... آزادم نکرد.»
گل سرخ
ننه‌ام همیشه میگه آدم باید با عقلش ببینه نه با دلش... وقتی به میل دلت رفتی جلو اون‌وقته که دیر یا زود بایس دیگِ چه کنم چه کنم رو بار بذاری...
naqme
چرا همه فکر می‌کردند سکوت زن‌ها و دخترهایی که جامعه هیچ حق انتخابی برای‌شان قائل نبود نشان دهنده‌ی رضایت وپذیرش آنان است؟... سکوت نه، محکمی بود که بیشتر مواقع نمی‌شد آن را به زبان آورد. یک بلاتکلیفی بزرگ بین مصلحت خانواده و آنچه که دخترها در دل آرزویش را داشتند.
R.R

حجم

۲۸۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

حجم

۲۸۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد