بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سرو در بند | طاقچه
کتاب سرو در بند اثر گروه نویسندگان

بریده‌هایی از کتاب سرو در بند

دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۳ رأی
۵٫۰
(۳)
خواهرش می‌گفت: یادمه اوایل پیروزی انقلاب، خیلی از جوان‌ها جذب مجاهدین خلق می‌شدند. آن موقع ایشان در تهران بودند و من سوم راهنمایی بودم. در مدرسه دبیرانی بودند که عضو این گروه بودند. ما چون این معلم‌ها را قبول داشتیم و خیلی ظاهر مذهبی داشتند، قصد داشتم در جلساتشان شرکت کنم. محمد آمد نیشابور و گفت: کجا می‌خوای بری؟ گفتم: باخانم فلانی می‌خوام برم جلسات سازمان. محمد از جا پرید و گفت: اصلاً نرو. این‌ها گروه منافقی هستند و اصلاً مسلمان نیستند. گفتم: داداش، این‌ها جلسه‌های تفسیر و نهج البلاغه دارند. گفت: این‌ها همه‌اش یک پوشش برای جذب بچه‌های خوبه.
s.latifi
هرکه از وعید بترسد دور به او نزدیک شود. هر که از قُوت دنیا سیر نشود، هرچه جمع کند او را بس نباشد. هر که برای دنیا بکوشد از دستش برود و هر که از آن دست کشد نزدش آید. همانا دنیا سایه‌ای است که تا مدت مقرری دراز است.
s.latifi

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۵۲ صفحه

قیمت:
۱۲,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد