بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب درباره معنی زندگی | صفحه ۱۴۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب درباره معنی زندگی

بریده‌هایی از کتاب درباره معنی زندگی

۳٫۷
(۵۸۲)
زندگی فقط لحظۀ کوتاهی در خط سیر یک ستاره است
usofzadeh.ir
تاریخ، مانند خدای ناپلئون، طرفِ توپ‌های جنگی بزرگ است؛ به هنرمندان و فیلسوفان می‌خندد، کارهایشان را در لحظه‌ای از وطن‌پرستی ویران می‌کند، و افتخاراتش، مجسمه‌هایش، و صفحاتش را به مارس، خدای جنگ می‌بخشد. مصر می‌سازد و پارس آن را ویران می‌کند؛ پارس می‌سازد و یونان آن را ویران می‌کند؛ یونان می‌سازد و روم آن را ویران می‌کند؛ اسلام می‌سازد و اسپانیا آن را ویران می‌کند؛ اسپانیا می‌سازد و انگلستان آن را ویران می‌کند؛ اروپا می‌سازد و اروپا آن را ویران می‌کند. آدم‌ها در ابتدا یکدیگر را با چوب و سنگ می‌کشتند، بعد با تیر و نیزه، بعد با فالانکس و دسته‌های نظامی، بعد با توپ و تفنگ، بعد با کشتی توپدار و زیردریایی، بعد با تانک و هواپیما. میزان و بزرگی ساختن و پیشرفت، برابر می‌شود با میزان و وحشتِ ویرانی و جنگ. ملت‌ها، یکی‌یکی، سرشان را با غرور بالا می‌گیرند، و جنگ آن‌ها را گردن می‌زند
4wiser_me
گوته می‌گوید هر اندیشه‌ای که به عمل منتهی نشود، مرض است.
Rghaf
اگر هیچ‌کس معنی زندگی را پیدا نکرده، هیچ‌کس هم ثابت نکرده که زندگی معنایی ندارد. آنچه احتمالاً بی‌معنی است این سؤال است که آیا زندگی معنی دارد. ویلهیارمور استفانسون
Rghaf
شخصاً هیچ وقت تمایلی به این نداشته‌ام که به امید رفع غم و غصه به دین یا الکل متوسل شوم.
Rghaf
حقیقت اول با «ظاهری کریه» به سراغمان می‌آید، به این معنی که اوهام و بی‌پروایی‌های قدیمی‌مان را برهم می‌زند. با این حال، به تدریج با آن آشنا می‌شویم و زندگی‌مان را آن طور که باید باشد، با آن می‌آمیزیم.
Rghaf
من فکر می‌کنم اعتقاد به اینکه به دین نیاز است تا زندگی را شایستۀ زیستن کند، یا در غم‌ها مایۀ تسلی خاطر شود اشتباه است، مگر در مورد کسانی که با دین بار آمده‌اند، و اگر در بزرگسالی آن را از دست بدهند متوجه نمی‌شوند کل تفکرشان با آن پرورش پیدا کرده.
Rghaf
من به زندگی پس از مرگ معتقد نیستم، و هیچ تمایلی هم به آن ندارم. اعتقاد به زندگی پس از مرگ، از روحیۀ کودکانۀ آدم‌های حقیر ناشی می‌شود.
Rghaf
عمل عبادت، آن طور که مسیحیان انجامش می‌دهند، به نظرم بیشتر باعث تحقیر می‌شود تا تعالی. این کار مستلزم به خاک افتادن در برابر موجودی است که، اگر وجود داشته باشد، مستحق انزجار است نه احترام. من در این جهان، شاهد و قرینۀ کمی بر وجودِ به‌اصطلاح خوبی خدا می‌بینم. برعکس، به نظرم چنین می‌رسد که او، بر پایۀ قدرت اَعمال روزانه‌اش، باید در زمرۀ احمق‌ترین، بیرحم‌ترین و خبیث‌ترین آدم‌ها ثبت شود. می‌توانم این را با وجدان آسوده بگویم، چون او با من خیلی خوب، و در واقع با ادب بسیار، رفتار کرده است. ولی نمی‌توانم به آزار و شکنجۀ وحشیانۀ اکثرِ انسان‌های دیگر به دست او فکر نکنم. ابداً نمی‌توانم به خدای جنگ و سیاست و الاهیات و سرطان، حرمت بگذارم.
Rghaf
آن‌کس که بر دانش خود می‌افزاید بر اندوه خود می‌افزاید، و در حکمتِ بیشتر، بیهودگی بیشتر است.
Rghaf
اندیشه، اعتقاد او به اراده و آینده‌اش را از وی می‌گیرد و تقدیرش را از شرافت و شکوه عاری می‌کند، و او را به ورطۀ افسردگی و تسلیم می‌کشاند.
Rghaf
