اما زمانی که به نحوی نوستالژیک به کودکی خود میاندیشیم و آن را آرزو میکنیم و از دوران خوش ِ آن یاد میکنیم، واقعاً چه چیزی را آرزو میکنیم؟ معصومیتِ خودمان را؟ پاکی خودمان را؟ ابداً هیچکدام. چون بهواقع هرگز پاک و معصوم نبودهایم. ما دقیقاً آرزومندِ بازگشت به «آزادی» و «بیقیدی» کودکیمان هستیم. نام دیگرِ این آزادی و بیقیدی «وحشیگری» است.
Mephisto
نکته اصلی اما این است که، در حقیقت، عذاب وجدان مدرن بازتولیدکننده همان عذاب وجدان کهن است. شکستن یا تخطی از رژیم غذایی جایگزینِ شکستنِ توبه شده است، گویی ما با نوعی «الهیاتِ مدرنِ تغذیه» مواجهیم. در این میان، حتی شیکترین روانشناسان و کارشناسان نیز به نحوی از کنترل وسوسه پرخوری صحبت میکنند که هیچ فرقی با پندواندرزهای اساتید اخلاق یا واعظان در کنترل و سرکوب وسوسههای شیطانی ندارد.
Mephisto
نکته اصلی اما این است که، در حقیقت، عذاب وجدان مدرن بازتولیدکننده همان عذاب وجدان کهن است. شکستن یا تخطی از رژیم غذایی جایگزینِ شکستنِ توبه شده است، گویی ما با نوعی «الهیاتِ مدرنِ تغذیه» مواجهیم. در این میان، حتی شیکترین روانشناسان و کارشناسان نیز به نحوی از کنترل وسوسه پرخوری صحبت میکنند که هیچ فرقی با پندواندرزهای اساتید اخلاق یا واعظان در کنترل و سرکوب وسوسههای شیطانی ندارد.
Mephisto
تربیتِ کودک ماهیتاً تفاوت چندانی با تربیت حیوان ندارد: بهویژه پیش از به زبان آمدن. زبانآموزی به کودکان همراه است با فرهنگآموزی و متمدن کردن این حیوانات وحشی. آنگاه که کودکان به سخن درمیآیند، دیگر بخش اصلی تربیت پایان یافته و از سطح حیوان به سطح انسان (حیوانِ ناطق) برکشیده شدهاند. اما آنها هنوز واجد وجدانی اخلاقی نیستند، و در نتیجه بهراحتی دروغ میگویند، بهراحتی فریب میدهند، بهراحتی خشونت میورزند، و حتی اگر امکانش باشد بدون هیچ احساس گناهی بهآسانی دست به جنایت میزنند
Mephisto