بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب قصه‌های خاتون | طاقچه
۵٫۰
(۴)
در زمان‌های قدیم پادشاهی بود که همیشه در سفر بود و بچه‌ای نداشت. بعد از چند سال همسرش باردار می‌شه. به او می‌گه که من می‌رم سفر اگر پسر بود بزرگش کن و به مکتب بفرست اما اگر دختر بود اونو بکش و خونش را داخل شیشه کن و با کارد خونی بگذار داخل این گنجه تا من برگردم ببینم.
عقیلی

حجم

۴۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۴۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد