بریدههایی از کتاب فصل شکوفه های نخل
۵٫۰
(۳)
حق بزرگ خدا بر تو، آن است که او را بپرستی و عبادت کنی و به چیزی شریک نگردانی. پس هرگاه از روی اخلاص چنین کردی، خداوند هم بر خود لازم دانسته که امر دنیا و آخرتت را کفایت سازد
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
- چطور هنوز برخی به خدمت اینان کمر خم میکنند؟!
ابن رسام تلخ میخندد:
- منفعت شیخ! اگر مقابلشان خموراست نشوند که دستشان از کیسه من و تو بریده میشود.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
«...إلهی وَرَبّی وَعِزَّتِکَ وَجَلالِک... اگر مرا به معاصیام پیجویی کنی، من جوینده عفوت میشوم؛ اگر مرا به نکوهش و پستیام بخواهی، من خواهان کرمت میشوم؛ و اگر مرا به آتش بیندازی، اهلِدوزخ را باخبر میکنم که چقدر دوستت دارم...»
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
بندگان خدا! بدانید که برای مشرکان نه ترازویی میگذارند و نه نامه عملی میگشایند و تنها این است که گروهگروه رهسپار دوزخ شوند و محققاً نهادن ترازوها و گشودن نامههای اعمال برای مسلمانان است.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
پروردگار میفرماید: «درحقیقت کسانی که از خدا پروا دارند، چون وسوسهای از جانب شیطان به ایشان رسد، خدا را به یاد آورند و بهناگاه بینا شوند». پس دلهایتان را از ترس خدا آکنده کنید و به یاد آورید که خداوند در بازگشتتان بهسویش، چه اجر و پاداش نیکی به شما وعده داده، همان طور که شما را از کیفر سختش بیم داده است. بهراستی هرکه از چیزی بترسد، از آن دوری میکند، و هرکه از چیزی دوری کند، ترکش نماید.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
یومالأزفة، هنگامی که قلبها در حنجرهها بتپد، درحالیکه نفسها بند آمده است. آن روزی که از لغزش و گناه نگذرند، و از احدی فدیه نگیرند، و عذرخواهی هیچکس را نپذیرند، و برای هیچ شخصی جای توبه نماند، و جز پاداش حسنات و جزای سیّئات، چیز دیگری نیست؛ هرکه مؤمن بوده و در این دنیا، بهاندازه ذرّهای کار خیر انجام داده، نتیجهاش را میبیند؛ و هرکه مؤمن بوده و در این دنیا، بهاندازه ذرّهای مرتکب بدی شده، نتیجهاش را میبیند.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
مسلّماً تو در منزل پایدار و سرای ماندگار نیستی؛ تو در اقامتگاهی هستی که بانگ کوچ سر دادهاند، پس انسان بعد از مرگ نزدیکان و همسالانش چقدر زنده خواهد ماند؟
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
خداوند در کتاب خود، علما و دانشمندان را مسئول دانسته
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
خداوند در برابر هر نعمتی که به تو داده و هر حجتی که در مقابلت نهاده، وظیفهای نیز بر عهده تو مقرر کرده است
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
در شرایطی که نقل و نشر حدیث، ممنوع است و گفتن از اصل دین، جرم؛ در حکومتی که مدّعای اسلام است و مسلمانی، گناه؛ در زمانی که دیندار پناهی ندارد و کافر در امان؛ چه راهی بهتر از اینکه بخشی از فراموشی احکام و شرع اسلام و سنت نبوی، در قالب مناجات و دعا، بنشیند به جان مردم؟! مردمی که از آشفتگی دوران، پناه بردهاند به نسیان و سرگردانی. دعا التیام روح است و به این شیوه تعلیم شرع، درمان.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
هرکه هرجا از دین را که میپسندد یا به سودش است، برمیگزیند و دیگرش را وامیگذارد یا چنان توجیه میکند و برایش حکمی جدید میدهد، که خود هم باورش میشود.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
حسین قیام نکرد! میدانید که او قصد پیکار نداشت، و بین دو راهِ جنگ یا بیعت به اجبار با یزید، یک راه را باید برمیگزید. پس حرکت ایشان را «قیام» نخوانیم.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
- هر قیامی شمشیر به دست گرفتن نیست برادر! امام در دورهای که چشم حکومت او را میپایید، حدود دو سال در بیابان و دور از مردم سکونت کرد؛ همین حربه نظر حاکمان را از او برداشت و حساسیتشان را کم کرد. با هیچ قیامی همراه نشد، نه تأییدشان کرد، نه تکذیب؛ با همین حربه، هم دست بنیامیه را از خود و یارانش کوتاه کرد و هم نگذاشت چه بنیامیه و چه قیامکنندگان از او بهره بکشند به منفعت خودشان. جهاد تنها در میدان نبرد نیزهزدن نیست؛ گاهی جهاد میشود انسانسازی، گاهی میشود آگاهیبخشیدن. و این روش علی است. چه مبارزهای از این پرثمرتر؟
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
مشغول طوافم دور کعبهای که یزید آن را کوفت و ابن زبیر بنا کرد به ترمیمش. کعبهای که حَجاج تخریبش کرد، حجرالأسود از بنا افتاد و هنگام ساخت و مرمتش، هرچه جهد کرد و هرکه را خواند، نتوانست حجرالأسود را به جای خود بگذارد و سرآخر دست به دامان علی شد. گویا اینان بهتر از دیگران میدانند که سنگ بنای این خانه را پیامبران و اوصیای ایشان نهادند و قرار نمیگیرد جز بهواسطه آلالله. علی پیش رفت و سنگ با دستهای او، آرام گرفت در دل کعبه.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
مشغول طوافم دور کعبهای که یزید آن را کوفت و ابن زبیر بنا کرد به ترمیمش. کعبهای که حَجاج تخریبش کرد، حجرالأسود از بنا افتاد و هنگام ساخت و مرمتش، هرچه جهد کرد و هرکه را خواند، نتوانست حجرالأسود را به جای خود بگذارد و سرآخر دست به دامان علی شد. گویا اینان بهتر از دیگران میدانند که سنگ بنای این خانه را پیامبران و اوصیای ایشان نهادند و قرار نمیگیرد جز بهواسطه آلالله
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
«بسم الله الرّحمن الرّحیم... از عبدالملک بن مروان امیرالمؤمنین، به حجاج بن یوسف ثقفی!... اما بعد؛ تو را و خود را از مبتلاشدن به خون بنیهاشم برحذر میدارم؛ چراکه از عبرتگرفته دور است دست به کاری بزند که پیش از آن، عاقبتش را دیده. من خاندان ابوسفیان را به چشم دیدم که وقتی خون حسین را ریختند، خداوند سلطنت و فرمانروایی را از آنان گرفت. والسّلام.»
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
امامت، بر قلبها حکومت دارد...
بر قلبها حکومت دارد که حال با بلندی قرائتت، خاموش شدهاند اهلِخانه و رهگذران و سقاها مشک به دوش و کاسه به دست، چون همیشه ایستادهاند میان کوچه و کنار در و از خود بیخود، گوش سپردهاند به صوت قرآن تو علی!: «...وَمِنَ النَّخلِ مِن طَلعِها قِنوانٌ دانیَةٌ...». چشم میبندم و دل میسپارم به کلام خدا، که جاری میشود از زبان تو و میخواند مرا به آیات و نشانههایش، و به شکوفههای نخل، خوشههایی بههمپیوسته...
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
همهچیز را بسته به حکومت وقت و قیام و وقایع عیان و آشکار نبین! امام طبق فرامین خداوند عمل مینماید. دین را حفظ میکند، قوانینش را گسترش میدهد و امور مردم را سامان میبخشد. همان گونه که زینالعابدین، امری را بیتدبیر انجام نداده است. نمونهاش حرّه؛ که هرکس به او پناه آورد، نجات یافت.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
علی انگار چون فصل طلیعالنخل، شکوفه میبخشد درخت اسلام را که بار و میوه، بیشتر دهد به وقتش.
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
- زهد، ده درجه دارد که بالاترین آن، پایینترین درجه ورع است؛ و بالاترین درجه ورع، پایینترین درجه یقین؛ و بالاترین درجه یقین، پایینترین درجه رضاست. بدانید که زهد، در یک آیه از کتابالله جمع شده است: «...بر آنچه از دست شما رفته، افسوس نخورید و به آنچه به شما داده است، شادمان نشوید...»
کاربر ۳۹۷۶۴۳۲
حجم
۲۳۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۵۴ صفحه
حجم
۲۳۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۵۴ صفحه
قیمت:
۱۰۸,۰۰۰
۳۲,۴۰۰۷۰%
تومان