بریده‌هایی از کتاب زیاد بهش فکر نکن

همان‌طور که ابر از آسمان جداست، هویت ما نیز از مشکلات ما جدا هستند، آن‌ها می‌گذرند و ما باید بر واکنش به آن‌ها کنترل داشته باشیم.

استرس و فشار، برگرفته از محیط اطراف، تا زمانی تاثیر گذار نیستند که به دردسرساز بودن آن‌ها باور نداشته باشیم وآن‌ها را وارد الگوهای ذهنی خود نکنیم.

روی کاغذ آوردن هر آن‌چه که در ذهن می‌گذرد، استرس را فرو می‌نشاند، افکار را سامان می‌دهد، مشکلات را حل‌وفصل می‌کند، باعث پیدا شدن بینش و رفع شدن قضایا و مشکلاتی می‌شود که برای‌تان پیش آمده است. نوشتن، همچون درمانگری غیررسمی عمل می‌کند! به هر شیوه‌ای که دوست دارید و یا برای‌تان عملی است، یادداشت‌های‌تان را انجام دهید. اگر بی‌حوصله هستید و اضطراب ردپای خود را بر تمام ابعاد زندگی‌تان گذاشته، یادداشت روزانه شکرگزاری بسیار مفید است.

اگر یکی از والدین شما اختلال اضطراب دارد، شانس شما برای دچار شدن به آن بیشتر است. اما باز هم این تنها یک احتمال است. چیزی به نام "ژن اضطراب" وجود ندارد تا شما را به سرنوشت مقرری دچار کند که راه فراری از آن نداشته باشید. شواهدی وجود دارند مبنی‌براین که با بالا رفتن سن و تغییر محیط پیرامون، تأثیر ژن‌ها بر شخصیت فرد کمتر می‌شود. اگر نسبت به عوامل مضر و استعدادهای ژنتیکی خود آگاه باشید، همیشه برای کنترل اضطراب، غلبه بر آن و یک زندگی آرام راهی پیدا می‌کنید.

بیش‌ازحد فکر کردن چیست؟ همان‌طور که از نامش پیداست، غریزه‌های شناختی و عادی ما را به تکاپو می‌اندازد. تفکر افراطی زمانی رخ می‌دهد که فرایندهای فکری ما از کنترل خارج شوند و ناراحت‌مان کنند. تحلیل بی‌پایانِ خود و زندگی ما، مقوله‌ای است که پایانی برای آن وجود ندارد، ناخواسته، توقف‌ناپدیر و عبث! مغز انسان، معمولاً، به حل مسائل و درک بهتر شرایط کمک می‌کند، اما تفکر بیش‌ازحد نتیجه‌ای عکس دارد.

پذیرش، تغییرات نامحسوسی است که در شکل‌دهی رویدادها ازآن‌ها بهره می‌بریم.

پذیرش به این معنا نیست که درباره احساسات خود دروغ بگویید. فقط اقرارکنید که با داشتن چنین احساسی، مشکلی ندارید

و برای در میان گذاشتن نیازها و خواسته‌های‌تان اظهارات خود را با " من" شروع کنید

همیشه می‌توان به موقعیت‌ها و افرادی که تقاضای بیش‌ازحدی از ما و منابع ما دارند، پاسخ " منفی" داد

در طوفان استرس و تفکر بیش‌ازحد، چهار روش هستند که برای شما حکم قایق نجات را دارند: پرهیز، تغییر، پذیرش، سازگاری.

تنها حوزه‌ای که بیشتر از هر چیز تحت کنترل ماست، چگونگی ارزیابی تجربه‌های شخصی و گذر کردن ازآن‌ها به سوی

چهار روش برای مدیریت استرس در طوفان استرس و تفکر بیش‌ازحد، چهار روش هستند که برای شما حکم قایق نجات را دارند: پرهیز، تغییر، پذیرش، سازگاری.

تابه‌حال شنیده‌اید که بگویند برای مقابله با استرس "اتاق خود را تمیز کن!"؟ آشفتگی، چه در محل کار باشد و چه در محیط خانه، یکی از علل اصلی اضطراب است؛ چرا که جلوه‌ای از بازخورد ناخودآگاه شماست. کیفیت نورپردازی محیط، بوها، صداهایی که در معرض آن هستید، رنگ دیوارها و افرادی که در کنار شما حضور دارند، همگی مسبب یا کاهش‌دهنده اضطراب هستند و میزان استرس شما به چگونگی مدیریت این عوامل بستگی دارد. ازاین که اضطراب تاچه‌حد متأثر از یک نورپردازی خوب، رایحه‌ای دل‌انگیز و رنگی آرامش‌بخش بر دیوارهاست، شما را غافلگیر خواهد کرد.

استعداد ژنتیکی+ رویدادهای محرک استرس= تفکر بیش‌ازحد

در نهایت، یکی از منابع مهم ایجاد اضطراب و تفکر بیش‌ازحد، همین عادت‌های روزمره ماست. عادت‌های به‌ظاهر بی‌ضرری همچون وقت گذراندن در شبکه‌های اجتماعی، تغذیه نادرست، نرساندن مواد مغذی و آب کافی به بدن، رعایت نکردن چرخه درست خواب و غیره، ناخودآگاه ما را به تفکر بیش‌ازحد سوق می‌دهد. از میان تمام عواملی که تابه‌اینجا ذکر شدند، عادت‌های روزمره آسان‌ترین عوامل قابل کنترل هستند. منبع دیگری هم برای اضطراب ذکر خواهیم کرد، اما ناگفته نماند، این منبع به سادگی از اراده ما فرمان نمی‌گیرد!

مهمترین نکته کتاب این است که ما متاسفانه به صورت غیر ارادی به نشخوارفکری و زیاد از حد فکر کردن دچار شده‌ایم و متوجه نیستیم که دچار چه آسیب‌هایی می‌شویم. کتاب بسیار ساده و کاربردی سعی دارد ما را از بند نشخوار فکری رها کند. البته در این مسیر مهم است ما فقط به خواندن کتاب اکتفا نکنیم و با تمریناتی که در کتاب، شرح آن رفته است همراه و همقدم شویم.

استرس و اضطراب یکی از مشکلات و اختلال‌هایی که ما به طور مرتب و روزانه با آن درگیر هستیم. اضطراب خود سرمنشا بسیاری از گرفتاری‌ها و اختلال‌های روانی و جسمی برای انسان است. مطالعات جدید نشان می‌دهد که ریشه بسیاری از بیماری‌ها و سرطان‌ها در همین حس دائمی اضطراب و استرس نهفته است.