حال دگر آرام به آغوش خیالت پناه میبرم
خوابی ابدی در خیال تو
badria
برای نفسکشیدن، برای احساسکردن دوبارهٔ هوا در ششهایم تقلا میکنم
گویا حیات نیز تحمل بودن در بدنی دور از تو را ندارد
badria
گویا حیات نیز تحمل بودن در بدنی دور از تو را ندارد
ساحل🌊
آیا در ساحل چشمانت به گل مینشینم؟
من در تو گم شدهام...
ساحل🌊
گویا آسمان هم غرق در اعماق دریا شده است
آسمانی که خود را در چشمان دریا گم کرده است
ساحل🌊
گم شدهام در خیال تو
آیا میآیی و مرا از این خیال میرهانی؟
ساحل🌊
هیچچیز به قبل از دیدن تو برنمیگردد
پرسههای من برای آزادی نیست
بلکه من گم شدهام
من در تو گم شدهام...
کاربر ۷۴۵۳۶۸۷
هیچچیز به قبل از دیدن تو برنمیگردد
پرسههای من برای آزادی نیست
بلکه من گم شدهام
من در تو گم شدهام...
کاربر ۷۴۵۳۶۸۷