اگر یک بار خود را با جمع مطابقت دهید، یک بار کاری را انجام دهید فقط برای اینکه دیگران انجام میدهند، رخوت تمام اعصاب و قوای ظریف روحتان را میدزدد و به نمایش بیرونی و پوچی درونی میانجامد.
omid taghvaei
ما اغلب خود را مطابقت میدهیم، چون میترسیم خجالتزده شویم. با تصور اینکه مسخره شویم یا ناتوان جلوه کنیم سطح استرسمان افزایش مییابد و زمانی که این اتفاق میافتد، بخش ترس مغز را تحتتأثیر قرار میدهد. ما با گیج و نامطمئنبودن خود تسلیم جمعیت میشویم، چون این کار استرسمان را از بین میبرد. تسلیم نظر اکثریت شدن نیز بار مسئولیت شخصی ما را در قبال تصمیماتمان کمتر کرده و تحمل اشتباهات را آسانتر میکند. وقتی متوجه میشوید بهتنهایی تصمیم میگیرید، احساس انزوا میکنید و مسئولیت شخصی میتواند ترسناک باشد. در واقع، اعمال ما چه درست باشند چه نادرست، اگر با دیگران انجامشان دهیم، همیشه احساس بهتری پیدا میکنیم.
سورینام
نوع تعامل دقیق و ازراهدوری که در رسانههای اجتماعی رخ میدهد، زمینهٔ مناسبی ایجاد میکند برای قضاوتهای فوری و انکار افراد در جایگاه انسانهای کامل و پیچیده. وقتی تنها چیزی که از شخصی میتوانید ببینید نظرات، عکسها و چند کلیپ ویدیویی است، تمام هویت او در جعبهٔ کوچک مرتب و منظمی جمع میشود که با فیلترهای مجازی تزیین شده است. نتیجهاش این است که تصویر بسیار سادهشدهٔ فرد از هویت واقعی او جدا میشود، برای کسانی که قلدری میکنند بستری ایمن ایجاد میشود و آنها را جسورتر میکند، حتی بااینکه بیرحمانه سپر دفاعی قربانیانشان را در هم میشکنند. همانطور که فیشر اشاره کرد، اینگونه است که کل مردم «با اظهارنظری نادرست یا لغزش رفتاری تعریف میشوند».
fariba.
برای کنترل واقعی توهمات جمعی، باید درک کنید چگونه آنها شکل میگیرند و چگونه همگی در آنها شریک میشویم. به بیان دقیقتر، عناصر سازندهٔ ماهیت اجتماعی ما، تقلید و مقایسه، میتوانند ما را فریب دهند تا از هنجارهای قدیمی پیروی کنیم و نظر پرسروصداترین افراد در حاشیه را، مثل خانم سالت، با نظر اکثریت اشتباه بگیریم.
علیرضا