بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب درباره معنی زندگی | صفحه ۱۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب درباره معنی زندگی

بریده‌هایی از کتاب درباره معنی زندگی

۳٫۷
(۵۸۳)
او به ما اطمینان خاطر می‌دهد که پیشرفت، یک توهم است؛ امور انسان مانند دریاست که در سطحِ خود هزاران حرکت و آشفتگی دارد و چنین به نظر می‌رسد که به سوی جایی پیش می‌رود، درحالی‌که در تهِ خود بالنسبه بی‌تغییر و آرام است
سحر
چه چیزی باعث می‌شود ناامید نشوید و همچنان ادامه دهید، دین چه کمکی- اگر هست- به شما می‌کند، سرچشمه‌های الهام و انرژی شما چیست، هدف یا انگیزۀ کار و تلاشتان چیست، تسلی‌ها و خوشی‌هایتان را از کجا پیدا می‌کنید و دست آخر، گنجتان در کجا نهفته است؟
سحر
ناگزیر به این نتیجه می‌رسیم که بزرگ‌ترین اشتباه در تاریخ بشر، کشف حقیقت بود.
سحر
من معتقدم عنصر الاهی در انسان، هر آن چیزی است که باعث می‌شود زندگی‌ای داشته باشیم شایستۀ به یاد آوردن، بی‌ضرر برای دیگران، و مفید برای آن‌ها؛ زندگی‌ای که بر ذخیرۀ حکمت و آرامش ما می‌افزاید.
Hooryar
آنجا که چنین ایمانی، پس از قرن‌ها حمایت از انسان‌ها، رو به ضعف می‌گذارد، زندگی کاستی می‌گیرد و از یک نمایش روحانی به واقعه‌ای زیستی تبدیل می‌شود؛ و این، منزلت و بزرگی‌ای را که برآمده از تقدیر بی‌پایان در زمان است، قربانی می‌کند، و زندگی به میان‌پرده‌ای عجیب میان تولدی مضحک و مرگی نابودگر تقلیل پیدا می‌کند.
عبدالحمید امینیان
انگیزه‌ای مبهم ولی قدرتمند برای کار و فعالیت وجود دارد. زندگی، مقتضی زیستن است. عدم فعالیت، مگر به عنوان مقیاسی برای تجدید قوا در میان امواج کار و فعالیت، برای ارگانیسم سالم، دردناک و خطرناک - و در واقع، تقریباً ناممکن- است. فقط آدمِ محتضر می‌تواند واقعاً عاطل و باطل باشد و کاری نکند.
lilylilyLily
یک کتاب خوشبین و جسور، که نمونه‌هایی پیش روی خواننده می‌گذارد از اینکه چگونه انسان‌های همنوع وی از محدودۀ ترس‌ها و نگرانی‌ها پا بیرون گذاشتند و زندگی‌هایی توأم با اصالت و هماهنگی و دلگرمی را به شکل کامل‌تری در آغوش گرفتند.
.
فکر می‌کنم اگر دین نبود، نمی‌توانستم «به راهم ادامه بدهم» چون هرچه بیشتر از رنج‌ها در جهان آگاهی پیدا می‌کنم، در مواجهه با آن دچار دردسر بیشتری می‌شوم. برایم زیاد قابل‌فهم نیست که انسان چگونه می‌تواند بدون اعتقاد به قدرتی متعالی، وجودی که بتوان با او ارتباطی مؤثر و واقعی داشت، از پس دشواری‌های زندگی بربیاید.
منصوره جعفری
حقیقت به ما می‌گوید که خوشبختی، حالتی از رضایتمندی ذهنی‌روانی است. رضایتمندی را می‌توان در جزیره‌ای دورافتاده، در شهری کوچک، یا در خانه‌های اجاره‌ای شهرهای بزرگ یافت. می‌توان آن را در کاخ‌های ثروتمندان یا کوخ‌های فقیران یافت.
Hnikmli
حقیقت زیبا نیست، زشت هم نیست. اصلاً چرا باید یکی از این‌ها باشد؟ حقیقت، حقیقت است، همان‌طور که عدد و رقم، عدد و رقم است. وقتی کسی می‌خواهد وضعیت دقیق کسب و کار خود را بسنجد، از اعداد و ارقام استفاده می‌کند. اگر ارقام حاکی از وضع غم‌انگیز کسب او باشند، آن‌ها را محکوم نمی‌کند و نمی‌گوید آن‌ها ناخوشایندند و متهمشان نمی‌کند که او را از توهم درآورده‌اند. پس چرا باید حقیقت را محکوم کند وقتی حقیقت در زندگی فقط به او خدمت کرده همان طور که اعداد و ارقام در کارهای تجاری به او خدمت کرده‌اند؟
Hnikmli
کشف حقیقت، ما را آزاد نکرد مگر از پندارهایی که تسلی‌مان می‌دادند و از قیدهایی که حفظ‌مان می‌کردند.
کاربر ۲۳۴۰۲۳۷
گوته می‌گوید هر اندیشه‌ای که به عمل منتهی نشود، مرض است.
بہــــار
زندگی، در آن چشم‌انداز فراگیری که فلسفه نام دارد، تکثیر نامنظم حشرات انسانی بر روی زمین است.
دانور🌱
پیشرفت، پنداری است که شکوه و افتخار آن به انحطاطی حتمی ختم می‌شود
دانور🌱
دموکراسی از پا می‌افتد چون «همیشه اکثریتی از احمق‌ها وجود دارد.»
Behnam Ahmadi
اعتقاد به زندگی پس از مرگ، از روحیهٔ کودکانهٔ آدم‌های حقیر ناشی می‌شود.
marjan
اندیشه در شکوفایی نهایی خود، همهٔ جوامع را متلاشی می‌کند و عاقبت خودِ اندیشمند را از بین می‌برد.
marjan
ناگزیر به این نتیجه می‌رسیم که بزرگ‌ترین اشتباه در تاریخ بشر، کشف حقیقت بود. کشف حقیقت، ما را آزاد نکرد مگر از پندارهایی که تسلی‌مان می‌دادند و از قیدهایی که حفظ‌مان می‌کردند. کشف حقیقت ما را خوشبخت نکرد، چون حقیقت زیبا نیست و شایستگی آن را ندارد که با این‌همه شور و اشتیاق دنبال شود. حالا که به آن نگاه می‌کنیم حیرت می‌کنیم که چرا اینقدر برای یافتنش بی‌تاب بوده‌ایم چون هر دلیلی برای وجود داشتن را از ما گرفته است به‌جز لذت‌های لحظه‌ای و امید ناچیز فردا را. این، وضعیتی است که علم و فلسفه برای ما به وجود آورده‌اند.
Hamideh Rezaee
غم‌انگیزترین منظره در تمدن ما نه فقر، بلکه خراب شدن بافت اخلاقی نسل است.
کاربر... :)
علم مسیحی، رفتارگرایی، دموکراسی، اتومبیل، و شلوار، پیشرفت یا «توسعه» نیستند، آن‌ها «تغییر» ند؛ آن‌ها راه‌های جدیدی در انجام کارهای قدیمی‌اند، خطاهایی جدید در کوشش بیهوده برای فهم اسرار ازلی و ابدی. در زیر این پدیده‌های رنگارنگ، گوهر و ذات امور یکسان می‌ماند؛ آدمی که از بیل مکانیکی و مته برقی، تراکتور و تانک، ماشین حساب و مسلسل، و هواپیما و بمب استفاده می‌کند، همان نوع آدمی است که از خیش‌های چوبی، تیغه‌های سنگی، چرخ‌های کُنده‌ای، تیر و کمان، گِره‌نویسی، و نیزه‌های سَرسمّی استفاده می‌کرد. ابزار متفاوت شده، ولی غایت یکسان است. مقیاس وسیع‌تر است، اما هدف‌ها همان‌قدر ناپخته و خودخواهانه، همان‌قدر احمقانه و متناقض، همان‌قدر دَدمنشانه و ویرانگر است که در ایام ماقبل تاریخ یا باستان بود. همه چیز پیشرفت کرده است، مگر خود انسان.
Fatima Golzar

حجم

۴٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۴۹ صفحه

حجم

۴٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۴۹ صفحه

قیمت:
۸۲,۰۰۰
۴۱,۰۰۰
۵۰%
تومان