امروز علم، که به علت ابداعات و دستاوردهای شگفت‌انگیزش، آن‌ها آموخته‌اند به آن همان‌قدر اعتماد داشته باشند که زمانی به کشیش داشتند، به آنان می‌گوید که آسمانی که به ایشان وعدۀ سعادت می‌داد، چیزی نیست مگر فضایی آبی و سرد و خالی، و آن ابرهایی که فرشتگان در میان آن‌ها جست و خیز می‌کردند، فقط بخار آبی است که از زمین برخاسته است.
Rghaf
آوازه و افتخار یونان ریشه در باتلاق برده‌داری دارد؛ عظمت روم در کشتی‌های جنگی و لژیون‌هایش نهفته است. تمدن اروپا با اسلحه‌هایش ظهور می‌کند و فرو می‌افتد. تاریخ، مانند خدای ناپلئون، طرفِ توپ‌های جنگی بزرگ است؛ به هنرمندان و فیلسوفان می‌خندد،
Rghaf
اتومبیل‌های خیره‌کننده، مسافرت‌های گران‌قیمت، و خانه‌های بزرگ و مجلل؛ فقط برای یافتن آن آرامشی که وقتی ثروت می‌آید رخت برمی‌بندد
Rghaf
ارسطو می‌گوید همه‌چیز، بارها و بارها، کشف شده و از یاد رفته است. او به ما اطمینان خاطر می‌دهد که پیشرفت، یک توهم است؛ امور انسان مانند دریاست که در سطحِ خود هزاران حرکت و آشفتگی دارد و چنین به نظر می‌رسد که به سوی جایی پیش می‌رود، درحالی‌که در تهِ خود بالنسبه بی‌تغییر و آرام است.
Rghaf
صرفاً جنگ‌های بزرگ نیستند که ما را در بدبینی فرومی‌برند، چه برسد به افسردگی اقتصادی این سال‌های اخیر. ما در اینجا با چیزی به مراتب عمیق‌تر از کاهش ثروتمان، یا حتی مرگ میلیون‌ها انسان مواجه‌ایم؛ این، خانه‌ها و خزانه‌های ما نیستند که خالی‌اند، «قلب‌های» ماست که خالی است. دیگر، اعتقاد داشتن به عظمت و بزرگی پایدار انسان یا قائل شدن به معنایی برای زندگی که با مرگ فسخ نشود، ناممکن به نظر می‌رسد. ما به دورانی از خستگی و دلمردگی قدم می‌گذاریم، شبیه آن دورانی که تشنۀ تولد مسیح بود.
Rghaf
خواهش می‌کنم لحظاتی از وقتتان را به من اختصاص دهید و به من بگویید زندگی برای شما چه معنایی دارد، چه چیزی باعث می‌شود ناامید نشوید و همچنان ادامه دهید، دین چه کمکی- اگر هست- به شما می‌کند، سرچشمه‌های الهام و انرژی شما چیست، هدف یا انگیزۀ کار و تلاشتان چیست، تسلی‌ها و خوشی‌هایتان را از کجا پیدا می‌کنید و دست آخر، گنجتان در کجا نهفته است؟ به اختصار بنویسید اگر الزامی در کار است؛ طولانی بنویسید اگر میسّر است؛ چون هر کلمه‌ای از شما برای من گرانبهاست.
Rghaf
بزرگ‌ترین اشتباه در تاریخ بشر، کشف حقیقت بود. کشف حقیقت، ما را آزاد نکرد مگر از پندارهایی که تسلی‌مان می‌دادند و از قیدهایی که ما را حفظ می‌کردند. کشف حقیقت ما را خوشبخت نکرد، چون حقیقت زیبا نیست، و شایستگی آن را ندارد که با این‌همه شور و اشتیاق دنبال شود. حالا که به آن نگاه می‌کنیم حیرت می‌کنیم که چرا اینقدر برای یافتنش بی‌تاب بوده‌ایم چون هر دلیلی برای وجود داشتن را از ما گرفته است به‌جز لذت‌های لحظه‌ای و امید ناچیز فردا را.
Rghaf
خدا، که روزگاری تسلی خاطر زندگی‌های مختصرمان بود و پناهگاه ما در رنج‌ها و مصائبمان، ظاهراً ازصحنه ناپدید شده است؛ هیچ تلسکوپی، هیچ میکروسکوپی، او را کشف نمی‌کند. زندگی، در آن چشم‌انداز فراگیری که فلسفه است، تکثیر نامنظم حشرات انسانی بر روی زمین است، سودایی سیاره‌ای که باید زود چاره‌ای برایش اندیشید؛ هیچ‌چیز جز شکست و مرگ، یقینی نیست- خوابی که انگار بیداریی در پی ندارد.
Rghaf
رویاهای جوانی‌مان در مورد آرمانشهر سوسیالیستی، با این حرص و سیری‌ناپذیریی که در آدم‌ها می‌بینیم، هر روز بیشتر رنگ می‌بازد. هر اختراعی قدرتمندان را قوی‌تر می‌کند و ضعیفان را ضعیف‌تر؛ هر روال ماشینی،‌ جای انسان‌ها را می‌گیرد و به ترس و وحشت از جنگ دامن می‌زند.
Rghaf

حجم

۴٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۴۹ صفحه

حجم

۴٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۴۹ صفحه

قیمت:
۸۲,۰۰۰
۴۱,۰۰۰
۵۰%
تومان