بریدههایی از کتاب مجمع مردگان (سهگانه شهر: جلد ۱)
۴٫۴
(۱۲۱)
هیچوقت وانمود نکن بیشتر از حد خودت میفهمی.
Pariya
هیچ لزومی نداره خودتو دانای مطلق بدونی. جهالت محافظهکارانه هیچ اشکالی نداره. اگه آدم فکر کنه که همه چیزُ میدونه، دیگه به خودش زحمت یاد گرفتنُ نمیده.»
-Dny.͜.
مادرم منو به سمت مواد کشوند و سعی کرد منو گرفتار کنه و پول بیشتری ازم بگیره. ولی من احمق نبودم. میدونستم مواد چیه و چه بلایی میتونه سرِ آدم بیاره. پس به سمتش نرفتم.
-Dny.͜.
گهگاهی ممکنه بسوزی. من خیلی سوختم. یکیدوبار هم جزغاله شدم. باید یاد بگیری با آتش زندگی کنی. چون اگه بخوای زیاد فکرکنی و عادلانه بازی کنی، برای همیشه توی افسون اعجابانگیزش گم میشی.
IDK
اگه آدم فکر کنه که همه چیزُ میدونه، دیگه به خودش زحمت یاد گرفتنُ نمیده.»
IDK
امروز بعدازظهر با دوتا از سردستههای آشوبگرِ گانگستر قرار ملاقات دارم. آنها با هم همدست شدهاند و نقشه کشیدند تا مرا سربهنیست کنند. فکرکنم در ملاقات امروز مرا بکشند. احتمالاً اجازه میدهم این کار را انجام دهند؛ کمی خنده برای سلامتی مفید است.
arash
قبل از اینکه کوسهٔ دریا شوی، میبایست ماهیِ بزرگ بودن در یک برکه را یاد بگیری.
._.
اگر کاردینال بازویش را نیشگون میگرفت، دیوارهای شهر کبود میشدند.
Amir
فیلمها همیشه امنیت خاصی دارن. اونان نمیتونن مثل زندگی واقعی به آدم آسیب برسونن.
Pariya
آن روز برای من، یک روز روشن و خوش آب و هوا بود؛ مثل یک بوم نقاشی که رؤیاها در آن به حقیقت تبدیل میشوند.
Pariya
اعتماد کردن به او یک ریسک بود.
درجستجویاو
اما او شانه خالی نکرد، چندین و چند شغل عوض کرد، ارزش خودش را ثابت کرد، نردبان ترقّی را محکم چسبید تا اینکه در موقعیتی قرار گرفت که توانست ایدههایش را به ثمر بنشاند و نخستین قدم را در کار خودش بردارد.
Pariya
حقیقت دربرابر مغزهای کوچیکی مثل مغز ما، خیلی بزرگه.»
IDK
هیچوقت وانمود نکن بیشتر از حد خودت میفهمی.
پرنده _پرواز.
اینکه من یک شغل تبهکارانه داشتم دلیل نمیشد که خودم هم یک آدم تبهکار باشم.
کاربر ۳۵۴۰۰۳۱
مادام گیوتین. قطعکنندهٔ سرها، تیغی با تیزیِ تشنه به خون، قاتل پادشاهان، مهلکترینِ گزندهها، فولادی که بوس میکند و خودش را لوس نمیکند! قربانی به جایگاه بیاید.»
arash
سه نفر در اتاق حضور داشتند؛ یک مرد و سه زن که سرتاپا سفید پوشیده بودند.
arash
معمولاً این قضایا یکی دو هفتهای ادامه پیدا میکرد و مردم در خیابان ها خشم خودشان را خالی میکردند تا نظام را عوض کنند. سپس افراد با نفوذ و ماهر وارد بازی میشدند، آشوبها را سرکوب میکردند و همهچیز به حالت اولش برمیگشت.
سعید جان
فرض کن هشت ساعت در طول شبانهروز بهت اختصاص داده شده تا اونو سپری کنی، که در هفته میشه پنجاه ساعت و دوهزاروپونصد ساعت در طول سال. بعدش تصورکن هر کدوم از انسانها طبق همین روال پیش برن. اونوقت ضریب این ساعات رو در نیروی کار ضرب کن. فکر کن به چه چیزها که نمیتونیم دست پیدا کنیم. آقای رایمی، کلید موفقیت توی کنترل میزان خوابمونه.»
به طعنه گفتم: «پس شاید بهتر باشه بیخیالش بشیم.»
با لحنی جدی گفت: «نه. خواب یه چیز ضروریه. باید یه جایی باشه که مغز یه گوشه بشینه و به خودش استراحت بده. ولی فقط مقدار کمی بهش نیاز داریم. به نظرم اگه بیش از سه ساعت در شبانه روز طول بکشه شکمپرستی به حساب میاد. چون باعث ضعیف شدن و تحلیل رفتن ما میشه.
نشانـ✿°.•
یه نوع غضب خاصی توی وجودشه که نه میشه بیانش کرد و نه میشه کنترلش کرد. اون خشم باهاش انس گرفته.
Pariya
حجم
۳۴۴٫۰ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۶۰۵ صفحه
حجم
۳۴۴٫۰ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۶۰۵ صفحه
قیمت:
رایگان