بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آن سوی پرچین | طاقچه
کتاب آن سوی پرچین اثر ای. ام. فورستر

بریده‌هایی از کتاب آن سوی پرچین

۳٫۹
(۱۱۵)
در جواب گفت: «قبل از هر چیز باید دروازه‌ها را ببینی، چون برای هر کدام از ما دروازه‌هایی وجود دارد، حتی اگر هیچ وقت ازشان استفاده نکنیم».
رضا شیرین‌نژاد
به من زندگی را ببخش، با تمام کشمکش‌ها و سربلندی‌هایش، با تمام بیزاری‌ها و سرخوردگی‌هایش، با تمام معانی معنویش و با تمام اهداف پنهانیش
Daniel
هر دستاوردی به تنهایی بی‌ارزش است، مگر اینکه در مسیر پیشرفت‌ قرار بگیرد.
hedgehog
شکی در این نیست که جاده‌ی بعضی جاها دو‌راهی می‌‌شود، اما این به نگرش ما بر می‌‌گردد. چه کسی می‌‌تواند منکر این بشود که جاده عموماً به سمت جلو حرکت می‌‌کند؟ برای رسیدن به چه چیزی، ما نمی‌دانیم. می‌‌تواند به سوی کوهی باشد که بشود آنجا آسمان را لمس کرد، یا بر روی پرتگاهی رو به دریا. اما در نهایت رو به جلو حرکت می‌‌کند؛ چه کسی می‌‌تواند منکر این موضوع بشود؟ و این همان چیزی است که به خاطرش ما تلاش می‌‌کنیم تا مدام از هم پیشی بگیریم، البته هر کسی به شیوه‌ی خودش و به ما انگیزه‌ای می‌‌دهد که در وجود تو نیست.
hedgehog
«قبل از هر چیز باید دروازه‌ها را ببینی، چون برای هر کدام از ما دروازه‌هایی وجود دارد، حتی اگر هیچ وقت ازشان استفاده نکنیم».
Paeez Dokhtar
قوانین علم همه جا ثابت‌اند.
yurika stargirl
کاش می‌‌شد دیگر ادامه ندهم.
yurika stargirl
«می‌فهمم، اما موافق نیستم. هر دستاوردی به تنهایی بی‌ارزش است، مگر اینکه در مسیر پیشرفت‌ قرار بگیرد.
mrzi
«عجب مسابقه دویی! پس بقیه کجا‌اند؟» همراهم در جواب گفت: «بقیه‌ای در کار نیست».
mrzi
علم و حس رقابت! همین‌ها‌‌اند که ما را به این‌جا رسانده‌اند.
mrzi

حجم

۱۰٫۵ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۵ صفحه

حجم

۱۰٫۵ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۵ صفحه

قیمت:
رایگان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد