میوهای که رسیده باشد از ظاهرش پیداست.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
بله، آتش سوزان، خاکسترِ سرد و ناتوان بهبار میآورد
نادر
یک امواوفیایی دعوت کسی را رد نمیکند. ممکن است از انجام آنچه از او میخواهند خودداری کند؛ اما اجازه میدهد از او درخواست بکنند.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
هیچ زنی هرگز دربارهی قدرتمندترین و سرّیترین آئینهای دینی قبیله چیزی نمیپرسید.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
هیچ یک از آنها نمیتوانست دیگری را به آیین خودش دربیاورد اما از اعتقادات متفاوت یکدیگر چیزهای زیادی یاد میگرفتند.
❤ محمد حسین ❤
بچه که نمیتواند بهای شیر مادرش را بپردازد.
❤ محمد حسین ❤
«ما طلب ثروت نمیکنیم چون آنکس که سلامت است و بچههای سالم دارد، ثروتمند خواهد شد. پول بیشتر نمیخواهیم بلکه دعا میکنیم خویشاوندان بیشتری داشته باشتیم. ما از حیوانات برتریم چون قوموخویش داریم. حیوان اگر پهلویش بخارد آن را به درخت میسابد اما انسان از فامیلش میخواهد که پشت او را بخاراند.»
❤ محمد حسین ❤
آنچه عدهای را نیش است عدهی دیگری را نوش است.
❤ محمد حسین ❤
او هیچ احساسی را آشکارا بروز نمیداد، مگر احساس خشم. ابراز محبت را نشانهی ضعف میدانست؛ تنها چیزی که ارزش ابراز داشت، قدرت بود.
❤ محمد حسین ❤
بهمحض اینکه کسی موقعیتش را از دست میداد کس دیگری جای او را میگرفت. قبیله مثل مارمولک بود؛ تا دُمش را از دست میداد دمِ دیگری درمیآورد.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