جک تنهاترین آدمِ آن خیابان پرهیاهو بود.
ساونج مممود
داستان این فیل معروف است که از دیگر حیوانات سیرک کندتر بود. درسهایی را که مربی سیرک بهش میداد درست یاد نمیگرفت، و به همین خاطر یک روز پشت سر هم شلاق خورد و تنبیه شد. آخر شب دیدندش که دارد تک و تنها توی چادر، درس روزش را تمرین میکند.
ارغوان
گفته شده چشمهای فیلِ هندی اغلب
از اشک خیس است.
ارغوان
یکی از نگرانیهای متصدیان توکیو در طول جنگ جهانی دوم، اصابت بمب به باغ وحشها بود. آنها نگران بودند حیوانات وحشی از حصار بگریزند و به جان مردم بیفتند؛ پس فرمانِ مسموم کردن غذای تمامشان را صادر کردند. فقط فیلها بودند که لب به هیچ خوراک سمیای نزدند.
ارغوان
سفر در طول زمان؛ به سوی گذشته یا آینده؟
𝐑𝐎𝐒𝐄
از بین گزینههایی که میگویم؛ کدام را ترجیح میدهید؟ خواندن یا نوشتن؟
𝐑𝐎𝐒𝐄
اگر میتوانستید با یک نویسندهٔ دیگر ناهار بخورید (فرقی ندارد که زنده باشد یا مرده) چه کسی را انتخاب میکردید؟
𝐑𝐎𝐒𝐄
«اگه بدونی قراره از مادرت جدات کنن و دیگه هیچوقت با هم زندگی نمیکنین، هیچ کار خاصی هست که دلت بخواد انجام بدی؟»
𝐑𝐎𝐒𝐄
بعضی وقتا چیزها اونطور که به نظر میآن نیستن
𝐑𝐎𝐒𝐄
جک رو به مرد پشت پیشخوان کرد: «اینجا یه زن با موهای کوتاهِ طلایی ندیدین؟ چشماش آبیه و تقریباً لاغره. گوشوارههای گرد و گنده گوششه.»
آن یکی جک؛ جک بزرگه، زد زیر خنده. «باید نشونی بهتری بدی بچهجون! اینطوری که انگار داری یکسوم آمریکا رو توصیف میکنی.»
𝐑𝐎𝐒𝐄