بریده‌هایی از کتاب ۵ زبان عشق

«فک می‌کنم بین عقاید مذهبی و باورهای اخلاقیت که بهت میگن پایان اون زندگی اشتباس و درد احساسی که بهت میگه جدایی راه نجاته موندی». - «دقیقا درسته. همین حس رو دارم. نمی‌دونم چیکار کنم دکتر» - «من عمیقا باهات همدردی می‌کنم. یه موقعیت خیلی سخت رو داری تجربه می‌کنی. کاش می‌تونستم بهت یه راه‌حل راحت بدم. متاسفانه نمی‌تونم. چه بخوای این زندگی رو ادامه بدی، چه تمومش کنی، هر دو روش برات یه جورایی دردناکه.

خوشبختانه در کمتر از یک سال یاد گرفتیم چطور بدون محکوم کردن هم، در مورد تفاوت‌هایمان صحبت کنیم، بدون شکستن اتحادمان تصمیم بگیریم، بدون طلبکار بودن پیشنهادهای سازنده بدهیم و در نهایت به زبان اصلی عشق همدیگر صحبت کنیم.

عناصر اصلی فعالیت با کیفیت اینها هستند: ۱)      حداقل یکی از زوجین بخواهد آن را انجام دهد. ۲)      دیگری نیز تمایل به انجام آن داشته باشد. ۳)      هر دو نفر بدانند که چرا این کار را انجام می‌دهند: بخاطر ابراز عشق به وسیله‌ی با هم بودن.

کاری که انجام می‌دهید مهم نیست، علت انجام آن مهم است. هدف این است که چیزی را دو نفره تجربه کنید. در نتیجه احساس خواهید کرد او به شما اهیمت می‌دهد، او می‌خواسته با هم کاری انجام دهید که شما از آن لذت می‌برید و این کار را با نگرشی مثبت انجام داده است. این عشق است و برای بعضی افراد این بلندترین صدای عشق است.

ما تحت تاثیر شخصیت خود هستیم اما تحت امر آن نیستیم.

ما در هر یک از اتفاقات زندگی احساسات، افکار، خواسته‌ها و در نهایت اقداماتی داریم. بیان این فرآیند، خودآشکارسازی است. اگر می‌خواهید گویش عاشقانه‌ی گفتگوی باکیفیت را بیاموزید، این راهی است که باید بروید.

احساسات، هر چه که باشند، ذاتا نه خوب هستند و نه بد. آنها فقط واکنش روانی ما به اتفاقاتی است که در زندگی می‌افتد.

اگر وقتی در حال صحبت کردن هستید تمام توجهم را به شما بدهم دیگر نباید از خودم دفاع کنم یا شما را به چیزی متهم کنم یا متعصبانه نظرم را بیان کنم. هدف من باید فهم افکار و احساسات شما باشد. هدف من نباید دفاع از خودم یا توجیه شما باشد. باید شما را بفهمم.

۴- زبان بدن را مشاهده کنید. مشت‌های گره کرده، دست‌های لرزان، اشک‌ها، ابروهای درهم و حرکات چشم، سرنخ‌هایی برای فهمیدن احساس طرف مقابل است. گاهی اوقات حرف‌هایی که فرد به زبان می‌آورد با آنچه زبان بدنش بیان می‌کند، متفاوت است. باید دقت کنید که زبان بدن با صحبت‌های او تطابق دارد تا مطمئن شوید از افکار و احساسات او آگاه هستید. ۵- صحبت‌های طرف مقابل را قطع نکنید.

۳- برای درک احساسات گوش کنید. از خودتان بپرسید «الان همسر من چه حسی داره؟» وقتی فهمیدید حس او را می‌دانید، به او بگویید.

۱- وقتی همسرتان با شما حرف می‌زند، با او تماس چشمی برقرار کنید. نگاه کردن به چشمان او باعث می‌شود ذهن شما درگیر موضوع دیگری نشود و نشان می‌دهد که تمام توجه‌تان به او است. ۲- همزمان که به حرف‌های همسر خود گوش می‌دهید کار دیگری انجام ندهید. به یاد داشته باشید که وقت باکیفیت یعنی اختصاص تمام توجه به طرف مقابل.

گذران زمان با هم در یک فعالیت مشترک این را می‌رساند که برای هم اهمیت قائلیم، از بودن کنار هم لذت می‌بریم و انجام مشترک آن فعالیت را دوست داریم.

زبان عشق یک نفر لزوما با زبان عشق همسر او یکی نیست.

هر کدام از آنها کلید تغییر شرایط زندگی‌شان را در دست دارند. آن کلید هم، تشکر زبانی است. تشکر برای کارهای که طرف مقابل انجام می‌دهد و شما می‌پسندید و همچنین کارهایی که بخاطر اینکه شما نمی‌پسندید انجام نمی‌دهد.

«چیزای خوب چه فایده‌ای دارن وقتی نتونی ازشون دو نفری لذت ببری؟»

نزد دیگران همسر خود را، وقتی در آن جمع حضور ندارد، تایید کنید. وقتی افتخاری کسب می‌کنید، حتما از نقش داشتن همسر خود در کسب آن موفقیت حرف بزنید. همچنین می‌توانید حرف‌های خود را برای او بنویسید، مزیت این کار این است که متن نوشته شده، بارها و بارها خوانده می‌شود.

بصورت غیر مستقیم سعی کنید از کلام تاییدآمیز برای او استفاده کنید، یعنی گفتن حرف‌های مثبت وقتی همسر شما آنجا نباشد.

احتمالا عمیق‌ترین نیاز انسان، نیاز به قدردانی است. کلام تاییدآمیز این نیاز را در بسیاری از افراد رفع می‌کند. اگر فردی نیستید که اهل حرف باشید اما کلام تاییدآمیز زبان اصلی عشق همسر شما است

نگرش شما باید این باشد که «واکنشش هر چی باشه، من می‌خوام برای یه مدت طولانی به زبان عشق او حرف بزنم. اگه بعد اون مدت بازم ازم دور شد، از کسی دوره شده که بدون هیچ قید و شرطی بهش عشق می‌ورزیده». این نگرش زمان‌هایی که احساس کنید انگیزه ندارید، شما را در مسیر مثبتی که در پیش گرفته‌اید نگه می‌دارد.

شواهد حاکی از این است که تماس بدنی و کلام تاییدآمیز بین مردان رایج‌تر است و دریافت هدیه و اختصاص وقت باکیفیت بین زنان.