بریدههایی از کتاب کلاه رئیس جمهور
نویسنده:آنتوان لورین
مترجم:رویا درخشان
ویراستار:مهدی خطیبی
انتشارات:کتاب کوله پشتی
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۷از ۱۴ رأی
۳٫۷
(۱۴)
سنت اگزوپری در داستانش دربارهی روباه کوچکی که همیشه باید مسئولیتش را میپذیرفتید، خیلی فصیحانه در وصف دوستی قلمفرسایی کرده بود. میهمانان آن شب هیچ شباهتی به روباههای ظریف نداشتند، بلکه به کفتارهایی میمانستند که به محض حرف زدن او، بوی خون به مشامشان رسید.
zeinab
میگفت: «پول ایده نمیآورد، این ایدهها هستند که پول میسازند... و کار ما این است که ایده خلق کنیم.»
Paeez Dokhtar
مکانیابِ سرنوشت همیشه از مسیر تعیینشده پیش نمیرود و هیچ نشانهای هم وجود ندارد که به شما بگوید مسیری بیبازگشت را پیمودهاید. مثلث برمودای زندگی هم اسرارآمیز و هم واقعی است.
arco iris
لانگ به چشمهای برنارد خیره شد و با لبخندی پرهیبت و معنیدار گفت: «دولتها میآیند و میروند. فقط زندگی است که به حرکت خود ادامه میدهد.» دستش را روی بازوی برنارد گذاشت و ادامه داد: «همهی اینها بخشی از موج خلاقیتی است که در دوره ما شکوفا شده، اوج شکوفایی عصری که ما در آن زندگی میکنیم. شما باید به جنبش من بپیوندید.»
Paeez Dokhtar
گاهی اوقات، زندگی، شما را به مسیری متفاوت میکشاند و شما حتی متوجه نمیشوید از کدام راه گذشتهاید. مکانیابِ سرنوشت همیشه از مسیر تعیینشده پیش نمیرود و هیچ نشانهای هم وجود ندارد که به شما بگوید مسیری بیبازگشت را پیمودهاید. مثلث برمودای زندگی هم اسرارآمیز و هم واقعی است.
یک چیز حتمی است: وقتی به چنین پریشانی گرفتار شدید، هرگز به مسیری که آغاز کردید بازنخواهید گشت
Paeez Dokhtar
برنارد پوزخندی زد و گفت: «که اینطور، شما باید کتاب شهریار رو دوباره بخونین.»
«شهریار؟»
«شهریار، نوشتهی ماکیاولی. همهی اینها رو اونجا توضیح داده.»
شارلوت با لحنی سرد و صدایی کموبیش بلند گفت: «اگه خودت خونده باشی.»
برنارد چشمکی زد و گفت: «من فقط نتیجه گرفتم یه شهریار باید مردم رو طرف خودش داشته باشه وگرنه موقع بحران حمایتی ازش نمیشه.»
«چه روشنفکرانه ...»
همه به طرف کلنل لارنیه برگشتند که هنوز چانهاش میلرزید.
Paeez Dokhtar
چیزی که اسلان آن را «زندگی موازی» مینامید تصویر کاملی بود از مکانیک کوآنتومی و از پیشرفتهای تعمیم یافته به نظریهی احتمال؛ و از این فرضیه نشأت میگرفت که هر کاری که در زندگی انجام میدهیم جهان جدیدی خلق میکند که بههیچروی جهان قبلی را از بین نمیبرد.
میتوان اینطور در نظر گرفت که زندگی ما همچون درختی است پنهان در جنگلی از زندگیهای موازی. در آنها ما دقیقاً همان چیزی که اکنون هستیم، نیستیم،
Paeez Dokhtar
از سوی دیگر، سنت اگزوپری در داستانش دربارهی روباه کوچکی که همیشه باید مسئولیتش را میپذیرفتید، خیلی فصیحانه در وصف دوستی قلمفرسایی کرده بود. میهمانان آن شب هیچ شباهتی به روباههای ظریف نداشتند، بلکه به کفتارهایی میمانستند که به محض حرف زدن او، بوی خون به مشامشان رسید.
يا علي
دزمون بلند شد تا قهوهی دیگری برای دانیل بریزد. در همین حال گفت: «قهوهخوردن خیلی مهمه. بالزاک روزی چند لیتر قهوه میخورد. کارای بالزاک رو که حتماً خوندی.»
دانیل تأکید کرد: «البته.» او هرگز در تمام زندگیاش بالزاک نخوانده بود.
يا علي
حجم
۱۷۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱۷۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
قیمت:
۳۹,۵۰۰
۲۷,۶۵۰۳۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد