بریدههایی از کتاب شش لول
۳٫۹
(۱۲)
بدان از زندگی چه میخواهی. بدان چهکار میتوانی بکنی، بدان آدمها چطوریاند و چهکار میکنند. ببین خدا برایت چه معنایی دارد و ببین که برای عزیزانت که هستی. دوست داشته باش، آواز بخوان، گریه کن و بجنگ، اما همیشه، تا روز مرگت، دنبال این باش که بدانی برای سرزمینی که رویش ایستادهای چهکار میتوانی بکنی.
مائده🍃
«آنا، فقط ظاهر بیرونی چیزا نیست که قشنگشون میکنه، یعنی مثل قشنگی تو. بعضی چیزها میتونن از درون قشنگ باشن، به خاطر کاری که میکنن.»
شلاله
بدان از زندگی چه میخواهی. بدان چهکار میتوانی بکنی، بدان آدمها چطوریاند و چهکار میکنند. ببین خدا برایت چه معنایی دارد و ببین که برای عزیزانت که هستی. دوست داشته باش، آواز بخوان، گریه کن و بجنگ، اما همیشه، تا روز مرگت، دنبال این باش که بدانی برای سرزمینی که رویش ایستادهای چهکار میتوانی بکنی.
Neda^^
خانه جایی نبود که آدم بیرون از خودش پیدایش کند، خانه جایی در وجودِ خود آدم بود و از خاطرات کسانی ساخته شده که دوستشان داشتی و کسانی که دوستت داشتند.
._.
آدم از آینده خبر ندارد. آدم نمیتواند چیزی را بشنود که هنوز گفته نشده، یا روزهایی را زندگی کند که از راه نرسیدهاند، روزهایی که هنوز وقتش نشده به تودهی خاطراتی بپیوندند که برای جلب توجه آدم در رقابتند.
._.
حتی مردهها هم قصهای دارند.
کتاب باز
توی زندگی همیشه یه گزینهی سوم هست. حتی اگه فکر کنی بین دو تا گزینهی غیرممکن گیر کردی، همیشه راه سومی هست. فقط باید دنبالش بگردی.
._.
خانه جایی نبود که آدم بیرون از خودش پیدایش کند، خانه جایی در وجودِ خود آدم بود و از خاطرات کسانی ساخته شده که دوستشان داشتی و کسانی که دوستت داشتند.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
«ششلول اسلحه نیست. جوابه. جوابی برای سؤالهایی که زندگی جلوی پات میذاره و کس دیگهای هم نیست که کمکت کنه.»
زیگ نفهمید منظورش از این حرف چه بود. آن موقع نفهمید.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
و اینجا بود که فهمید چی اذیتش میکرد. درست مثل هر جای عادی دیگر بود، آن هم حالا که زندگی هر چیزی بود غیر از عادی.
S3084
توی زندگی همیشه یه گزینهی سوم هست. حتی اگه فکر کنی بین دو تا گزینهی غیرممکن گیر کردی، همیشه راه سومی هست. فقط باید دنبالش بگردی.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
آموزههای کشیش شامل پرهیز از الکل، گوشت و از همه مهمتر رابطه بود، اما معلوم شد که خودش اعتقاد چندانی به این قوانین نداشت.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
«خدا فضیلتهای زیادی به ما داده. از همه مهمتر ایمان، امید و عشق به ما داده. این ایمان ما بود که باعث شد خدا در تاریکترین دورهها همراهمون باشه
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
دوست داشته باش، آواز بخوان، گریه کن و بجنگ، اما همیشه، تا روز مرگت، دنبال این باش که بدانی برای سرزمینی که رویش ایستادهای چهکار میتوانی بکنی.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
زیگ تمام صبح بیل را توی برف و به زمین یخزده زیرش کوبید. برف ظرف چند لحظه پاک شد، اما بعد از یک ساعت تلاش جنونآمیز برای کندن چاله، تیغهی بیل دوام نیاورد و شکست. فلز کهنه در آن سرما فرسوده شده بود، در حالی که زمین مثل اولش سخت و سفت بود.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
حتی مردهها هم قصهای دارند
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
حجم
۱۲۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۳۹ صفحه
حجم
۱۲۹٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۳۹ صفحه
قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد