بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب وسوسه های کوچک | طاقچه
تصویر جلد کتاب وسوسه های کوچک

بریده‌هایی از کتاب وسوسه های کوچک

ویراستار:نیلوفر حقی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۲۹ رأی
۳٫۵
(۲۹)
مادرم همیشه می‌گفت: «اگه کسی رو پیدا کردی که به‌اندازهٔ اعتمادت به من بتونی بهش اعتماد کنی، خیلی خب، بفرما! سفرهٔ دلت رو هم براش باز کن! ولی بهت نصیحت می‌کنم مواظب دهنت باشی؛ چون بالاخره در آینده همون آدم‌ها حرف‌هات را علیه خودت استفاده می‌کنن. مطمئن باش!»
یك رهگذر
به این فکر می‌کنم که چطور مادرم همهٔ آن سال‌ها درمورد اعتمادنکردن به روابط دوستانه‌ام، مرا شست‌وشوی مغزی می‌داد و با این نگرش از درمیان‌گذاشتن احساسات و نگرانی‌هایم با دیگران محرومم کرد. حق چنین کاری را نداشت. شاید خودش از اعتمادکردن به دیگران لطمه خورده بود؛ اما یک مادر خوب هرگز دلواپسی‌هایش را به فرزندش منتقل نمی‌کند. بااین‌حال، وقتی احساس می‌کنی حامی مستقلی داری، کسی که می‌توانی احساساتت را با او در میان بگذاری و همراهش بخندی و حتی درمورد رنگ دیوار خانه‌ات با او بحث کنی... خارق‌العاده است.
شادی دانشمندی
همیشه برایم جالب است که چطور تا نه‌ده‌سالگی بچه‌ها کار و مسئولیت را دلیل بزرگ‌شدن می‌دانند؛ ولی بعد از ده‌سالگی، هرچه بزرگ‌تر می‌شوند، کمک‌گرفتن از آنها مثل شکستن شاخ غول است.
یك رهگذر
اوایل زندگی که جرقهٔ عشقی تازه زندگی را روشن می‌کند، بی‌پولی اصلاً مهم به نظر نمی‌رسد؛ اما پس از گذشت ده سال، وقتی به تعطیلات نمی‌روید، روابط اجتماعی ندارید و هفته‌ای بدون فرودآمدن صورت‌حساب دیگری روی پادری سپری نمی‌شود، بسیار سخت است دلتان را به آینده‌ای درخشان خوش کنید.
یك رهگذر
گرمای بدنش، این‌قدر نزدیک به من، باید طبیعی‌ترین چیز در جهان باشد؛ اما برایم کمی غریب است. شب‌ها برای اینکه به‌راحتی دراز بکشیم، برخلاف گذشته که تنگ هم می‌نشستیم، معمولاً روی کاناپه‌های جدا می‌نشینیم.
کاربر ۲۲۳۳۲۷۰
مادرم همیشه می‌گفت: «اگه کسی رو پیدا کردی که به‌اندازهٔ اعتمادت به من بتونی بهش اعتماد کنی، خیلی خب، بفرما! سفرهٔ دلت رو هم براش باز کن! ولی بهت نصیحت می‌کنم مواظب دهنت باشی؛ چون بالاخره در آینده همون آدم‌ها حرف‌هات را علیه خودت استفاده می‌کنن. مطمئن باش!»
Mehr
اوایل زندگی که جرقهٔ عشقی تازه زندگی را روشن می‌کند، بی‌پولی اصلاً مهم به نظر نمی‌رسد؛ اما پس از گذشت ده سال، وقتی به تعطیلات نمی‌روید، روابط اجتماعی ندارید و هفته‌ای بدون فرودآمدن صورت‌حساب دیگری روی پادری سپری نمی‌شود، بسیار سخت است دلتان را به آینده‌ای درخشان خوش کنید.
کاربر ۷۴۸۱۷۳۶
به این فکر می‌کنم که چطور مادرم همهٔ آن سال‌ها درمورد اعتمادنکردن به روابط دوستانه‌ام، مرا شست‌وشوی مغزی می‌داد و با این نگرش از درمیان‌گذاشتن احساسات و نگرانی‌هایم با دیگران محرومم کرد. حق چنین کاری را نداشت. شاید خودش از اعتمادکردن به دیگران لطمه خورده بود؛ اما یک مادر خوب هرگز دلواپسی‌هایش را به فرزندش منتقل نمی‌کند. بااین‌حال، وقتی احساس می‌کنی حامی مستقلی داری، کسی که می‌توانی احساساتت را با او در میان بگذاری و همراهش بخندی و حتی درمورد رنگ دیوار خانه‌ات با او بحث کنی... خارق‌العاده است.
شادی دانشمندی

حجم

۳۴۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۸۴ صفحه

حجم

۳۴۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۸۴ صفحه

قیمت:
۴۹,۵۰۰
۳۴,۶۵۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد